راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

20 توصیه بسیار مهم برای موفقیت مالی

20 توصیه بسیار مهم برای موفقیت مالی



1- مانند الگوی افراد بسیار موفق در رشته ات عمل کن . ببین آن ها چه کار می کنند تو هم همان کار را بکن .


2- فردی بشاش ، مثبت و هدفمند باش .

3- کیفیت های دوگانه ی تلقین و بلند همتی را در هر رابطه ی فروش با یکدیگر ترکیب کن .

4- از افکارت به دقت محافظت کن . کیفیت تفکرت تعیین کننده ی کیفیت زندگیت می باشد .

5- تمام اوقات درباره ی چیزهای مثبت فکر کن . همه چیز را به صورت مثبت تعبیر و تفسیر کن .

6- درباره ی مقدار پولی که می خواهی امسال به دست آوری فکر کن و سپس این طور تصور کن که از قبل به آن سطح درآمد دست پیدا کرده ای .

7- پیش از عمل فکر کن و سپس قاطعانه تصمیم بگیر . بخت و اقبال سراغ آدم های شجاع می آید .

8- پیوسته سعی کن خودت را از منطقه ی آسایش خارج کنی . خودت را مجبور کن تا هر روز کار جدیدی انجام دهی .

9- نگذار ترس از رد شدن باعث عقب افتادگی تو شود . رد شدن هرگز شخصی نیست .

10- در کار فروشندگی با برنده ها رفت و آمد کن . با بهترین افراد صنعت خود همراه باش و از دیگران دوری کن .

11- مسئولیت کامل هر چیزی که هستی و هر چیزی که خواهی بود را بپذیر ، زیرا باید مسئولیت پذیر باشی .

12- هر آنچه تا امروز به دست آورده ای برای نگه داشتن تو در این موقعیت کافی نیست .

13- خود را به عنوان سرمایه ی خودت ، موکلانت ، مشاور و دوستانت بدان .

14- برای کارهایت طرح بریز و روی طرحت کار کن . پیشاپیش دقیقا تصمیم بگیر از آنجایی که هستی می خواهی به کجا برسی ؟

15- در هر کاری که انجام می دهی هدفمند باش . این است خاصیت کلیدی افراد موفق .

16- از توجیه کارهای خود یا ملامت کردن دیگران به خاطر چیزهایی که در زندگی و کارت وجود دارد ، بپرهیز . این است نشانه ی افراد بسیار موفق .

17- رفتار حق شناسی را در خود توسعه بده . از هر کسی که برای شما کار می کند تشکر کنید .

18- درباره ی آینده ی تجارت یا صنعت تان خوش بینانه صحبت کنید . شک و تردید را برای خودتان نگه دارید .

19- اشتیاق زیاد داشته باشید . به یاد داشته باشید چیزی کمتر از مقید به عالی بودن ، پذیرش حالت حد وسط بودن می باشد .

20- زندگی شما فقط وقتی می تواند بهتر باشد که کارتان را خوب انجام دهید . هر روز کارتان را انجام دهید تا سطح کیفیت کلیدی شما بهبود یابد .


بازاریابی چندسطحی: یک روش توزیع مؤثر

فرض کنید شرکتی داریم و قصد داریم محصولات خود را بفروشیم. مسلما انتخاب های متفاوتی داریم. اما هر روشی که انتخاب کنیم در نهایت باید این دو کار را به موازات یکدیگر انجام دهیم:


۱. توزیع ذهنی محصولات: یعنی مشتریان را از وجود محصولات مطلع کنیم و آنها را تشویق به خرید کنیم.

۲. توزیع فیزیکی محصولات: یعنی از طریق یک شبکه توزیع کارآمد، محصولات را در معرض دید مشتریان قرار دهیم.


برای انجام این دو کار، روشهای مختلفی وجود دارد که در زیر به هر کدام می پردازیم.


