راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

ویژگی‌های افرادی که هوش احساسی دارند !

روزنامه دنیای اقتصاد - ترجمه آناهیتا جمشیدنژاد: سایت TalentSmart پژوهشی بر بیش از یک میلیون نفر انجام داده و دریافته است که عملکرد بهتر توسط افرادی انجام می‌شود که هوش احساسی بالاتری دارند.

(دقیقا 90 درصد عاملان). نشان هوش احساسی کنترل داشتن بر خود است؛ مهارتی که با متمرکز نگه داشتن و ایجاد پیشرفت در شما، بهره‌وری را بالا می‌برد.

ویژگی‌های افرادی که هوش احساسی دارند.
متاسفانه کنترل خود، مهارتی مشکل برای تکیه بر آن است. کنترل خود برای اکثر افراد بسیار زودگذر است به‌طوری که مارتین سالیگمن و همکارش در دانشگاه پنسیلوانیا پژوهشی بر دو میلیون نفر از افراد انجام دادند و از آنها خواستند تا توانایی‌های خود را در 24 مهارت مختلف رتبه‌بندی کنند، کنترل خود امتیاز بسیار پایینی به‌دست آورد.

کنترل خود تلاشی برای رسیدن به یک هدف است و ضعف در آن تنها یک شکست است. اگر شما در تلاشید تا از یک بسته چیپس بعد از شام فرار کنید، چون می‌خواهید چند کیلو وزن کم کنید و شب‌های دوشنبه و سه‌شنبه موفق به این کار می‌شوید، ولی روز چهارشنبه با خوردن چهار وعده خوراکی‌های حاوی کالری بالا و مواد مغذی کم اغوا شده‌اید، شکست شما نسبت به موفقیتتان بیشتر نمود پیدا می‌کند. در واقع دو قدم به جلو و چهار قدم به عقب برداشته‌اید. از آنجا که کنترل خود امری است که همه ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم؛ کارهایی را که افراد با هوش احساسی بالا انجام می‌دهند تا خودشان را بهره‌ور و قدرتمند نگه‌ دارند، بیان می‌کنم. آنها هوشیارانه این 12 نوع رفتار را به‌کار می‌برند، چون می‌دانند مفید خواهد بود. برخی بدیهی هستند، باقی غریزی‌اند اما همه آنها به شما کمک خواهند کرد تا شکست‌های آزاردهنده را به حداقل برسانید و بهره‌وری خود را افزایش دهید.

آنها خودشان را می‌بخشند

احساس شدید از خودبیزاری و نفرت یک چرخه معیوب در شکست کنترل خود است. این احساسات به‌طور نمونه منجر به اغماض بیش از حد در رفتار متخلفانه می‌شود. وقتی اشتباهی مرتکب می‌شوید، بسیار ضروری است که خودتان را ببخشید و به راهتان ادامه دهید. اینکه اشتباهات چه احساسی در شما ایجاد می‌کنند را نادیده نگیرید؛ اما در آن غوطه‌ور نشوید. به‌جای آن توجه خود را معطوف به این کنید که برای بهبود خودتان در آینده چه کاری می‌خواهید انجام دهید.

شکست‌ها می‌توانند اعتماد به نفس شما را از بین ببرند و این باور را که شما نتایج بهتری در آینده به‌دست خواهید آورد دشوار خواهند کرد. در اکثر مواقع شکست‌ها از پذیرش ریسک و تلاش برای به‌دست آوردن هدفی که دشوار است ناشی می‌شوند. افراد دارای هوش احساسی می‌دانند که موفقیت در توانایی آنها در مواجهه با مشکلات نهفته است و تا زمانی که آنها در گذشته سیر می‌کنند، این امر میسر نخواهد شد.

هر چیزی که ارزش به‌دست آوردن داشته باشد شما را ملزم می‌کند ریسک آن را بپذیرید. نمی‌توانید به ناکامیابی‌ها اجازه دهید تا شما را از باور به توانایی‌تان برای رسیدن به موفقیت بازدارد. زمانی که در گذشته سیر می‌کنید، گذشته شما زمان حالتان می‌شود و شما را از حرکت به سمت جلو بازمی‌دارد.

تا زمانی که چیزی را واقعا نخواهند، «بله» نمی‌گویند

پژوهش‌های انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو نشان می‌دهد هرچقدر «نه» گفتن برای شما دشوارتر باشد، احتمال اینکه با استرس کاری، خستگی و حتی افسردگی روبه‌رو شوید، بیشتر خواهد بود و همه اینها کنترل خود را دشوارتر خواهند کرد. توانایی «نه» گفتن حقیقتا چالش مهمی برای کنترل خود برای بسیاری از مردم است. «نه» کلمه قدرتمندی است که نباید از به‌کار بردن آن هراسی داشته باشید. وقتی زمان نه گفتن است، افراد دارای هوش احساسی بالا از عباراتی نظیر «فکر نکنم بتوانم» یا «مطمئن نیستم» اجتناب می‌کنند. نه گفتن به تعهدات جدید، تعهدات قبلی شما را محترم می‌شمارد و به شما فرصتی می‌دهد تا با موفقیت آنها را به اتمام برسانید. فقط به خودتان یادآوری کنید که اکنون نه گفتن یکی از نشانه‌های کنترل بر خود است که باعث می‌شود از اثرات منفی پذیرش تعهدات بالاتر اجتناب کنید و در آینده بتوانید کنترل بر خود را افزایش دهید.

به دنبال کمال نیستند

افراد دارای هوش احساسی، رسیدن به کمال را به‌عنوان هدف خود در نظر نمی‌گیرند چون می‌دانند وجود ندارد. انسان ذاتا جایزالخطا است. زمانی که رسیدن به کمال هدف شما است، همواره با احساس سرزنش‌آمیزی از شکست باقی می‌مانید که باعث می‌شود از تلاشتان دست بردارید یا از آن بکاهید. شما از تلف کردن وقتتان برای تاسف خوردن بر شکست‌ها و ناکامی‌های خود و آنچه باید به‌طور متفاوت انجام می‌دادید و به جلو حرکت می‌کردید، دست برمی‌دارید، به داشته‌های خود و آنچه در آینده به‌دست خواهید آورد افتخار می‌کنید.

بر راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند

جایی که توجه‌تان را جلب می‌کند، حالت یا گرایش احساسی شما را تعیین می‌کند. زمانی که بر مشکلاتی که با آنها مواجه هستید متمرکز می‌شوید، احساسات منفی ایجاد می‌کنید و آنها را گسترش می‌دهید در نتیجه مانع از کنترل خود می‌شوید. تمرکز بر اعمالی که باید انجام دهید تا خودتان و شرایط پیرامونتان را بهتر کنید، موجب می‌شود تا احساس سودمندی فردی در خودتان بیابید که احساسات مثبت ایجاد می‌کند و عملکرد را بهبود می‌بخشد. افراد دارای هوش احساسی توجه خود را بر مشکلات نخواهند گذاشت، چون می‌دانند وقتی بر راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند، تاثیرگذارتر خواهند بود.

از پرسش «چه می‌شد اگر؟» اجتناب می‌کنند

عبارت «چه می‌شد اگر؟» آتش استرس و نگرانی را شعله‌ورتر می‌کند که برای کنترل بر خود بسیار مضر است. مسائل می‌توانند از هزاران مسیر متفاوت حل شوند و اکثر مواقع شما وقت خود را صرف نگرانی در مورد احتمالات می‌کنید و زمان کمتری برای عمل کردن و بهره‌ور ماندن می‌گذارید. (بهره‌ور ماندن موجب آرامش شما می‌شود و متمرکز نگهتان می‌دارد.) افراد مولد می‌دانند که پرسیدن «چه می‌شد اگر؟» آنها را به جایی خواهد برد که نمی‌خواهند. البته، برنامه‌ریزی سناریو یک تکنیک برنامه‌ریزی استراتژیک ضروری و موثر است. کلید تشخیص در اینجا تشخیص تفاوت تفکر مبتنی بر نگرانی و تفکر استراتژیک است.

مثبت‌نگر باقی می‌مانند‌

تفکرات مثبت به شما کمک می‌کنند تا با تمرکز بر توجه مغز به پاداش‌هایی که برای تلاشتان دریافت خواهید کرد، کنترل خود را تمرین کنید. باید با انتخاب آگاهانه مسائل مثبت جهت فکر کردن، به مغز سرگردان خود اندکی کمک کنید. هر تفکر مثبتی موجب می‌شود تا توجه‌تان را دوباره متمرکز کنید. وقتی مسائل خوب پیش می‌روند و شرایطتان خوب است، کنترل خود نسبتا ساده است برعکس وقتی مسائل بد پیش می‌روند و ذهن شما غرق در تفکرات منفی می‌شود، کنترل بر خود یک چالش است. در این گونه مواقع، به روزی که سپری کرده‌اید فکر کنید و اتفاقات مثبتی را که افتاده‌اند یا خواهند افتاد، هر چقدر هم که کوچک باشند شناسایی کنید. اگر نمی‌توانید بر اتفاقات جاری تامل کنید، از گذشته درس بگیرید و به آینده فکر کنید. نکته مهم این است که باید چیزهای مثبتی داشته باشید تا در صورت بروز تفکرات منفی توجهتان را به سمت آنها جلب کنید. بنابراین تمرکزتان را از دست نمی‌دهید.

به غذا خوردن اهمیت می‌دهند

این مورد را در طبقه‌بندی‌تان وارد کنید، مخصوصا اگر در کنترل غذا خوردن مشکل دارید. وقتی کوشش می‌‌کنید تا کنترل بر خود را اعمال ‌کنید، مغز شما به‌شدت گلوکز می‌سوزاند. وقتی قند خون شما پایین است، ممکن است تسلیم انگیزش‌های مخرب شوید. غذاهای قنددار سطح قند خون شما را به سرعت بالا می‌برند و بعد از آن موجب خستگی و آسیب‌پذیری شما در برابر رفتارهای آنی و بدون فکر قبلی می‌شوند. خوردن چیزی که سوخت اندکی برای بدنتان فراهم می‌کند، مثل حبوبات یا گوشت، روزنه‌ای از کنترل بر خود به شما خواهد داد. بنابراین زمانی که گرسنه هستید و در اجتناب از یک بسته شکلات مشکل دارید، اگر می‌خواهید شانسی برای مبارزه داشته باشید، اطمینان یابید که به جای آن چیز دیگری می‌خورید.

به خواب خود اهمیت می‌دهند

این مورد به حدی مهم است که من نمی‌توانم به قدر کافی درباره اهمیت خواب در افزایش هوش احساسی و به‌دست آوردن تمرکز و کنترل بر خود بگویم. زمانی که شما می‌خوابید مغزتان استراحت می‌کند، اتفاقات روزانه را یا ذخیره می‌کند یا دور می‌ریزد (در نتیجه موجب خواب دیدن می‌شود) به‌طوری‌که شما هوشیارانه بیدار می‌شوید. زمانی که شما درست نمی‌خوابید، کنترل بر خود، توجه و خاطرات همگی کاهش می‌یابند. کاهش خواب روزانه هورمون استرس را در شما بالا می‌برد؛ حتی اگر اکنون محرک تنش‌زا نداشته باشید. اینها همگی عامل اصلی کاهش بهره‌وری هستند. کاهش خواب بهره‌وری شما را در طول روز کاهش می‌دهد پس آسوده‌تر بخوابید.

زمانی که خسته‌اید، توانایی مغز شما برای جذب گلوکز به شدت کاهش می‌یابد. این امر کنترل عوامل ناگهانی که تمرکز شما را برهم می‌زنند دشوار می‌سازد. علاوه‌بر این بدون خواب کافی احتمالا اشتیاق برای خوردن غذاهای قندی برای جبران سطوح پایین گلوکز خواهید داشت. بنابراین اگر در تلاش هستید تا کنترل بر خود را در غذا خوردنتان اعمال کنید، هر شب راحت بخوابید.

ورزش می‌کنند

روزانه 10 دقیقه ورزش کردن می‌تواند اسید گاما آمینوبوتیریک (GABA)(یک انتقال‌دهنده عصبی که مغزتان را آرام می‌کند و در مقابل تنش‌ها قدرتمند نگه می‌دارد)آزاد کند.