 


روش اول: شبکه توزیع معمولی

روش اول این است که این دو کار را به روشی انجام دهیم که اکثر شرکت ها عمل می کنند. در این روش همانگونه که در شکل ۱ می بینید برای توزیع ذهنی محصولات، از تبلیغات گسترده رسانه ای بهره می بریم تا مشتریان با مارک جدید کم کم آشنا شده و آن را بخواهند. از طرف دیگر هم، محصولاتمان را از طریق یک شبکه توزیع متشکل از عمده فروشان، نمایندگی ها و فروشگاه ها در معرض دید مشتریان قرار می دهیم. (هم می توانیم خودمان این شبکه را بسازیم و هم اینکه از یک شبکه ی آماده استفاده کنیم.)


 شبکه توزیع معمولی

شکل ۱: اطلاع رسانی و تبلیغات از طریق رسانه های تبلیغاتی و فروش از طریق کانالهای توزیع


اصلی ترین مشکل این روش این است که باید متحمل هزینه های بسیار بالایی برای تبلیغات شویم آن هم زمانی که هنوز حتی یک کالا هم نفروخته ایم.


اصلی ترین حسن این روش هم این است که کاملا شناخته شده است و تقریبا می دانیم که با چه چیزی روبرو خواهیم شد.


 


روش دوم: فروش مستقیم (تک سطحی)

راه دوم این است که از فروش مستقیم استفاده کنیم. در این روش همانگونه که در شکل ۲ می بینید شرکت ما محصولات را به قیمت فروشنده(کمتر از قیمت خریدار)، به فروشنده ای می فروشد (فروشنده ای که مغازه ای ندارد) و آن فروشنده خودش مستقیما به سراغ مشتریها می رود و محصولات را به آنها به قیمت خریدار می فروشد و از مابه التفاوت این دو قیمت سود می کند. (دایره های بزرگ فروشندگان مستقیم هستند. دایره های کوچک مشتری ها هستند، یعنی افرادی که محصولات را می خرند و فروشنده نیستند.)


فروش مستقیم تک سطحی


شکل ۲: فروش مستقیم (تک سطحی)


در این روش، چه برای تبلیغات (توزیع ذهنی) و چه برای پخش محصولات (توزیع فیزیکی)، دیگر خبری از رسانه های عمومی و عمده فروشان و فروشگاهها نیست بلکه هر دوی این فرایندها توسط فروشندگان مستقیم انجام می شود. به عبارت دیگر، بخشی از هزینه هایی که قرار بود صرف تبلیغات و شبکه توزیع شود را به صورت پورسانت به فروشنده های مستقیم می دهیم. در اینجا بسته به تعداد مشتریانی که می خواهیم پوشش دهیم باید فروشنده مستقیم بگیریم. در ضمن توجه داشته باشید که فروشنده مستقیم به استخدام شرکت در نمی آید بلکه بطور مستقل کار می کند.


از مهمترین مزایای این روش، این است که امکان معرفی محصولات بطور رو در رو به مشتری وجود دارد. این امر هم در فروش کالا بسیار موثر است و هم امکان گرفتن فیدبک دقیق از مشتریان را فراهم می کند.


 


روش سوم: فروش مستقیم (چند سطحی)

این روش، همان فروش مستقیم است اما با یک تفاوت. البته همین یک تفاوت، تغییر زیادی در کل کار ایجاد می کند. تفاوت در اینجا است که در این روش همانطور که در شکل ۳ پیدا است، شرکت از فروشندگان می خواهد که خودشان فروشندگان دیگری را انتخاب کنند و برای همکاری به شرکت معرفی کنند.