ورزش‌های ذهنی می‌کنند

در واقع ورزش‌های ذهنی به مغزتان آموزش می‌دهد تا یک ماشین کنترل نفس باشد. هر تکنیک ساده‌ای مثل تمرکز حداقل به میزان پنج دقیقه در روز  خودآگاهی را در شما بهبود می‌بخشد و توانایی مغز را برای مقاومت در برابر تنش‌های مخرب بالا می‌برد.  

با خود حرف‌های منفی نمی‌زنند

قدم بزرگ در تمرین کنترل بر خود این است که با خودتان حرف‌های منفی نزنید. هرچقدر بیشتر فکرهای منفی کنید، به آنها قدرت بیشتری می‌دهید. بیشتر فکرهای منفی ما تنها یک فکر ساده هستند و نه حقیقت. وقتی افکار منفی و بدبینانه را باور می‌کنید صدایی از درون می‌گوید: اکنون زمان توقف و ثبت آنها است. در واقع آنچه را که انجام می‌دهید متوقف کنید و آنچه را که به آن می‌اندیشید ثبت کنید. به این‌گونه فرصتی می‌یابید تا سرعت افکار منفی را کاهش دهید. منطقی‌تر خواهید شد و در ارزیابی درستی آنها با ذهنی باز تصمیم می‌گیرید.

 شما می‌توانید شرط ببندید هر زمان که از کلماتی چون «هرگز» «بدترین»و غیره استفاده می‌کنید، گفته‌هایتان درست از آب درنخواهند آمد. اگر حرف‌های شما وقتی که روی کاغذند هنوز به واقعیت نزدیک باشند، آنها را به یک دوست یا همکار مورد اعتماد بدهید و ببینید که آیا او با شما موافق است یا نه. آنگاه حقیقت قطعا پدیدار خواهد شد.

 با مجزا کردن افکارتان از حقایق آنها را شناسایی و برچسب می‌زنید و این امر موجب می‌شود تا از چرخه منفی‌گرایی رهایی یابید و به سمت یک چشم‌انداز جدید مثبت حرکت کنید.

این استراتژی‌ها را عملی می‌کنند

مهم‌ترین نکته برای یادآوری این است که شما باید این استراتژی‌ها را به فرصتی برای عمل کردن تبدیل کنید. این به آن معنی است که به‌جای آنکه تسلیم تنش‌ها شوید، لحظاتی که برای کنترل بر خود تلاش می‌کنید را می‌شناسید و به این استراتژی‌ها نگاه می‌کنید و قبل از تسلیم شدن فرصتی به آنها می‌دهید. 

گفت و گو موسسه کارآفرینی گوگل با مدیر سایت آپارات

به تازگی موسسه کارآفرینی گوگل از بین 200 شهر در سراسر دنیا به معرفی بالغ بر 50 شرکت منتخب نوپای سال 2015 پرداخته است که در بین آنها نام سایت ایرانی آپارات که بهتر بگوییم شرکت صباایده به عنوان توسعه‌دهنده و صاحب سایت اشتراک‌گذاری ویدئویی آپارات از ایران قرار دارد.
هفته نامه تجارت فردا: به تازگی موسسه کارآفرینی گوگل از بین 200 شهر در سراسر دنیا به معرفی بالغ بر 50 شرکت منتخب نوپای سال 2015 پرداخته است که در بین آنها نام سایت ایرانی آپارات که بهتر بگوییم شرکت صباایده به عنوان توسعه‌دهنده و صاحب سایت اشتراک‌گذاری ویدئویی آپارات از ایران قرار دارد. 

این موضوع بهانه‌ای شد که تا با محمدجواد شکوری‌مقدم مدیرعامل صباایده که البته او را بیشتر مدیر سایت آپارات، کلوب و میهن‌بلاگ می‌شناسیم به گفت‌وگو بپردازیم. او طی این گفت‌وگو به چگونگی کسب موفقیت آپارات در بین استارت‌آپ‌های نوپای جهان و از موانع و چالش‌ها بر سر راه استارت‌آپ‌های ایرانی می‌گوید و در آخر نیز به فعالیت‌های جدید شرکتش از جمله راه اندازی سرویس جدید فیلیمو اشاره می‌کند. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات

آقای شکوری‌مقدم با توجه به اینکه اخیراً شرکت صباایده به عنوان صاحب و توسعه‌دهنده سایت آپارات در میان ۵۰ شرکت منتخب نوپای سال ۲۰۱۵ از نگاه موسسه کارآفرینی گوگل قرار گرفته است، می‌خواهیم بدانیم بر اساس چه ملاک‌ها و معیارهایی آپارات توانست این موفقیت را در بین استارت‌آپ‌های جهان کسب کند؟
مقوله استارت‌آپ در دنیا علاوه بر اینکه مبتنی بر ایده و خلاقیت است به فرهنگ، کار تیمی، چابکی و عملکرد افراد در این عرصه بستگی دارد. هرچقدر استارت‌آپی مجهز به این عوامل باشد، قطعاً موفق‌تر عمل خواهد کرد. به همین جهت ما در فعالیت‌هایمان در زمینه فناوری و توسه سیاسی سعی کردیم که با ایده‌های خلاقانه با کار تیمی خدمات مناسبی در محیط مجازی به مخاطبان‌مان ارائه دهیم. شاید به همین خاطر باشد که سرمایه‌گذاران خارجی علاقه‌مند هستند که از فعالیت‌های ما در فضای مجازی کشور بیشتر بدانند. 

آنچه نقطه قوت شرکت‌های ایرانی در عرصه تکنولوژی و فناوری محسوب می‌شود دارا بودن نیروهای انسانی خلاق و متفکر است که می‌توانند ایده پرورش دهند و آن را در میدان عمل عملیاتی کنند. این مقوله برای سرمایه‌گذاران خارجی بسیار مهم و جذاب است. نیروی انسانی خلاق در شرکت‌های‌ ایرانی که در عرصه دانش‌بنیان و استارت‌آپ کار می‌کنند به همین جهت مورد توجه هستند. می‌توانم بگویم یکی از دلایل موفقیت شرکت صباایده در بین استارت‌آپ‌های نوپا در دنیا داشتن نیروی‌های خلاق و ایده‌محور است. به طور مثال ما در شرکت‌مان تعداد نیروهای محدودی داریم که جمع کل آن به 100 نفر می‌رسد اما در حال ارائه کردن چهار تا پنج سرویس هستیم که آپارات تنها یک نمونه این سرویس‌هاست. 

این در حالی است که در دنیا شرکت‌های مشابه ما با تعداد نیروی بسیار بیشتری در حال ارائه کردن تنها یکی از این سرویس‌ها هستند. بنابراین این سطح از چابکی که با تعداد نیروی انسانی محدود خدمات قابل توجهی ارائه می‌دهیم، بیشتر مورد توجه موسسه کارآفرینی گوگل قرار گرفت و شاید به همین خاطر بود که در جمع استارت‌آپ‌های نوپای منتخب قرار گرفتیم. البته ما علاقه‌مندیم که همیشه این چابکی را حفظ کنیم تا بهتر بتوانیم به توسعه فعالیت‌هایمان بپردازیم. ناگفته نماند که خلاقیت بالای نیروهای ما نیز یکی از دلایل موفقیت‌مان است. ما در حقیقت در صباایده یک خانواده 100‌نفری تشکیل دادیم و با هماهنگی و همدلی با یکدیگر در حال جلو بردن ایده‌هایمان در عرصه مجازی هستیم. آنچه برایمان مهم این است که ما در صباایده توانسته‌ایم تاکنون خروجی نسبتاً مناسبی داشته باشیم. 

به همین خاطر هرسال در حال توسعه سرویس‌هایمان هستیم و سعی می‌کنیم خدمات متنوعی به مشتریان‌مان ارائه دهیم. آپارات از نظر ترافیکی جایگاه ممتازی در کشور دارد و دائماً در حال توسعه است.  یا میهن‌بلاگ که دومین بلاگ‌سرویس کشور است جزو 10 سایت اول محسوب می‌شود. پروژه فیلیمو را جدیداً شروع کرده‌ایم و فکر می‌کنم تا شش ماه آینده جایگاه بسیار مناسبی را در بین کاربران ایرانی پیدا کند. سرویس صباویژن نیز نشان داده است که یک آژانس تبلیغاتی بسیار موفق در کشور است. چرا که بازوهای رسانه‌ای خیلی موفقی در این سال‌ها برای این رویداد زحمت کشیده‌اند. شاید همین ویژگی‌ها باعث شده تا نام صباایده جزو 50 استارت‌آپ نوپای دنیا قرار گیرد. هرچند این موفقیت برای ما نقطه پایان نیست و عزم خود را برای موفقیت‌های بسیار بالاتر چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی جزم کرده‌ایم.

به نظر شما قرار گرفتن یک شرکت ایرانی در جمع 50 استارت‌آپ دنیا چقدر می‌تواند باعث شود که نگاه‌ها نسبت به فعالیت‌های استارت‌آپ‌ها در کشور تغییر کند و بیشتر به آنها در جهت رشد و پویایی‌شان میدان داده شود؟ با این حال در ایران این انتظار وجود دارد که دولت حمایت و سرمایه‌گذاری در این بخش را انجام دهد و به نسبت جهان، سرمایه‌گذاران بخش خصوصی کمتر وارد این عرصه شده‌اند.
من شخصاً، کاملاً مخالف این ادعا هستم که می‌گویند دولت یا حاکمیت از استارت‌آپ‌ها باید حمایت مالی کند. آنچه بیش از همه مورد نیاز استارت‌آپ‌هاست فراهم کردن فضایی است که آنها بتوانند آزادانه فعالیت کنند. نباید استارت‌آپ‌ها محدود شوند اما متاسفانه در کشورمان قوانین و مقرراتی وجود دارد و فضا برای فعالیت‌های نوآورانه استارت‌آپ‌ها چندان مهیا نیست. یعنی شما برای هر اقدام جدید و نوآورانه‌ای باید مجوز بگیرید و از سد قوانین بسیاری باید عبور کنید تا بتوانید سرویس و خدماتی را ارائه کنید. معتقدم دولت در جهت رشد و حمایت از استارت‌آپ‌ها به جای قانونگذاری بهتر است قانون‌زدایی یا مقررات‌زدایی کند. 

این مشکل در کشور ما به شدت دیده می‌شود در حالی که در دنیا این‌گونه نیست و شاید یکی از دلایلی که باعث شده تا استارت‌آپی ایرانی در این عرصه در جهان کمتر شناخته شود وجود مقررات و قوانین دست و پا گیر است. به این نکته توجه داشته باشیم؛ در کشور ما، استارت‌آپ‌ها تلاش می‌کنند تا روی کسب و کارهای قدیمی یک فضای جدید را پیاده‌سازی کنند. به همین خاطر در این مسیر با مشکل مواجه می‌شوند چرا که قوانین قدیمی نمی‌تواند همپای ایده‌های خلاقانه در محیط استارت‌آپی حرکت کند. لذا انتظار داریم دولت در این زمینه ورود کند و تناقض‌ها یا تضاد قوانین و مقررات مربوطه در این عرصه را از بین ببرد. 

اگر بخواهیم به‌طور صریح بیان کنیم که دولت چه کاری در جهت حمایت از استارت‌آپ‌ها انجام دهد این است که موانعی را که باعث عدم فعالیت آزادانه استارت‌آپ‌ها می‌شود باید از سر راه آنها بردارد و بازنگری کاملی در قوانین و مقررات که در این عرصه وجود دارد، انجام دهد. این بهترین کاری است که می‌توانیم از جانب دولت متصور باشیم. اگر دولت این زمینه را فراهم کند، بخش خصوصی با خیال راحت در این عرصه ورود خواهد کرد. لازمه توسعه استارت‌آپ‌ها نیروی جوان خلاق و برداشتن محدودیت‌هاست. 

در زمینه نیروی جوان خلاق خوشبختانه در بهترین وضعیت ممکن به نسبت جهان قرار داریم. به نظرم مسیر فناوری در بین جوانان ما راه خودش را باز کرده است و در آینده نزدیک سهم قابل توجهی در اقتصاد کشور خواهند داشت اما مهم این است که محدودیت‌ها را در این زمینه از میان برداریم و مابقی را به نیرو‌های خلاق جوانان بسپاریم.