فروش مستقیم چند سطحی

شکل ۳: فروش مستقیم چند سطحی(بازاریابی چند سطحی)


همانطور که در شکل ۳ می بینید شرکت ابتدا فروشنده ۱ را می پذیرد و محصولات را با قیمت فروشنده (مثلا ۹۰۰۰ تومان) به وی می دهد تا او نیز به قیمت خریدار (مثلا ۱۰۰۰۰ تومان) به مشتریها بفروشد. سپس فروشنده ۱ می تواند فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ را به شرکت معرفی کند تا شرکت طبق روال معمول، محصولات را به آنها هم به قیمت فروشنده (۹۰۰۰ تومان) بدهد تا آنها هم بتوانند از فروش هر محصول به قیمت خریدار (۱۰۰۰۰ تومان)، سود کنند(۱۰۰۰ تومان). بعلاوه، شرکت از محل فروش هر کدام از فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ درصدی را بعنوان سود به فروشنده ۱ می دهد چون فروشنده ۱ آنها را به شرکت معرفی کرده و به آنها آموزش داده که چگونه بفروشند. حالا فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ هم می توانند فروشندگان جدیدی را به شرکت معرفی کنند. مثلا فروشنده ۲ می تواند فروشندگان ۵ و ۶ و ۷ و ۸ را معرفی کند و طبق روال قبل، این افراد جدید هم محصولات را به قیمت فروشنده از شرکت می گیرند و به قیمت خریدار می فروشند و فروشنده ۲ هم درصدی از فروش آنها را به صورت سود دریافت می کند. . به این روش تبلیغ و فروش کالا، بازاریابی چندسطحی یا فروش مستقیم چندسطحی می گویند.


 


بعضی از خصوصیات جالب این روش:

 


1. شایسته سالاری: فروشنده ۲ می تواند نسبت به فروشنده ۱ درآمد بیشتری کسب کند. یعنی در این ساختار، هر فردی که بالاتر قرار دارد یا زودتر کارش را شروع کرده لزوما درآمد بیشتری ندارد. بلکه درآمد بیشتر، نصیب کسانی می شود که سازمانشان فروش بیشتری انجام داده است.


 


 ۲. روشی مؤثر برای تبلیغ: این روش، یکی از موثرترین روشها برای جا انداختن یک مارک ناشناخته است. ما آنقدر به مارک های معتبر اطمینان داریم که اغلب براحتی حاضر نمی شویم مارک های ناشناخته را حتی امتحان کنیم. اما زمانی که پیشنهاد امتحان کردن یک مارک ناشناخته، توسط یکی از آشنایان و دوستان به ما داده شود احتمال امتحان کردن آن بسیار بالا می رود. و همین امتحان کردن، راه ورود به قلب و ذهن مشتری است.


«موثرترین پیشنهاد برای خرید یک کالا، پیشنهادی است که از طرف یکی از نزدیکان مشتری به وی ارائه شود.»


 


3. تقسیم عادلانه ی ثروت: در این روش، پولی که در روش های قبلی به تعداد کمی عمده فروش و مغازه دار می رسید، حالا بین تعداد بسیار زیادی از توزیع کنندگان و حتی خود مشتریها تقسیم می شود (چون مشتریها هم با عضو شدن در شبکه می توانند محصولات را با تخفیف بخرند). در واقع می توان گفت در این روش، ثروت عادلانه تر توزیع می شود.


 



برخی از راز و نکته های فروش موفق

برخی از راز و نکته های فروش موفق


1-      با دقت به حرفهای مشتری گوش بدهید :

تحمیل کردن نظر خود به خریدار و تنها اصرار به خرید به جای ارائه کمک از جانب شما به یک بازاریابی مشکل و سخت ختم خواهد شد . هنگامیکه با مشتری به مذاکره می پردازید بر این باور باشید که کالای مورد فروش برای خریدار مشکل گشا است . باز باید به گفته های خریدار گوش دهید . گوش دادن تنها راهیست که می توان کالایی را مطابق شرایط خاص مشتری و طبق سلیقه او عرضه کرد. با تصمیم راسخ بر حل مسائل خریدار قادر خواهید بود اعتماد او را کسب کنید .

 

2-      احساس مشتری را درک کنید :

خود را جای مشتری بگذارید ؛ به طورمثال اگرمشتری عصبانی یا نگران است بهتر است کمی آرامتر و محتاطانه تر با او برخورد کنید .

 

3-      مشتری را دشمن فرض نکنید :

در دنیای تبلیغات ضرب المثلی است که می گوید : " فکر  نکنید مشتری احمق است ، مشتری را جزیی از خود بدانید . " در بازاریابی مشتری دشمن شمانیست ، مشتری همزبان و همدل شماست ."   هرگز اجازه ندهید خریدار و مشتری از شما ناراضی باشد و نسبت به شما احساس نفرت کند.

 

4-      حواستان را جمع کنید :

هنگامیکه در جریان ویزیت حواستان متوجه جای دیگر و چیز دیگری است ، حواس مشتری را نیز پرت می کنید. مشغله های فکری سبب خواهد شد که روی مشتری اثر نامطلوب بگذارید و کل ملاقات شما خراب و بی نتیجه شود و مشتری به نقطه ضعف شما پی ببرد. همیشه کیف خود را مرتب و منظم نگه دارید و به طوری که به هر چه می خواهید دسترسی داشته باشید . وسایلی که ممکنست در جریان ملاقات با مشتری مورد نیاز واقع شود؛ باید در جهت کمک باشد نه مانع کارتان شود. اگر برای یافتن و ارائه یک بروشور یا کاتالوگ نیاز دارید پنج دقیقه کیف خود را وارسی کنید ، یک جای کار می لنگد .

 

5-      همیشه حرفهای مشتری را یادداشت کنید :

کار بازاریابی را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد :

1-        یافتن مشتری مناسب

  2- ملاقات مذاکره با مشتری

 3- ارائه کالا یا توضیح خدمات

 4- بستن قرارداد و دریافت سفارش .

مرحله ملاقات با مشتری مهمترین بخش را تشکیل می دهد. در این مرحله است که شما به طور دقیق از نیاز و خواسته او آگاه می شوید و درمی یابید که آیا کالا یا خدمات پیشنهادی شما می تواند مشکل موجود مشتری را رفع کند. همیشه یک دفتریادداشت و قلم آماده داشته باشید.

 

6-      ارتباط خود را با مشتری پیگیری کنید :

روی کاغذ آرم دار شرکت برای مشتری پیام تشکر و قدردانی بفرستید . بگذارید مشتری شما را به خاطر بسپارد و بدین صورت فعالیت های بازرگانی آتی خود را روی روابطی ضابطه دار استوار کنید. ارسال پیامی کوتاه و تایپ شده ، فرستادن بروشور و کاتالوگ جدید .

 

7-      ارتباط خود را با مشتریهای قدیم قطع نکنید:

کاری کنید که مشتریهای قدیمی شما را به خاطر داشته باشند . به ویژه آن دسته از مشتریهایی که برای مدتی طولانی با آنها تماس نداشته اید ( البته منظور از مدت طولانی ، از چند ماه یا چندین سال می باشد ) اغلب اتفاق می افتد که مشتریهای قدیمی به کالا یا خدمات شما نیاز داشته باشند لیکن نمی دانند چگونه با شما ارتباط برقرار کنند .( شما را پیدا کنند)

سوابقی از مشتریان غیر فعال خود تشکلیل دهید ، درفواصل منظم با افراد مسئول این شرکتها تماس بگیرید یا مکاتبه کنید.

 

8- به این اعتقاد برسید که مشتری کودن نیست :

بازاریاب منتقل کننده اطلاعات به خریدار است . بازاریاب پل ارتباطی میان مصرف کننده و تولید کننده است . شما باید بتوانید اطلاعات مورد نیاز مشتری را بلا فاصله به وی منتقل کنید ، نه آنکه اگر مشتری نتوانست گفته های شما را خوب متوجه شود سر خود را به نشانه افسوس یا به منظور تحقیر وی تکان دهید . ممکن است توضیحات شما قانع کننده نباشد . مشتری را تحت فشار قرار ندهید . سعی کنید تا به مشتری فواید کالا و خدمات خود را نشان دهید .