اینکه سایت‌هایی مثل یوتیوب در ایران رفع فیلتر شوند، به سادگی امکان‌پذیر نیست و به زودی اتفاق نخواهد افتاد؛ به خاطر اینکه تا آنجا که من می‌دانم، موضوع اصلاً فرهنگی است. هم‌اکنون در دنیا فضایی علیه یوتیوب شکل گرفته است و یکسری از خانواده‌ها به دلیل مسائل فرهنگی کلاً نمی‌توانند این سایت را بپذیرند.

گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات

شما توضیح دادید که دولت باید در این عرصه از هر نوع حمایت مالی ممانعت کند و باید بخش خصوصی وارد این فضا شود. با این اوصاف، چه مکانیسمی باید پیاده شود که بخش خصوصی بتواند ایده‌های نوآورانه خود را اجرایی یا تجاری‌سازی کند؟
بازهم تاکید دارم دولت وظیفه تسهیل در مقررات و برداشتن موانع را دارد و بسیار مناسب است که از این طریق از استارت‌آپ‌ها حمایت کند. مدیریت و تفکر بخش خصوصی با مدیریت و تفکر دولتی بسیار متفاوت است. به همین جهت مدیریت بخش خصوصی با جنس فعالیت استارت‌آپ‌ها بیشتر همخوانی دارد چرا که دائماً دنبال پویایی و رشد است. در حالی که مدیریت دولتی آرام حرکت می‌کند و اصولاً قوانین دست و پاگیر مانع از رشد سریع فعالیت‌ها می‌شود. با ساختار دولتی نمی‌توانیم انتظار سرمایه‌گذار حرفه‌ای در این عرصه را داشته باشیم. 

البته تلاش دوستان در بخش دولتی در عرصه فناوری کشور قابل تقدیر است اما یک معاونت علمی و فناوری در دولت چقدر توانایی دارد که تمام استارت‌آپ‌ها را مورد حمایت خود قرار دهد؟ آنهایی که در کمیته‌های تخصصی نهادهای دولتی نشسته‌اند، معمولا به‌طور مستقیم با مشکلات و موانعی که ما با آن سروکار داریم در ارتباط نیستند و از ظرافت‌های آن بی‌خبرند. البته ناگفته نماند که حق هم دارند، به هر حال ممکن است این عرصه مخاطراتی هم داشته باشد و باید همه جوانب امر را بسنجند. 

بنابراین از دولت و به ویژه آقای دکتر ستاری معاون رئیس‌جمهور به عنوان متولی دولتی در جهت حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان انتظار داریم که کمک کنند تا آزادی عملکرد بیشتری برای استارت‌آپ‌ها فراهم کنند و محدودیت‌ها را به حداقل برسانند تا سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، بتوانند در فضای مناسب‌تری به فعالیت بپردازند. قطعاً یک بخش خصوصی سرمایه‌گذار یا استارت‌آپ نمی‌تواند فضای پرالتهاب و پرتنش را بشکند و این امر در حیطه اختیار دولت است که از شکل‌گیری فضای ملتهب و امنیتی در این عرصه جلوگیری کند.

با این اوصاف در این فضا که محدودیت‌ها بر سر راه استارت‌آپ‌ها در کشور وجود دارد این شرکت‌ها چقدر می‌توانند موفق باشند و در کسب و کار خود بدرخشند؟ به نظر شما در شرایط فعلی استارت‌آپ‌های ایرانی چگونه می‌توانند در سطح جهانی رقابت داشته باشند؟
معتقدم استارت‌آپ خودش مسیر موفقیتش را پیدا می‌کند. ببینید مثلاً وقتی شما یک دانه را می‌کارید و آن را در یک فضای آماده و خاک پربار قرار می‌دهید، زمینه رشد او را فراهم کرده‌اید و مابقی کار بر عهده خودش است. در اینجا هم وقتی دولت فضای مناسب را فراهم می‌کند یعنی به نحوی همان دانه را کاشته است و رشد با خود دانه یعنی استارت‌آپ است. نباید از این نکته غافل بمانیم که بالاخره نسبت به شرکت‌های مشابه‌مان در سطح دنیا فاصله داریم. 

ولی در عین حال این موضوع را مد نظر قرار می‌دهیم که با اتکا بر نیروی جوان خلاق کشورمان می‌توانیم انگیزه‌ها را پرورش دهیم و شاهد به ثمر نشستن این دانه پربرکت در اقتصاد کشورمان باشیم. به هر حال استارت‌آپ‌ها به نوعی کسب و کارهای مردمی در دنیای مدرن هستند و دولت هم باید زمینه مساعد برای رشد و نمو آنها را فراهم کند. برخورد امنیتی در این فضا تنها باعث عقب‌ماندگی ما از دنیا می‌شود. به هر حال در این فضا ممکن است مخاطراتی وجود داشته باشد اما نباید مانع رشد این عرصه شویم. بنابراین این فضا به مدیریت نیاز دارد که اینجا نقش دولت پررنگ می‌شود. در دنیای امروز استارت‌آپ خاموش‌شدنی نیست. 

دقیقاً مانند این است که بگویید کسب و کار خاموش شود. مگر می‌شود کسب و کار را خاموش کرد؟ استارت‌آپ که یک مفهوم جدید و تازه نیست. استارت‌آپ مدل جدید کسب و کار در دنیای مدرن است. فرقی بین راه‌اندازی یک کارخانه کفش با راه‌اندازی یک استارت‌آپ وجود ندارد و هر دو برای جامعه مفید و ضروری هستند. اگر عده‌ای امروز مخالف استارت‌آپ‌ها در کشور هستند و به نظر من ریشه آن به اختلاف سلیقه جدی یک نسل با نسل دیگر برمی‌گردد (البته منظور من یک نسل فکری است و نه نسل سنی). 

به نظرم دولت می‌تواند در این زمینه بسیار کمک‌کننده باشد و زمینه تعامل را بین صاحبان کسب و کار در عرصه استارت‌آپ و مخالفان این عرصه درست کند. با وجود تمامی این ناملایمات بر این باورم که سنگ‌اندازی‌ها در مسیر استارت‌آپ‌ها هیچ تاثیری ندارد و بهتر است که افراد مخالف و موافق بنشینند و با هم صحبت کنند. یعنی چقدر خوب است که اختلاف‌نظرها را مطرح ساخته و با تعامل متقابل سعی در حل آن داشته باشیم. چون بالاخره جوانان شاغل در این‌گونه شرکت‌ها متعلق به همین مرز و بوم‌اند و فکر و کارشان متعلق به همین فرهنگ ایرانی و اسلامی است. 

اگر هم اشتباهی می‌کنند تنها راه‌حل آن مذاکره و تعامل طرفین است. بگذارید نکته دیگری را هم مطرح کنم و آن این است که تا آنجا که من اطلاع دارم در ایالات متحده بخش جدی از زیرساخت‌ها هم توسط بخش خصوصی ایجاد، اداره، مدیریت و پشتیبانی می‌شود. شرایط اما در کشور ما بدین گونه پیش نمی‌رود. در کشور ما زیرساخت‌های اینترنت و تاسیسات زیربنایی در دست دولت است. اینها زیرساخت‌هایی است که یک استارت‌آپ به آن احتیاج مبرم دارد. 

به هر حال دولت باید کمک کند تا زیرساخت‌های لازم برای ایجاد و رشد استارت‌آپ‌ها فراهم شود. هر چند خوب نیست که زیرساخت‌ها کاملاً دولتی باشد ولی فعلاً در کشور ما بدین‌گونه است و بخش خصوصی نمی‌تواند به آن ورود پیدا کند. پس هر چقدر زیرساخت شبکه‌ای کشور گسترش پیدا کند، بستر ارتباطی استارت‌آپ‌ها بهبود یافته و شرایط بهتری در جهت توسعه ایجاد می‌شود. به هر حال سرمایه‌گذاران هم مشتاق ورود به این عرصه هستند و امیدواریم در آینده نزدیک تحولات چشمگیری در این عرصه رخ دهد.

محمدجواد شکوری مقدم به همراه محمد فضل‌اللهی و مهدی شکوری مقدم پایه‌گذار شرکت صبا‌ایده هستند که البته آن را بیشتر با سرویس‌هایش چون آپارات می‌شناسیم.

گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات

اما به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران در ایران آنچنان که باید با فضای استارت‌آپ‌ها آشنا نیستند و هنوز برای همه آنقدر جا نیفتاده که در این زمینه سرمایه‌گذاری کنند. به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ آیا فضای سرمایه‌گذاری در این حوزه ناشناخته مانده است یا سرمایه‌گذاران به دلیل بسته بودن این فضا ترجیح می‌دهند وارد این عرصه نشوند؟
به نظرم سرمایه‌گذارهای کشور اکنون فهمیده‌اند که چه پتانسیلی در این بخش وجود دارد. اخیراً بازار استارت‌آپ از نظر سرمایه‌گذاری به نسبت گذشته شلوغ شده است. ولی خب طبیعی است که یک عمر مردم کشور ما ساختمان، فرش، سکه و دلار خریدند و هر داستان موفقیتی که تاکنون شنیده‌ایم راجع به سرمایه‌گذاری در این دارایی‌ها بوده است. الان مثلاً می‌گویند که طرف وضعش خیلی خوب است چون ساختمان‌ساز بوده است یا فردی دیگر توانسته در مدت زمان بسیار اندکی با خرید و فروش روی دلار یا سکه به منفعت بالایی دست پیدا کند. 

در صنعت استارت‌آپ هم باید یکسری داستان موفقیت‌آمیز ایجاد شود تا آرام‌آرام توجه سرمایه‌گذاران به این عرصه جلب شود. البته من فکر می‌کنم این اتفاق در حال وقوع است و امیدوار هستم سرمایه‌گذاران ایرانی هم به سرعت به قابلیت‌های استارت‌آپ‌ها پی ببرند. پرورش یک ایده درست توسط یک فرد با مهارت علاوه بر منافع فرد ایده‌پرداز و جامعه می‌تواند منافع مالی مناسبی را هم برای سرمایه‌گذار به همراه داشته باشد. اتفاقی که در بازارهای معاملاتی فیزیکی به ندرت اتفاق می‌افتد و ارزش افزوده اقتصادی زیادی هم برای کشور به همراه ندارد.

بنابراین معتقدم صرف منابع سرمایه‌گذاران در پرورش و حمایت از ایده‌های جدید در صنایع مختلف کلید محرکی برای رشد و توسعه اقتصادی و تکیه بر توانایی‌های فردی و علمی داخلی خودمان است. شما مطمئن باشید یکی دو سال دیگر در این کشور حداقل 30 تا 40 سرویس در این عرصه توسط استارت‌آپ‌ها ارائه خواهد شد که سهم بالایی در اقتصادمان خواهند داشت. این همان مسیری است که در دنیا طی شده است. چرا که استارت‌آپ‌ها رشد تصاعدی دارند. شما نه به امروز نگاه کنید نه به فردا. چون ضریب رشد آنها معمولی نیست. معتقدم در کشورمان بستر رشد استارت‌آپ‌ها با وجود تمام مشکلات فراهم است و در سال‌های آینده حرف‌های زیادی در این زمینه خواهیم داشت. این درست همان نیروی محرکی است که اقتصادمان نیاز دارد تا بتواند در مسیر رشد و توسعه حرکت کند.

یکی از دلایل موفقیت شرکت صباایده در بین استارت‌آپ‌های نوپا در دنیا داشتن نیروی‌های خلاق و ایده‌محور است. به طور مثال ما در شرکت‌مان تعداد نیروهای محدودی داریم که جمع کل آن به 100 نفر می‌رسد اما در حال ارائه کردن چهار تا پنج سرویس هستیم که آپارات تنها یک نمونه این سرویس‌هاست.

حالا دوباره برگردیم به فعالیت‌های شرکت صباایده. با توجه به موفقیت‌های اخیر آپارات، جایگاه شما در بین نمونه‌های ایرانی چقدر ارتقا یافته است؟
سطح توقع همه اعضای تیم ما خیلی بالاست. قطعاً دامنه هدف ما به ایران محدود نمی‌شود. افق توسعه آپارات و سایر سرویس‌های ما در صباایده بسیار بزرگ‌تر از این است که می‌بینید. شاید در بسیاری از ابزارها و سرویس‌هایی که شما نام می‌برید فکر کنید قوی هستیم ولی ما می‌گوییم نه. ولی بالاخره شاید در بین سرویس‌دهنده‌های داخلی کنونی که توانسته‌اند حرفی برای گفتن در داخل کشور داشته باشند  یا یک اعتبار بین‌المللی برای ایران کسب کرده باشند، بشود روی ما حساب باز کرد. اما همان‌طور که گفتم نسبت به افق طرح‌شده، هنوز راه خیلی درازی در پیش است. برنامه‌های ما بسیار بزرگ‌تر از آن چیزهایی است که در شرایط فعلی دیده می‌شود.

هرچند پیشتر هم در گفت‌وگویی در تجارت فردا در مورد راه‌اندازی آپارات صحبت کرده‌ایم اما اکنون جا دارد دوباره از سابقه راه‌اندازی این سایت و فعالیت‌ها و برنامه‌های اجراشده موفق آن در این مدت و پروژه‌های راه‌اندازی شده صحبت کنید.
ما کمتر از 10 سال پیش کارمان را با سه نفر شروع کردیم. یکی دو سرویس در آن روزهای اولیه که به سال‌ها پیش برمی‌گردد راه انداختیم که متاسفانه همه با شکست مواجه شدند. اما در همان زمان شاهد بودیم که سرویس اورکات که یک شبکه اجتماعی برای گوگل بود در کشورمان بسیار مورد اقبال قرار گرفت. بنابراین به این فکر افتادیم که نسخه ایرانی آن را برای کاربران ایرانی راه‌اندازی کنیم. کارمان از راه‌اندازی سرویس کلوب شروع شد. 

حدود دو سال بعد سرویس میهن‌بلاگ را خریداری کردیم. در ادامه سه سال بعد آپارات را راه انداختیم و به تازگی نیز فیلیمو را راه‌اندازی کردیم که در حال حاضر بیشتر بر این سرویس متمرکز شده‌ایم. در مجموع حدود پنج، شش سرویس داریم که بالغ بر 34 میلیون کاربر ایرانی در ماه از این خدمات استفاده می‌کنند.

منابع مالی‌تان در این مسیر چگونه تامین شده است؟
همه منابع اولیه از سرمایه شخصی خودمان تامین شده است. کسی از ما حمایت مالی نکرده است و با کار کردن و ارائه سرویس‌های متنوع تلاش کردیم فعالیت‌های خود را توسعه دهیم.

اکنون هم درآمدتان از همان تبلیغات است یا منابع درآمدی دیگری هم در نظر گرفتید؟
منابع درآمدی مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تبلیغات است. ولی از سرمایه‌گذار به معنایی که الان در بازار وجود دارد، استفاده نکردیم. فرآیند یادشده با سرمایه اندکی شروع شد که حاصل فروش یکی دو خودرو سواری بود. بعد آرام‌آرام تبلیغات شرکت رونق گرفت تا توانستیم سرویس خریداری کنیم. البته این مساله را هم می‌پذیریم که سرعت رشد ما نسبتاً کند بوده است؛ هر چند فضای کاری در آن زمان مثل فضای کاری امروز ایران نبود. محدودیت‌ها زیاد بود. به علاوه توجهی که الان به این تجارت و کسب و کار می‌شود، آن زمان اصلاً وجود نداشت. 

الان شاید خیلی از صاحب‌منصبان دولتی در مورد شرکت سخن بگویند و به آن افتخار کنند، اما آن موقع اصلاً صحبت از کسب و کارهایی همانند آنچه ما در ذهن داشتیم به شوخی شبیه بود. لذا دو دلیل کندی رشد شرکت، نخست آن بود که سرمایه چندانی به این فعالیت تزریق نشد و دیگر اینکه فضا برای رشد چندان مساعد نبود.

موضوع دیگر به قابلیت رقابت شما با شرکت‌های مشابه خارجی برمی‌گردد. اگر شرایط به نحوی پیش برود که فیلترینگ شبکه‌های رقیب شما از جمله یوتیوب برداشته شود، آیا آپارات باز هم می‌تواند با آنها به رقابت بپردازد؟
این سوالی است که همواره مطرح می‌شود. در ابتدا باید متذکر شد که رفع تحریم‌ها هیچ ربطی به فیلترها ندارد. برای رفع تحریم‌ها مسوولان مربوطه رفتند و مذاکره کردند؛ ولی رفع شدن فیلترها یکسری مسوول دیگر دارد که به شکلی متفاوت می‌اندیشند و موضوع آن هم کاملاً داخلی است. نکته دوم این است که ما نقطه خاصی را در فضای اینترنتی ایران کشف کردیم، برای آن وقت گذاشتیم و سرمایه‌گذاری انجام دادیم. 

قطعاً اگر یوتیوب در کشور فیلتر نبود، ما روی این پروژه سرمایه‌گذاری نمی‌کردیم و تمامی این تلاش‌ها و منابع صرف سرمایه‌گذاری روی یک پروژه دیگر می‌شد. این کاملاً روشن است. شاید این سوال برای برخی مطرح باشد که چون یوتیوب فیلتر است ما موفق شدیم. در پاسخ باید گفت بله، این کاملاً روشن است. ما توانستیم از این شکاف بهره لازم را ببریم. چون این سایت در ایران فیلتر بود، ما سایت ایرانی آپارات را راه‌اندازی کردیم. هر کس دیگری هم در آن مقطع اگر ذهن خلاقی داشت همین کار را انجام می‌داد. همین الان هم اگر بپرسید همه جواب می‌دهند که: بله، انجام می‌دادیم. با وجود این صحبت‌های غیرمنصفانه زیادی مطرح می‌شود. 

ما کسب و کار خاص خودمان را داریم و می‌دانیم که هر زمان وارد چه سرمایه‌گذاری جدیدی شویم تا بتوانیم به رشد خود ادامه دهیم. ولی اینکه سایت‌هایی مثل یوتیوب در ایران رفع فیلتر شوند، به سادگی امکان‌پذیر نیست و به زودی اتفاق نخواهد افتاد؛ به خاطر اینکه تا آنجا که من می‌دانم، موضوع اصلاً فرهنگی است. هم‌اکنون در دنیا فضایی علیه یوتیوب شکل گرفته است و یکسری از خانواده‌ها کلاً نمی‌توانند این سایت را بپذیرند. پس قضیه فراتر از ایران است. در نتیجه من فکر نمی‌کنم رفع فیلتر این سایت در کشور در آینده نزدیک اتفاق بیفتد. 

با وجود این نظر شخصی، ریسک رفع فیلتر این سایت را صفر نمی‌دانم. به همین خاطر در تلاش بوده‌ایم و کارهایی کرده‌ایم. ما به شدت دنبال این هستیم که محتوای داخلی تولید کنیم. یعنی از فضای UGC، که مردم در آن تولید محتوا می‌کنند، به سمت فضایی می‌رویم که از صاحبان محتوا حمایت کنیم. در واقع آنها را توانمند می‌کنیم تا محتوا بسازند. با چنین فضایی صاحب یک شبکه بسیار گسترده از کسانی می‌شویم که محتوا می‌سازند. حالا اگر روزی با احتمال یک در هزار فیلتر شبکه یوتیوب رفع شود، ما با افرادی قرارداد داریم که تولید محتوا می‌کنند و برایشان هیچ فرقی نمی‌کند که محتوا را روی آپارات بارگذاری کنند یا یوتیوب. ساز و کارهایی وجود دارد که با استفاده از آنها، این‌گونه ریسک‌ها مدیریت می‌شوند؛ هرچند ریسک چنین اتفاقی در ایران خیلی کم است.

گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات

پس به خاطر همین است که در حال جلو بردن پروژه‌های مختلف با هم هستید؟
حقیقت امر این است که به بیان ساده، ما نمی‌توانیم یک جا بنشینیم و بایستی پروژه‌های مختلف را همزمان پیش ببریم. تیم ما همواره در جست‌وجوی فرصت‌ها و برنامه‌های جدید است. این سطح از پویایی به خاطر فرهنگ استارت‌آپی ماست؛ هر چند که دیگر استارت‌آپ (به آن معنا که مثلاً تیم نوپایی باشیم) نیستیم. با وجود این ما توانسته‌ایم فرهنگ این صنعت را در خود حفظ کنیم و همان سطح از پویایی را در خود نگه داریم. 

در تلاش هستیم تا در هر سرویسی که ارائه می‌کنیم، بتوانیم خوب کار کنیم و به اهداف خود در آن برسیم. همواره این تلاش وجود داشته است که در خدمات ارائه‌شده به مشتریان خود، درجه یک باشیم و برای این هدف زحمات زیادی متحمل شده‌ایم. الان هم دوباره به دنبال پروژه‌های جدیدی هستیم. تنوع ارائه خدمات برای این نیست که مبادا یوتیوب باز شود و آپارات مخاطب خود را از دست بدهد؛ بلکه با این هدف است که تیم شرکت ما به دلیل حس جست‌وجوگری، نمی‌تواند یک جا آرام گیرد.

کاملاً مخالف این ادعا هستم که می‌گویند دولت یا حاکمیت از استارت‌آپ‌ها باید حمایت مالی کند. آنچه بیش از همه مورد نیاز استارت‌آپ‌هاست فراهم کردن فضایی است که آنها بتوانند آزادانه فعالیت کنند.

در خصوص سرویس فیلیمو هم توضیح بدهید و اینکه رقیب شما در این سرویس چگونه است و برنامه شما در این بخش چیست؟
در فیلیمو هدف این است که مسیر نمایش سینمای خانگی از حالت آفلاین به آنلاین تبدیل شود. می‌توان ادعا کرد که در این سرویس نسبتاً موفق بوده‌ایم. به عنوان مثال همین جمعه‌شب گذشته، یک میلیون و 250 هزار دقیقه زمان مشاهده (watch time) داشتیم. به عبارت دیگر مردم این اندازه زمان صرف کردند و فیلم‌ها را از فیلیمو دیده‌اند. تمرکز اصلی ما در فیلیمو، نمایش فیلم‌های بلند است. کسب و کارهای شبیه به این سرویس نیز وجود دارد که از آن جمله می‌توان به نت فلیکس اشاره کرد.

رقابت فیلیمو را با نت فلیکس چگونه می‌بینید؟
کسب و کارهای سینمای خانگی برعکس بقیه کسب و کارها، به این دلیل که به محتوای محلی (Local) وابستگی زیادی داشته‌اند، بسیار موفق بوده‌اند. کار نت‌فلیکس این است که محتواهای بین‌المللی منتشر کند. اما سرویس‌های محلی به گونه‌ای هستند که مثلاً در هند، سرویس موفق نمایش خانگی محلی وجود دارد؛ چرا که آنجا بالیوودی هست. مردم در ایران سینمای داخلی را دوست دارند و این محتوایی که در حال تولید است، اصلاً ربطی به نت فلیکس ندارد. سرویس فیلیمو برعکس بقیه سرویس‌هایی است که رقیب‌های بین‌المللی به آسانی می‌توانند در حوزه آنها عرض اندام کنند.

تنوع ارائه خدمات برای این نیست که مبادا یوتیوب باز شود و آپارات مخاطب خود را از دست بدهد؛ بلکه با این هدف است که تیم شرکت ما به دلیل حس جست‌وجوگری، نمی‌تواند یک جا آرام گیرد.

ظاهراً برای راه‌اندازی فیلیمو هم با محدودیت مواجه شده‌اید. علت چیست؟
بله، برای فیلیمو هم محدودیت ایجاد شد. آن زمان بحثی بین صدا و سیما و وزارت ارشاد پیش آمد که چه کسی صاحب سینمای خانگی آنلاین است؟ فارغ از اینکه قضاوت ما در این رابطه چه بود، این تنش خسارت زیادی به بار آورد و کار را کند کرد؛ چرا که درگیر حاشیه‌ها شدیم. ما آن زمان می‌گفتیم اجازه بدهید به فعالیت بپردازیم و سرعت‌مان را حفظ کنیم. متاسفانه گاهی تنگ‌نظری‌ها زیاد است و گاهی هم درک اشتباه از فضا مشکل‌ساز است. صدا و سیما درکی از فضای آنلاین دارد که کاملاً سنتی و به دور از فضای واقعی است. 