 

9 - سعی کنید همیشه در جریان آخرین اطلاعات قرار داشته باشید :

با ملاحظه دقیق مشتری وسعی در درک جریاناتی که در سازمان و تشکیلات مشتری رخ می دهد و علتهای آن ، خواهید توانست دید وسیعتری از محیط و جوی که شرکت شما در آن فعالیت می کند کسب کنید . گزارشات ، نشریات و خبرنامه های متعدد موجود می تواند منابع اطلاعاتی دیگر را تشکیل دهند و اگر در زمینه خاصی ازصنعت و تجارت فعالیت زیاد و مشتریان متعددی دارید ، بد نیست که نشریات و اخبار آن زمینه کاری را تهیه و مطالعه کنید .

یک بازاریاب خوب باید بتواند همواره به سؤالات زیر پاسخ دهد:

a)      طرف معامله و کاری مشتریان شما چه کسانی هستند ؟

b)      فعالیت رفتاری مشتریان شما چگونه است ؟

c)       تفاوت بین خدمات و کالای مشتریان شما با رقبای آنها درچیست ؟

d)      مشتریان شما چه میزان سهم بازار را در اختیار دارند ؟

e)      جایگاه خود را دربازار چگونه می بینند؟

f)        مشتریان شما چگونه موانع سر راه پروژه های خود را بر طرف می سازند ؟

g)      چگونه از فرصت های پیش آمده استفاده می کنند ؟

h)      آیا تمایل دارند تکنولوژی جدید را در آینده نزدیک به کار گیرند ؟

i)        آیا عوامل ذکر شده بر تصمیم خرید مشتری از شما اثر دارد ؟

j)        چگونه ؟

 

10- برای دریافت سفارش از مشتری دستپاچه نباشید :

مراحل بازاریابی را به ترتبیب طی کنید :

 1- یافتن مشتری مناسب

 2- ملاقات مذاکره با مشتری

 3- ارائه کالا یا توضیح خدمات

 4- بستن قرار داد و دریافت سفارش .

 

11- حتی المقدور از شواهد و نمونه ها استفاده کنید :

اشاره کنید به چند شرکت دیگر که به طور موفقیت آمیزبا آنها همکاری نموده اید .

 

12- بامشتری چاپلوسانه و حقارت آمیز برخورد نکنید :

نیازی نیست خود را در مقابل مشتری کوچک کنید یا اینکه بیش از حد خود را بالا ببرید و با تفاخر رفتار کنید . اثر منفی بر روی کل جریان کار می گذارد .

 

13- فریب طرحهای بزرگ و پرسود را نخورید :

هیچ عیبی ندارد که به حد کافی و مناسب شوق داشته و به نتیجه کوشش خود امیدوار باشید . اما زمانی که ساعتها و یا شاید روزها وقت خود را صرف می کنید که با پول فلان معامله ( که به جیب خواهید زد ) چه خواهید کرد ، مراقب باشید .این رویاها برای شما هزینه و خرج دارد ، زیرا آنها وقتی را که باید صرف کوشش در یافتن مشتری جدید بنمایید را تلف می نماید .

 

14 - از پاسخ رد مشتری دل آزرده و ناامید نشوید :

جوابهای رد مشتریان را به خود نگیرید ، آنگاه است که به سوی موفقیت گام بردارید .

 

15 – در هیچ شرایطی مشتری را دستکم نگیرید :

در تمام ادوار کاری خود همواره مشتری جدید جستجو کنید . در این حرفه هم دوران شکوفایی و طلایی وجود دارد و هم دوران رکود و کسادی . مشتری را به دلیل کم بودن حجم معامله بی اهمیت تلقی نکنید.