مگر صدا و سیما باید هر سرویسی را ارائه کند؟ وزارت ارشاد هم چیزی شبیه به صدا و سیما دارد. بار این بحث روی دوش بخش خصوصی قرار دارد و باید با مجوزهای باز و مرتب و منظم آن را پیش ببریم. ما اولین شرکتی بودیم که با وزارت ارشاد برای OTT قرارداد بستیم و اصلاً آنها را قانع کردیم که قرارداد ببندند و مجوز بدهند تا بعداً دچار مشکل نشویم. حتی بعد از انجام این کار، دوباره چند جای دیگر به مشکل برخوردیم. واقعیت این است که بین دو ارگان حکومتی با هم تناقض وجود دارد و یکسری شرکت‌ها مثل ما خسارت می‌بینند. با وجود این سعی می‌کنیم و کرده‌ایم که هم به آنها در تصمیم‌گیری‌هایشان یاری برسانیم، هم دچار حاشیه‌ها نشویم و این مسیر را با سرعت به پیش ببریم.

برنامه‌های بعدی‌تان برای توسعه فعالیت‌هایتان چیست؟ مخصوصاً برای آپارات چه برنامه‌ای پیش‌رو دارید؟
در آپارات، در حال کار کردن روی بازی‌ها هستیم. با توجه به بررسی‌هایی که در فضاهای ویدئویی آنلاین در دنیا انجام داده‌ایم، فکر می‌کنیم زمینه مناسبی برای پرداختن به ویدئو روی بازی وجود دارد و مقوله بسیار مهمی است. احتمالاً به‌زودی، از سرویس بازی رونمایی خواهد شد. پیش‌بینی ما این است که با استقبال مواجه شود. این سرویس را یوتیوب هم ارائه داده است. سرویس دیگری هم در شرف راه‌اندازی قرار دارد که البته مشخص نیست جلوتر یا قبل‌تر از سرویس بازی بالا بیاید یا نه. اسم آن آپارات صداست. 

ما روی کل فضای آرشیو صوتی کشور کار می‌کنیم و با چند مرکز هم مذاکره کرده‌ایم که بتوانیم آرشیوهای بسیار بزرگ صوتی آنها را در اختیار بگیریم. سخنرانی‌های زیادی در کشور ما انجام شده است و آرشیو بسیار بزرگی در این زمینه وجود دارد. بالاخره به خاطر انقلاب، تاریخچه سخنرانی‌های حساس ایران شاید از خیلی جاها قدیمی‌تر باشد. لذا روی این سرویس هم کار می‌کنیم تا مردم بتوانند، دانلود و آپلود صدا به شکل MP3 داشته باشند. 

پس علاوه بر اینکه فایل‌های ویدئویی هم آپلود می‌شود، یک بخش اختصاصی به وجود می‌آید که قابلیت آن را دارد که صداها را منتقل سازد و می‌تواند آرشیو بزرگی باشد. این سرویس کاملاً اجتماعی است و با استفاده از آن می‌توانید فایل‌ها را برای بقیه به اشتراک بگذارید، یا برای خودتان آلبوم داشته باشید. برنامه‌مان این است که آپارات صدا را با این کلیاتی که گفته شد ارائه کنیم. البته برنامه‌های بلندمدت دیگری هم در دست اجرا وجود دارد.

به نظرم سرمایه‌گذارهای کشور اکنون فهمیده‌اند که چه پتانسیلی در این بخش وجود دارد. اخیراً بازار استارت‌آپ از نظر سرمایه‌گذاری به نسبت گذشته شلوغ شده است. تنوع ارائه خدمات برای این نیست.

آیا برنامه‌نویسی نرم‌افزارهایتان را خودتان در آپارات و سایر پروژه‌هایتان انجام می‌دهید؟
همه برنامه‌نویسی‌ها را خودمان انجام می‌دهیم. بنیاد اصلی تیم ما فنی بوده است و در نتیجه هیچ یک از امور فنی را به غیر واگذار نکرده‌ایم. تمام مسائل از برنامه‌نویسی لایه‌های بالایی گرفته تا لایه‌های پایینی ترانس‌کدینگ‌ها و ان‌کدینگ‌های روی ویدئوها، از جانب نیروهای شرکت اجرا شده است. البته من امیدوار هستم بعد از اتفاقات خوشایند برجام و رفع تحریم‌ها بتوانیم با دانشگاه‌های خارجی که روی مسائل فنی خوب کار کرده‌اند، ارتباط برقرار کنیم و به بخشی از اطلاعات آنها دسترسی یابیم و اینجا بومی‌سازی کنیم. 

پنج، شش ماه پیش که با چند دانشگاه سر یک مساله روی کد ویدئوها مشغول مذاکره بودیم، اصلاً جواب درستی به ما نمی‌دادند. ادعای آنها این بود که شما از تهران هستید و تحت تحریم قرار دارید. در فضای کنونی قطعاً بهتر می‌شود دریچه ارتباط جدیدی را با صاحبان علم گشود. البته نمی‌توانیم بگوییم که اوضاع آپارات به سرعت بهتر می‌شود و یک شب اتفاق بسیار شگرفی رخ می‌دهد. ولی این اتفاق قطعاً می‌تواند به ما کمک زیادی کند تا کیفیت کار را بالا ببریم.

گفت و گو با مدیر و بنیان گذار سایت آپارات

در چشم‌انداز شما نگاه بین‌المللی هم وجود دارد؟ آیا برای ارائه سرویس به خارج از کشور هم برنامه‌ای دارید؟
یوتیوب قطعاً در دنیا خیلی موفق است. به نظر من این هدف‌گذاری غلط است که چند شرکت کم‌تجربه بگویند هدف‌گذاری‌شان این است که مثلاً 10 درصد از بازار هدف یوتیوب را در اختیار بگیرند. این هدف‌گذاری برای درصدهای بسیار پایین کاربرد دارد و یک پروژه بسیار بزرگ و نیازمند کار دقیق است. از طرف دیگر، اندونزی با جمعیت 200میلیونی و خیلی از کشورهای مشابه آن هستند که ظرفیت استفاده از سرویس‌های ایمن از لحاظ محتوای اخلاقی و مطابق با اصول مذهبی، برای آنها وجود دارد. ما نیز در ایران روی این مقوله کار می‌کنیم که بتوانیم در این کشورها، جایگاهی به دست آوریم و قادر باشیم محتوایی را در اختیار کاربران قرار دهیم که مورد پسند آنها باشد. 

البته این هدف می‌تواند به کشورهای دیگر هم انتقال پیدا کند که باید بیشتر آن را مورد بررسی قرار دهیم. هم‌اکنون در فاز مطالعاتی هستیم و آن را تا حدودی پیش برده‌ایم. امیدوارم با رفع تحریم‌ها فضای بهتری برای شرکت‌هایی مثل ما هم ایجاد بشود. جایی پرسیده شده بود که رفع تحریم‌ها چه کار می‌کند؟ برخی جواب دادند خارجی‌ها به ایران حمله تکنولوژیکی می‌کنند، ولی من معتقدم خیر، بلکه راه باز می‌شود تا ما حمله کنیم. ما دنبال این هستیم که آهسته‌آهسته روی چند کشور کار کنیم و بتوانیم سرویس‌ها را آنجا گسترش دهیم.

نباید استارت‌آپ‌ها محدود شوند اما متاسفانه در کشورمان قوانین و مقرراتی وجود دارد که فضا برای فعالیت‌های نوآورانه استارت‌آپ‌ها چندان مهیا نیست. معتقدم دولت در جهت رشد و حمایت از استارت‌آپ‌ها به جای قانونگذاری بهتر است قانون‌زدایی یا مقررات‌زدایی کند.

فضای شرکت شما مملو از عکس‌های یادگاری کارکنان‌تان است. ظاهراً اینجا فضای دوستانه و مفرحی دارید. چقدر این فضا را در بالا بردن عملکرد شرکت موثر می‌دانید؟
ما همواره روی تیم‌داری و انجام کارهای تیمی تاکید کرده‌ایم و می‌دانیم هر کاری که انجام می‌شود یا موفقیتی که کسب می‌شود در گرو همین کار تیمی است. بنابراین داشتن یک تیم خوب که منسجم و هماهنگ کنار هم کار کنند، برای یک شرکت بسیار مهم است. ما اینجا فضا را ‌طوری طراحی کرده‌ایم که محیط کاری از آن حالت خشک خارج شود. بچه‌ها در ساعاتی از روز می‌توانند دست از کار بکشند و مثلاً پینگ‌پنگ بازی کنند، در رفت و آمد خیلی سخت نمی‌گیریم و بیشتر انجام کار درست برایمان اهمیت دارد. در سال دو بار به مسافرت می‌رویم. یک بار در اوایل بهار و یک بار در اوایل پاییز. در این مسافرت‌ها هم سعی‌مان این است دوستی میان بچه‌ها بیشتر شود و کار تیمی یاد بگیرند. تجربیات خوبی هم در این مسافرت‌ها کسب کرده‌ایم و نتیجه آن هم برایمان مشهود بوده است.

از آنجا که دولت جدید تصمیم جدی بر بهبود زیر‌ساخت‌های مخابراتی و اینترنتی کشور دارد، فکر می‌کنید بهبود وضعیت زیر‌ساخت چه تاثیری روی کسب و کار شما خواهد داشت؟
همان‌طور که قبلاً هم گفتم رشد شرکت‌هایی مانند ما به صورت نمایی و بسیار سریع است. بازار هم با همان سرعت در حال رشد است و بهبود اینترنت مخصوصاً برای کسب و کار ما بسیار اهمیت دارد. هنوز از عمر نسل سوم و چهارم تلفن همراه زیاد نگذشته است و در ابتدای راه هستند. پوشش شبکه کامل نشده و ایراداتی در آن وجود دارد که مطمئناً آنها هم در آینده نزدیک رفع خواهد شد و این خود به بزرگ‌تر شدن بازار کاربران اینترنتی در ایران کمک شایانی خواهد کرد. 

در حال حاضر ما ترافیک بسیار بالایی از روی شبکه موبایل داریم و با توجه به آماری که اخیراً دیدم 40 میلیون تلفن   در کشور داریم و مسلماً تبلت‌ها و سایر ابزارهای هوشمند نیز به این تعداد اضافه می‌شوند. ما در حال حاضر بیش از پنج میلیون نصب اپلیکیشن آپارات روی دستگاه‌های هوشمند داریم و ضمن اینکه آمار نسبتاً خوبی است، نشان می‌دهد تا حدود 70 درصد هنوز جای رشد در این بازار برای ما وجود دارد. 

با توجه به جمعیت کشورمان، اکنون ماهانه 25 میلیون کاربر منحصر به فرد داریم. حال با بهبود وضعیت کلی اینترنت امیدواریم که درصد رشد بالاتری را تجربه کنیم. حال با توجه به عزم دولت جدید در بهبود وضعیت زیر‌ساخت کشور امیدواریم هرچه سریع‌تر مشکلات زیر‌ساختی حل شود و فضا برای رشد هرچه بیشتر شرکت‌هایی نظیر ما که در ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با اینترنت هستیم، آماده شود. 

ایده شکل‌گیری سایت آپارات از کجا آمد؟
در سال‌های اخیر استارت‌آپ‌ها رشد قابل توجهی داشته‌اند، مورد توجه بوده‌اند و البته کارهای بزرگی هم کرده‌اند. همه استارت‌آپ‌های موفق باعث شگفتی شده‌اند. به شرکت‌های بزرگی بدل شده یا در حال بزرگ شدن هستند. آنها بسیار کوچک شروع کرده‌اند اما فکر بزرگ داشته‌اند. معمولاً دارندگان استارت‌آپ‌های موفق قبلاً شکست را نیز تجربه کرده‌اند، از آن درس گرفته‌اند و دوباره ایستاده‌اند.

در ایران نیز در سال‌های اخیر شاهد رشد استارت‌آپ‌ها و ایجاد فضای استارت‌آپی بوده‌ایم. نام برخی از این استارت‌آپ‌ها در جهان نیز تا حدودی شناخته شده است. برخی از این استارت‌آپ‌های موفق، نمونه ایرانی و بومی‌سازی‌شده نمونه‌های موفق خارجی بوده‌اند که البته در همه دنیا این اتفاق یک امر طبیعی است.

آپارات نیز نمونه موفق یکی از همین استارت‌آپ‌هاست که البته دیگر از مرحله استارت‌آپی درآمده و بالغ شده است. البته آنها فرهنگ استارت‌آپی خود را حفظ کرده‌اند و دائم در حال تعریف پروژه‌های جدید هستند. شرکت صباایده که یک شرکت توسعه‌دهنده آپارات است، سرویس‌های دیگری را نیز دارد که از میان آنها می‌توان از کلوب به عنوان اولین شبکه اجتماعی ایرانی، میهن‌بلاگ به عنوان یک سرویس موفق وبلاگ نویسی در ایران، صباویژن و آژانس تبلیغاتی آنلاین، فیلیمو به عنوان سرویس پخش آنلاین ویدئو و لنزور که سرویس اشتراک‌گذاری عکس است نام برد.

آپارات یک اتفاق خوشایند برای صباایده بود. آنها زمانی که می‌خواستند امکان اشتراک‌گذاری ویدئو را به شبکه اجتماعی کلوب اضافه کنند، برنامه‌ای برای اشتراک‌گذاری ویدئو نوشتند و اینجا بود که به این فکر افتادند که خود این برنامه می‌تواند به عنوان یک سرویس مستقل عمل کند. جای این سرویس با وجود فیلتر بودن یوتیوب در ایران خالی بود و این باعث شد، این سرویس به سرعت رشد کند. البته کلوب، میهن‌بلاگ و آژانس صبا‌ویژن هم در شناساندن آپارات نقش بسزایی داشتند و به این روند رشد سرعت مضاعفی دادند.

حال آپارات به محبوب‌ترین سرویس صباایده بدل شده و در ایران کاملاً شناخته شده است. اخیراً آنها برای ارزشمندتر کردن محتواهای سرویس‌شان، شرایط را برای برنامه‌سازان مستقل ایجاد کرده‌اند تا تولیدکنندگان با محتوای غنی به آپارات بیایند. می‌توان به برنامه دید در شب به عنوان یک برنامه موفق در نوع خودش روی این بستر اشاره کرد.

شرکت صباایده اخیراً به عنوان یکی از 50 شرکت نوپای موفق در دنیا از سوی موسسه کارآفرینی گوگل نیز معرفی شد که تنها شرکت ایرانی انتخاب‌شده در این جمع بود. یکی از دلایل این انتخاب، بازدیدهای بالا برای سرویس‌های این شرکت است. به طور مثال بازدید 25 میلیون کاربر منحصر به فرد ماهانه روی آپارات و 16 میلیون بازدید منحصر به فرد ماهانه روی میهن‌بلاگ برای موسسه کارآفرینی گوگل بسیار جالب بوده است.

اگر بخواهیم به جایگاه آپارات در استارت‌آپ‌های ایرانی اشاره کنیم، می‌توان گفت آپارات یکی از موفق‌ترین و چابک‌ترین آنهاست که روند رو به رشدی را طی کرده و به رشدش ادامه خواهد داد. 

بهترین فرصت های سرمایه گذاری در سال 95 ؟؟؟

با فرا رسیدن سال نو، بسیاری از سازمان ها و افراد به شدت به دنبال برنامه ریزی سال جدیدشان خواهند بود. کجا بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت؟
وب سایت دیجیاتو - پیام ادیب: با فرا رسیدن سال نو، بسیاری از سازمان ها و افراد به شدت به دنبال برنامه ریزی سال جدیدشان خواهند بود. کجا بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت؟ کدام سرمایه گذاری ظرف ماه ها یا سال های پیش رو بیشترین سود را خواهد داشت؟

بر سر اینکه کدام سرمایه گذاری بهتر است بحث های داغی در خواهد گرفت. هر یک از اقوام و دوستان شما توصیه هایی در این زمینه به شما خواهند کرد که به نظر نمی توان از هیچ یک گذشت. بازار فلزات گرانبها، اوراق بهادار، سهام شرکت های مختلف، کمپین های بازاریابی، تحقیق و توسعه، همه و همه از جمله مواردی هستند که در چنین بحث هایی پیش کشیده می شوند؛ چه در سطح شخصی و چه در سطح سازمانی.

بهترین فرصت سرمایه گذاری در سال ۹۵ کدام است؟
اینجاست که با وجود انتخاب های متعدد سرمان گیج می رود و نمی دانیم گزینه ی درست کدام است. اما بیایید به سراغ یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران عصر حاضر برویم و ببینیم توصیه ی او در این زمینه چیست. وارن بافت در این زمینه می گوید: «بهترین کاری که می توانید انجام دهید سرمایه گذاری روی خودتان است. هیچ کس نمی تواند به آن مالیاتی ببندد یا آن را از شما بگیرد … اگر بتوانید به حداکثر استعداد خود دست پیدا کنید، دارایی بی نهایت ارزشمندی خواهید داشت که می تواند ده برابر سرمایه گذاری تان بازگشت داشته باشد».

قیمت سهام بالا و پایین خواهد داشت و قراردادها با احتمال فسخ مواجه هستند. اما سرمایه گذاری روی رشد و پیشرفت شخصی خودتان مطمئن ترین ریسکی است که می توانید انجام دهید. هزینه ی خرید یک کتاب، شرکت در یک دوره یا سمینار، استخدام یک مربی شخصی یا شرکت در یک کارگاه در مقابل بینش و دانشی که مواردی از این دست می توانند در شما به وجود بیاورند بسیار ناچیز است. توانایی شما در رسیدن به ایده های جدید، بستن قراردادی مهم، جذب سرمایه گذاری جدید، کسب ترفیع شغلی و یا کمک به جامعه مستقیماً در گرو توانایی یادگیری و رشد شما خواهد بود.

جالب اینجاست که اغلب افراد روی خودشان سرمایه گذاری نمی کنند. بر اساس پژوهش گروه جنکینز، ۴۲ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه پس از به اتمام رساندن تحصیلات خود در دانشگاه، دیگر هیچگاه کتاب نمی خوانند. سال گذشته ۸۰ درصد خانواده هایی آمریکایی هیچ کتابی نخوانده اند، و مطالعه ی ۵۷ درصد کتاب های تازه منتشر شده در بازار آمریکا هیچ گاه به انتهای یک کتاب نمی رسد. ترجیح شما چه کتاب باشد، چه سخنرانی های TED، چه کارگاه های آموزشی و چه ویدیو های اینترنتی، سرمایه گذاری روی خودتان می تواند به سرعت بازگشت مورد انتظار شما را محقق سازد.

بهترین فرصت سرمایه گذاری در سال ۹۵ کدام است؟

این مسئله در دنیای کسب و کار نیز صادق است. بر اساس پژوهش CEB در سال ۲۰۱۱، «شرکت هایی که روی توسعه ی رهبری سرمایه گذاری کرده اند، ظرف ۶۰ سال گذشته تا ۱۵ برابر نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند». کسب و کار ها منابع متعددی را روی فناوری، امکانات، و رضایت سرمایه گذاری می کنند. با این حال، بودجه ی مهم ترین سرمایه گذاری خود یعنی سرمایه گذاری روی ارتقای عملکرد تیمی را یا محدود، یا به کلی حذف می کنند. جالب اینجاست که شرکت هایی که توسعه ی رهبری را در اولویت قرار می دهند، افزایش چشمگیری هم در درآمد و هم در بهره وری تجربه خواهند کرد.

با نگاه به سال جدید، به فکر اختصاص مقداری از منابع خود (زمان، پول، انرژی) به توسعه ی شخصی و حرفه ای باشید. نحوه ی این کار در مقایسه با میزان تمرکز روی آن از اهمیت کمتری برخوردار است، بنابراین کاری را انتخاب کنید که فکر می کنید بیشترین نتیجه را از آن می گیرید. مطالعه کنید، بررسی کنید، نگاه کنید، یاد بگیرید، رشد کنید، تغییر کنید، خود را تطبیق دهید، نوآوری داشته باشید، و گسترش پیدا کنید. سرمایه گذاری روی خود و تیمتان عملکرد همه ی شما را به طرز چشمگیری ارتقا خواهد بخشید و کمک می کند سال ۹۵ به بهترین سال کاری تان تبدیل شود.

5 دلیل که باعث میشود پولدار نشویم ... یا چرا مردم پولدار نمی‌شوند؟

 

«چرا مردم پولدار نمی‌شوند؟» در کشوری مثل کشور ما، با فرصت‌هایی که پیش رویمان است، چرا فقط تعداد کمی از افراد هستند که با استقلال مالی بازنشسته می‌شوند؟
وب سایت مردمان - ترجمه زینب آرمند: «چرا مردم پولدار نمی‌شوند؟» در کشوری مثل کشور ما، با فرصت‌هایی که پیش رویمان است، چرا فقط تعداد کمی از افراد هستند که با استقلال مالی بازنشسته می‌شوند؟ اخیراً پاسخ این سوال را پیدا کرده‌ام. به نظر من اینها ۵ دلیل اصلی است که جلوی پولدار شدن افراد را می‌گیرد.

۵ دلیل که باعث میشود پولدار نشویم
کی، من؟

مهمترین این دلایل، این است که هیچوقت برایشان اتفاق نمی‌افتد. فرد متوسط در خانواده‌ای بزرگ شده است که هیچوقت کسی که پولدار باشد را نمی‌شناخته و ندیده است. به مدرسه می‌رود و با آدمهایی معاشرت می‌کند که پولدار نیستند. با آدم‌هایی کار می‌کند که پولدار نیستند. هیچ الگوی پولداری روبروی خود ندارد. اگر این برای شما هم پیش ‌آمده است، البته تا سن بیست سالگی، می‌توانید به یک فرد بالغ و کامل در جامعه تبدیل شوید اما هیچوقت برایتان پیش نیامده که بفهمید شما هم می‌توانید یکی از افراد ثروتمند جامعه شوید.

به همین دلیل است که کسانیکه در خانواده‌هایی که والدینشان پولدار هستند به دنیا می‌آیند، احتمال اینکه در بزرگسالی افرادی ثروتمند شوند بسیار بیشتر است. بنابراین اولین دلیل اینکه چرا بیشتر ما پولدار نمی‌شویم این است که هیچوقت برایمان اتفاق نمی‌افتد. و البته، اگر هیچوقت برایمان اتفاق نیفتد، آنوقت هیچکدام از قدم‌های لازم برای به واقعیت تبدیل کردن آن را برنخواهیم داشت.

تصمیم بگیرید!

دومین دلیل که باعث می‌شود پولدار نشویم این است که هیچوقت برای آن تصمیم نمی‌گیریم. حتی اگر فردی کتاب بخواند، در جلسات سخنرانی شرکت کند، یا با افرادیکه از نظر اقتصادی موفق بوده‌اند نشست و برخاست کند، تا زمانیکه برای متفاوت شدن تصمیم نگیرد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اگر برای برداشتن اولین قدم‌ها تصمیم نگیرد، همان جا که هستید خواهید ماند. اگر به انجام کارهایی که همیشه می‌کنید، ادامه دهید، به همان جایی خواهید رسید که  همین امروز هستید.

دلیل اصلی عدم موفقیت و شکست این است که اکثریت آدم‌ها برای موفق شدن تصمیم نمی‌گیرند. هیچوقت یک تعهد محکم و روشن یا یک تصمیم قطعی برای پولدار شدن نمی‌گیرند. دلشان می‌خواهد و قصدش را دارند و آرزو می‌کنند که یک روز پولدار شوند. دعا می‌کنند و دعا می‌کنند که پول زیاد به دست بیاورند اما هیچوقت تصمیم نمی‌گیرند که، «من می‌خواهم که پولدار بشم!» این تصمیم قدم مهمی برای رسیدن به استقلال مالی است.

شاید فردا

سومین دلیل پولدار نشدن آدمها انداختن کار امروز به فرداست. آدمها همیشه برای شروع نکردن کاری که لازم است برای رسیدن به استقلال مالی انجام دهند، بهانه دارند. همیشه ماه خوبی نیست، فصل خوبی نیست یا سال خوبی برای شروع نیست. وضعیت و شرایط اقتصادی در صنعت خوب نیست، بازار کساد است یا باید ریسک کنند یا امنیت خودشان را زیر پا بگذارند. شاید سال بعد.