بازار گرم از قوی ترین تکنیک های بازاریابی و فروش

بازار گرم از قوی ترین تکنیک های بازاریابی و فروش



بازاریابی در بازار گرم از قوی ترین تکنیکهای بازاریابی و فروش به شمار می رود که همه ما به طور کاملاً ناخواسته در حال انجام آن هستیم در حالی که اصلاً توجهی به آن نداریم!


بازار گرم چیست؟

منظور از بازار گرم، افرادی هستند که با ما ارتباط داشته و ما را می شناسند. هر کسی بازار گرم خود را دارد که وسعت این بازار به گستردگی شبکه ارتباطات وی بستگی دارد. برای مثال افراد موجود در بازار گرم مدیر یک مؤسسه تبلیغاتی به مراتب از افراد موجود در بازار گرم کارمند بخش حسابداری یک شرکت بازرگانی، بیشتر هستند و این به معنی پتانسیل بالاتر مدیر مذکور در بازاریابی در بازار گرم هست.

مفهوم بازار گرم دقیقاً نقطه ی مقابل بازار سرد است. بازار سرد به افرادی اطلاق می شود که آشنایی با ما ندارند. هنر ما به عنوان یک فروشنده این است که افراد مختلف را وارد بازار گرم خود کنیم و بعد در زمان مناسب به شکل مناسبی پیشنهاد خود را ارائه دهیم.

 

نکته ی مهم در بازاریابی در بازار گرم

تا اینجا با مفهوم بازار گرم آشنا شدیم. اگر به پاراگراف قبل توجه کنید، متوجه می شوید که یکی از فاکتورهای موفقیت را گسترش دامنه بازار گرم خود اعلام کردم. اما آیا این به این معنی است که باید به تمام آدمها به چشم یک مشتری احتمالی نگاه کنیم؟ قطعاً خیر. توسعه بازار گرم باید در وهله ی اول با هدف بهبود زندگی مخاطب صورت گیرد.


در این بین، اگر سرویس ها و محصولات ما از مواردی بودند که به تأمین نیازها و خواسته های مخاطب کمک میکردند، باید در زمان مناسب و به شکل مناسبی آن را معرفی کنیم در غیر این صورت رابطه برقرار شده صرفاً به عنوان رابطه بین دو انسان عادی می بایست ادامه پیدا کند.

 

اما حتماً می پرسید چرا وقتی نمیتوانم بفروشم باید رابطه را ادامه دهم: پاسخ من این است: ۱. روش شخص ثالث. ۲. شما هم انسانید.

۱. روش شخص ثالث را می توانیم اینگونه تعریف کنیم:

رابطه ای که بین من و علی برقرار شده را در نظر بگیرید، در زمان مناسب (که من تشخیص میدهم) از علی میپرسم: من کارم فروش محصولات مکمل درمانی هست، کسی رو میشناسی که این محصولات به دردش بخوره؟

در این حالت هم خود علی به دانستن بیشتر درباره محصولات من علاقه مند می شود و هم می توانم افرادی که احتمالاً به محصولات من علاقه دارند را بهتر و بیشتر بشناسم.

 

2. به عنوان یک انسان، داشتن رابطه با سایر آدمها اصلی گریز ناپذیر است. رابطه ای فقط به خاطر رابطه و نه هیچ چیز دیگر… .

 

توجه داشته باشید که اصل در بازاریابی در بازار گرم و کلاً رمز موفقیت در فروش، توجه به مخاطب است. اگر کالا یا سرویسی مناسب مخاطب دارید، قطعاً رابطه ای برد-برد ایجاد کرده اید اما اگر محصول شما چنین ویژگی ندارد، باید تجدید نظر اساسی در آن داشته باشید.


بازاریابی در بازار گرم را می توان در تعریف از یک فیلم خوب نزد دوستتان که به تازگی دیده اید یا تعریف از شامپوی خود نزد هم کلاسیتان مشاهده نمود.