برای به تعویق انداختن کارها همیشه دلیل هست. درنتیجه، ماه به ماه و سال به سال این کار را عقب می‌اندازند تا جاییکه دیگر دیر می‌شود. حتی اگر برای یک نفر اتفاق بیفتد که بتواند پولدار شود، تصمیمش را هم بگیرد اما برای وارد عمل شدن امروز و فردا کند، همه برنامه‌هایش آینده روشنی نخواهند داشت.

۵ دلیل که باعث میشود پولدار نشویم
هزینه‌اش را بپردازید

چهارمین دلیل اینکه مردم معمولاً فقیر بازنشسته می‌شوند، چیزی است که اقتصاددان‌ها به آن تاخیر پاداش می‌گویند. اکثریت زیادی از افراد وسوسه می‌شوند که هر یک ریال آخرشان را هم خرج کنند و حتی باز هم قسطی خرید کنند. اگر نمی‌توانید پاداشتان را به تاخیر بیندازید و خودتان را در خرج کردن هر پولی که درمی‌آورید محدود نکنید، نمی‌توانید پولدار شوید. اگر نتوانید صرفه‌جویی را بعنوان یک عادت طولانی‌مدت تمرین کنید، برایتان غیرممکن خواهد بود که به استقلال مالی برسید. همانطور که دبلیو. کلمنت استون می‌گوید، «اگر نمی‌توانید پول پس‌انداز کنید، بذر سربلندی در شما نیست.»

چشم‌انداز بزرگتر را ببینید

پنجمین دلیل که باعث می‌شود افراد فقیر بازنشسته شوند، به اندازه بقیه دلایل مهم است. این دلیل نداشتن چشم‌انداز زمانی است. در یک تحقیق طولانی‌مدت که توسط دکتر ادوارد بانفیلد در دانشگاه هاروارد در دهه پنجاه میلادی انجام گرفت و در سال ۱۹۶۴ در مجله The Unheavenly City به چاپ رسید، دلایل تحرک اقتصادی-اجتماعی روبه‌بالا بررسی شد. او می‌خواست بداند چطور می‌توان پیشبینی کرد که یک خانواده یا فرد به سمت بالا در حرکت است یا خیر و اینکه گروه‌های اقتصادی-اجتماعی در نسل بعد ثروتمندتر خواهند شد یا خیر.

همه این تحقیقات او را به یک عامل رساند که باعث شد نتیجه‌گیری کند که درست‌تر از سایر عوامل در پیشبینی موفقیت است. آنها آن را چشم‌انداز زمان نامیدند. تعریف آن میزان زمانی است که برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های روزانه و گرفتن تصمیمات مهم زندگی‌هایتان اختصاص می‌دهید.

یک نمونه از چشم‌انداز درازمدت عادت متداول خانواده‌های سطح‌بالای انگلستان برای ثبت‌نام فرزندانشان در دانشگاه آکسفورد یا کمبریج به محض متولد شدن آن کودک است، حتی بااینکه ممکن است به هجده یا نوزده سالگی نرسد. به این چشم‌انداز درازمدت در عمل می‌گویند. زوج جوانی که ۱۵۰ هزار تومان در ماه خود  را برای هزینه تحصیل فرزند خود کنار می‌گذارند، زوجی با چشم‌انداز زمانی درازمدت هستند. آنها حاضرند برای اطمینان از گرفتن نتیجه بهتر در طولانی‌مدت، در کوتاه‌مدت خود را قربانی کنند. افرادیکه چشم‌انداز درازمدت دارند در مسیر زندگی‌شان رشد اقتصادی خواهند داشت.

میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟ + عکس

زندگی ثروتمندان می تواند الگوی مناسبی برای پیشرفت باشد. با مطالعه پیشینه خانوادگی آنها، آشکارا می بینیم که در اغلب موارد، افراد موفق جهان زندگی کاملا معمولی داشته اند و ثروت و دارایی آنها نتیجه سال ها تلاش، پشتکار و البته خلاقیت است.
ماهنامه معیشت: زندگی ثروتمندان می تواند الگوی مناسبی برای پیشرفت باشد. با مطالعه پیشینه خانوادگی آنها، آشکارا می بینیم که در اغلب موارد، افراد موفق جهان زندگی کاملا معمولی داشته اند و ثروت و دارایی آنها نتیجه سال ها تلاش، پشتکار و البته خلاقیت است. به همین دلیل، محل تولد و شرایط ابتدایی  برخی از ثروتمندترین افراد جهان را به شما معرفی کرده ایم و در ادامه وضعیت فعلی آنها را نیز مورد بررسی قرار داده ایم. مشاهده مسیر طی شده توسط این  افراد می تواند در ابتدای سال جدید، روحیه و انگیزه شما را برای پیشرفت بیشتر کند.

بیل گیتس 
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: سیاتل

ثروت: 76 میلیارد دلار


بیل گیتس در 28 اکتبر 1955 در سیاتل متولدشده است. اگرچه گیتس مایکروسافت را در آلبوکرک، نیومکزیکو تاسیس نمود، در سال 1979 شرکت را به سیاتل منتقل کرد. تلاش های این مرد موفق در مایکروسافت تا سال 2008، شرکتی 340 میلیارد دلاری را به وجود آورده است. امروز گیتس در عمارتی بسیار بزرگ زندگی می کند. از آنجا که سرمایه شخصی او 76 میلیارد دلار است، این عمارت 66 میلیون دلاری بخش بسیار کوچکی از دارایی های او است. با داشتن وقت آزاد بیشتر، توجه گیتس به موسسه بیل و ماتیلدا گیتس معطوف شده است که بر روی پروژه های بهداشت جهانی، از جمله دانه های مقاوم در برابر خشکسالی و واکسن مالاریا سرمایه گذاری کرده است.



وارن بافت
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: اوماها، نبراسکا

ثروت: 62 میلیارد دلار


وارن بافت از جمله الهام بخش ترین مردان موفق در آمریکا است. ریشه های خانوادگی و محل تولد او به اوماها باز می گردد. بافت کار خود را با فروش نوشیدنی و تحویل روزنامه آغاز کرد. این سرمایه گذار جوان، اولین سرمایه گذاری خود را در سن 14 سالگی آغاز کرد. او 40 جریب زمین را خریداری کرده و سپس آن را اجاره داد و به این طریق میزان قابل توجهی پول به دست آورد. بافت در ادامه به دانشگاه پنسیلوانیا رفت و پس از دو سال به دانشگاه نبراسکا منتقل شد. 

او برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد به دانشگاه کلمبیا رفت و پس از فارغ التحصیلی به کار در شرکت کارگزاری پدرش مشغول شد. امروزه این مرد ثروتمند علی رغم سرمایه 62 میلیارد دلاری خود همچنان در یک خانه پنج خوابه معمولی زندگی می کند که در سال 1958 با قیمت 31 هزار دلار خریداری کرده است. او به صرفه جویی و دقت در سرمایه گذاری مشهور است.



لری الیسون
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: شهر نیویورک

ثروت: 47.5 میلیارد دلار


پیش از تاسیس اوراکل (یکی از بزرگ ترین شرکت های نرم افزاری جهان) لری الیسون در محله سطح پایین در شیکاگو زندگی می کرد. این محله قدیمی و فرسوده مکانی نامناسب و جرم خیز بود. اما الیسون در نهایت این محله را ترک کرد و به یک میلیاردر تبدیل شد. البته روند تولید ثروت او بدون لغزش هم نبوده است. 

البسون پیش از مهاجرت به کالیفرنیا وارد دو دانشگاه ایلی نویز و شیکاگو شده و از هر دو آنها اخراج گردید. اما تحول بزرگ در زندگی او زمانی اتفاق افتاد که در سال 1977 کار خود را در شرکت امپکس رها کرد و اوراکل را تاسیس نمود. الیسون امروز ثروتی 47.5 میلیارد دلاری دارد و زندگی او رویای شمار زیادی از آمریکایی ها است.



جف بزوس
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: آلبوکرک

ثروت: 47 میلیارد دلار


ثروت خالص جف بزوس 47 میلیارد دلار است. بنیان گذار آمازون در آلبوکرک متولد شد، اما اولین بار به عنوان یک سرمایه گذار بانکی وال استریت در شرکت D.E. Shaw & Co شناخته شد. اگرچه او در این شرکت در مسیر پیشرفت قرار داشت. کار خود را در سال 1994 رها کرد تا به رویای خرده فروشی آنلاین تحقق بخشد. نتیجه این رویا شرکت عظیم آمازون است. بزوس برای دنبال نمودن رویای خود به سیاتل مهاجرت کرد و در آنجا، شرکت شرایط بهتری را برای پیشرفت مجموعه تازه ایجاد نمود. بزوس پس از جذب 1 میلیون دلار سرمایه، خانه ای در شهر اجاره کرد و فروشگاه آنلاین خود را در گاراژ این خانه راه اندازی نمود.



چارلز کُخ
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: ویچیتا، کانزاس

ثروت: 41 میلیارد دلار


شاید این دو برادر صنعت گر و ثروتمند، یعنی چارلز و دیوید کخ، در خانواده ای از طبقه بالای جامعه متولد شده باشد، اما پدرشان آنها را مجبور به انجام کارهای سختی مانند شیردوشی گاو، حفر چاه و علف چینی می کرد. در طول ماه ها بسیار گرم تابستان، این دو برادر روزهای خود را با کار در مزارع سپری می کردند، در حالی که همسالان آنها مشغول بازی در باشگاه های محلی بودند. 

چارلز در سن 11 سالگی به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد، اما او با وجود زندگی سخت در دوران کودکی، به موفقیت های بزرگی دست یافت. برادران کخ در مقام پنجمین ثروتمندان آمریکا جای دارند و سرمایه هر یک از آنها 41 میلیارد دلار برآورد شده است.



دیوید کخ
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: ویچیتا، کانزاس

ثروت: 41 میلیارد دلار


در حالی که چارلز کخ به عنوان مدیرعامل موسسه کخ فعالیت می کند، برادر او دیوید معاون اجرایی شرکت است. دیوید ثروتمندترین ساکن شهر نیویورک است که به همراه برادر خود 115 میلیارد دلار سهام در موسسه کخ را تحت تملک دارند. آنها همچنین لابی کنندگان شناخته شده ای هستند که بیش از 900 میلیون دلار در امور مختلف هزینه کرده اند و زندگی مرفه و درخشانی را سپری می کنند.



مارک زوکربرگ
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: دابز فری، نیویورک

ثروت: 40.3 میلیارد دلار


ثروت خالص مارک زوکربرگ حدود 40.3 میلیارد دلار برآورد شده است. بنیانگذار و مدیرعامل فیسبوک در دابز فری متولد شد، به ماساچوست مهاجرت کرد و در هاروارد تحصیل نمود. در سال 2004، از هاروارد اخراج شد و شرکت تازه تاسیس فیسبوک را به پالوآلتو در کالیفرنیا منتقل کرد؛ جایی که شبکه رسانه اجتماعی فیسبوک به شهرت بین المللی دست یافت. 

گزارش شده است که مارک زوکربرگ و همسرش، دکتر پریسیلا چان، در حال ساخت عمارتی 10 میلیون دلاری در سانفرانسیسکو هستند. از آن زمان حدود 1.5 میلیون دلار برای ساخت بخش های دیگر ساختمان هزینه شده و این عمارت را به یکی از خانه های جذاب جهان بدل نموده است.



مایکل بلومبرگ
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: بوستون

ثروت: 38.6 میلیارد دلار


این تاجر میلیاردر، نیکوکار و سیاستمدار بزرگ در بوستون متولد شده است. او پیش از رفتن به هاروارد، خانه را ترک نمود تا به دانشگاه جان هاپکینز برود. بلومبرگ در دهه 80، میلیاردها دلار را صرف ساختن رایانه ای مالی کرد که نحوه ذخیره سازی اوراق بهادار را تغییرداد. پس از آن، او توجه خود را به اعمال خیرخواهانه با تاکید بر تحقیقات پزشکی، هنر و آموزش و پرورش معطوف نمود. او همچنین سه دوره را به عنوان شهردار شهر نیویورک فعالیت کرده است. امروز مایکل بلومبرگ نیویورک را خانه خود می داند و البته املاکی را در سراسر جهان، خریداری کرده است. ثروت خالص او حدود 38.6 میلیارد دلار برآورد شده است.



جیم والتون
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟

محل تولد: نیوپورت، آرکانزاس

ثروت: 34.6 میلیارد دلار


جیم والتون پسر سام والتون، موسس وال مارت و باشگاه سام است. با سرمایه ای 34.6 میلیارد دلاری در مکان نهم این فهرست قرار گرفته است. فوربس برآورد کرده که جیم والتون حدود 12.8 درصد از وال مارت را دارا می باشد. والتون در نیوپورت به دنیا آمد و اکنون با همسر و چهار فرزند خود در بنتون ویل در آرکانزاس زندگی می کند. او زندگی را با ثروتمندی آغاز نکرده است و رفته رفته با کار و پشتکار به موقعیت کنونی دست یافته است. همین سختی ها امروز نیز در نحوه زندگی او و دیگر اعضای خانواده اش به چشم می خورد. چنان که علی رغم چنین ثروت عظیمی رویه های صرفه جویی همچنان راهنمای زندگی آنهاست.



لری پیج
میلیاردرهای آمریکا در کجا به دنیا آمدند؟
محل تولد: شرق لیسینگ، میشیگان

ثروت: 33.8 میلیارد دلار


لری پیج در خانواده ای از متخصصان رایانه متولد شده است. از این رو تعجبی نیست که به سوی فن آوری دیجیتال گرایش پیدا کرده باشد. پس از دریافت مدرک لیسانس در دانشگاه میشیگان، خانه را ترک کرد تا در دانشگاه استنفورد مهندسی رایانه بخواند. در آنجا با سرگئی برین ملاقات نمود و به همراه او گوگل را بنیان گذاری کرد. در سال 1998، پس از جذب سرمایه یک میلیون دلاری از خانواده،دوستان و سرمایه گذاران، شرکت به طور رسمی راه اندازی شد. 

از آن زمان تاکنون گوگل به محبوب ترین موتور جستجوی جهان تبدیل شده است. در سال 2004 پس از فروش عمومی سهام شرکت، پیج به ثروتی میلیارد دلاری دست پیدا کرد و از آن زمان دارایی او به 33.8 میلیارد دلار رسیده است. لری پیج و گوگل همچنان در سیلیکون ولی در کالیفرنیا مستقر هستند. او امروز به عنوان مدافع انرژی های پاک، شبکه از خانه ها را در پالوآلتوا ساخته است که از سلول های سوختی، انرژی زمین گرمایی و جذب آب باران استفاده می کنند.

پنج تغییر مهم بازاریابی در سال جدید 95

دنیای بازاریابی در میانه تغییر و تحول بزرگی است که امکان قرار گرفتن محتوا از طرف برندها در اختیار مخاطب را بسیار ساده می‌کند. ازجمله این تغییرات می‌توان به سلطه موبایل بر تمامی جنبه‌های زندگی، ایجاد شکل‌های جدیدی از طرز بیان، خلاقیت، ارتباطات نو و جدید و فرصت‌هایی در این رابطه اشاره کرد.
وب سایت آی بازاریابی: دنیای بازاریابی در میانه تغییر و تحول بزرگی است که امکان قرار گرفتن محتوا از طرف برندها در اختیار مخاطب را بسیار ساده می‌کند، ازجمله این تغییرات می‌توان به سلطه موبایل بر تمامی جنبه‌های زندگی، ایجاد شکل‌های جدیدی از طرز بیان، خلاقیت، ارتباطات نو و جدید و فرصت‌هایی در این رابطه اشاره کرد.

این تغییر و تحول تا بجایی ممکن است پیش برود که حتی بتوانیم سال جدید را به‌عنوان سال رنسانس بازاریابی محتوا در نظر بگیریم. در این دنیای کاملاً رشد و توسعه‌یافته ازنظر ارتباطی، بازاریابان می‌توانند محتوای خلاقانه‌ای برای ارائه مستقیم آن به مخاطبین خود تهیه کنند و سپس از طریق بسترهای موبایل و فن‌آوری‌های مرتبط با آن به‌منظور ارتباط صادقانه و ایجاد تعامل با مخاطبین استفاده کنند.

از تبلیغات تلویزیونی تا موبایلی، از مصرف فعالانه تا مصرف بی‌اراده و از تبلیغات سنتی تا تبلیغات محیطی دوره جدید – شیوه‌های مؤثر بازاریابی دیگر همانند 5 سال پیش نیستند. شیوه ارتباطی و درگیر شدن مردم با برندها کاملاً تغییر کرده و زیرساخت‌هایی که از طریق آن‌ها مردم با این برندها ارتباط برقرار می‌کنند، پیوسته در حال تغییر و تحول است. بازاریابانی که بخواهند در شرایط جدید به موفقیت دست پیدا کنند، نیاز به بازبینی و ایجاد تغییر در رویکرد خوددارند. در ادامه به پنج تغییری اشاره می‌کنم که در طی 12 ماه آینده تغییر جدی بر حوزه بازاریابی ایجاد می‌کنند:

توجه بیشتر به تبلیغات بومی و بیشتر دور شدن از تبلیغات سنتی

هرچند که استفاده از تبلیغات در فضاهای مختلف بسیار حساس‌تر از گذشته شده، اما تأثیرگذاری آن‌ها در هیچ دوره به این اندازه کم نبوده است. مصرف‌کننده‌هایی که با فناوری‌های مختلف مجهز شده‌اند، استراتژی‌هایی از قبیل مسدودکننده‌های تبلیغ، استفاده از برنامه‌های از پیش ضبط‌شده و یا اشتراک خدمات پخش از برخی کانال‌های خاص، برای دور کردن و عدم مصرف این تبلیغات برای خود ایجاد کرده‌اند و از این طریق در حال انقلاب کردن علیه تبلیغات سنتی هستند.

در چنین محیطی، مدیریت مؤثر تبلیغات نیاز به رویکردی خلاقانه دارد، رویکردی که محصول را بطن محتوا پنهان کند. درحالی‌که شیوه‌های تبلیغ سنتی به سقوط تنزل خود ادامه می‌دهند، در این سال و سال‌های آینده شاهد رشد برندهایی خواهیم بود به بخشی از برند تبدیل‌شده‌اند و نه اینکه تنها نام محتوا را در کنار خود یدک بکشند.

پنج تغییر مهم بازاریابی در سال جدید

نسل جدید از سخن‌گویان و نمایندگان

تائید یک محصول توسط ستارگان شناخته‌شده سینما و … نسبت به قبل وزن کمتری پیدا می‌کند، خصوصاً زمانی که بازار هدف بازاریابی نسل جوان و امروزی باشد. برای نسل امروز که بعد از سال 2000 به دنیا آمده‌اند، ستاره‌های شبکه‌های اجتماعی مثل یوتیوب، اینستاگرام و … از اعتبار بسیار بالاتری نسبت به نمایندگان برند به‌صورت سنتی از قبیل ستاره‌های تلویزیون و سینما، قهرمانان ورزشی و . . . برخوردار هستند. شبکه‌های اجتماعی با ماهیت خودشان، به‌طور ذاتی محیطی هستند که ایجاد تعامل کرده، از تأثیر گذاشتن دیگران حمایت می‌کنند و روندهای جدید را تعریف می‌کنند. بنابراین سرمایه‌گذاری در این حوزه چیزی است که شدیداً به برندها توصیه می‌شود.

تعامل بیشتر

در مدل قدیمی از ارزیابی موفقیت یک کمپین بازاریابی، موفقیت و تأثیر یک کمپین را بر اساس تعداد مردمک‌های چشم (کنایه از تعداد افرادی که در محل اجرای یک کمپین حضور فیزیکی داشتند) می‌سنجیدند؛ اما امروزه موفقیت یک کمپین بر اساس تعداد توئیت ها، لایک ها، باز توئیت ها، اشتراک‌گذاری‌ها، مشترک شدن‌ها یا به‌عبارت‌دیگر تعامل با افراد مختلف در سطح شبکه‌های اجتماعی سنجیده می‌شود.

محتوایی که فرصتی برای تعامل بیشتر را فراهم نیاورد، دارای اثربخشی کم در نظر گرفته‌شده و برعکس کمپینی که به  تعامل بیشتری را بر روی زیرساخت‌های مختلف ایجاد کند، رسایی ویروسی بیشتری دارد. در آینده بازاریابان به‌منظور کسب تعامل بیشتر از طرف مخاطب نیاز به استفاده بیشتر از زیرساخت‌ها و فناوری‌های جدید بخصوص در عرصه موبایل دارند تا موجب تعامل بیشتر و در ادامه موجب خرید بیشتر از سوی مشتریان بالقوه خودشان شوند.

حرکت از دقیقه‌ها به سمت ثانیه‌ها

حجم محتوا در هر بار تولید و انتشار به‌مراتب رفته‌رفته کمتر و کمتر می‌شود، اما تعداد دفعات انتشار مطالب (حتی مطالب دست‌اول)، به‌مرور بیشتر می‌شود و دلیل این موضوع هم این است حد و دامنه توجه مخاطب همواره در حال کاهش یافتن است. امروزه بازاریابان خلاق به‌منظور فائق آمدن بر این محدودیت به استفاده از فرمت‌های GIF یا ویدئوهای کوتاه در اینستاگرام و . . . روی آورده‌اند تا محتوایی بسیار کوتاه و البته باقدرت گسترش ویروسی بین مخاطبین تولید کنند تا ضمن جلب‌توجه مخاطبین با محدودیت زمانی بسیار بالا، آن‌ها را به اشتراک‌گذاری این دسته از محتوا ترغیب کنند.

پنج تغییر مهم بازاریابی در سال جدید
شیوه‌های بازاریابی شخصی‌تر

همچنان که در ابتدای این نکات هم اشاره شد، ازآنجایی‌که مخاطبین امروزی امکانات بیشتری برای تنظیم کردن، مسدود کردن و حذف کردن تبلیغات نامناسب و غیر جذب در اختیاردارند، برخی از آن‌ها هم ممکن است اقدام به جستجوی تبلیغات مختلف برای پیدا کردن و مشاهده برخی از تبلیغات دلخواه خودشان بکنند که مطابق با نیازهای آن‌هاست. مثلاً درحالی‌که آن دسته از افرادی که سگ در خانه نگهداری نمی‌کنند، ممکن است تبلیغ مربوط به یک فروشگاه لوازم نگهداری از حیوانات خانگی را حذف یا مسدود کنند، اما یک مخاطب دیگر ممکن است از طریق جستجو اقدام به پیدا کردن این دسته از تبلیغات و مشاهده و بررسی آن بکند.

این شکل از تبلیغات به صورتی است که بر اساس علایق فرد مخاطب و بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده از جستجوها و وبگردی‌های قبلی وی و همچنین فایل‌هایی که تحت عنوان کوکی در کامپیوتر مخاطب با اجازه وی نصب می‌شود، اقدام به پخش و ارائه محتوای تبلیغاتی منحصربه‌فرد و ویژه برای وی می‌کنند، مانند چیزی که در حال حاضر مثلاً می‌توان در سایت‌هایی مانند آمازون دید.

چگونه به فردی خلاق و استعداد تبدیل شوم؟

فرهنگ مدرن اغلب به خلاقیت، به عنوان یک موهبت طبیعی و ذاتی برای افراد نگاه می‌کند. هنرمندان همیشه با عباراتی مانند "شما بسیار با استعداد هستید” مورد ستایش قرار می‌گیرند، اما در حقیقت، استعداد و مهارت در کنار کمی تلاش و کوشش امکان‌پذیر است.
وب سایت پونیشا: فرهنگ مدرن اغلب به خلاقیت، به عنوان یک موهبت طبیعی و ذاتی برای افراد نگاه می‌کند. هنرمندان همیشه با عباراتی مانند "شما بسیار با استعداد هستید” مورد ستایش قرار می‌گیرند، اما در حقیقت، استعداد و مهارت در کنار کمی تلاش و کوشش امکان‌پذیر است. خلاقیت، مهارتی است که باید یاد گرفته شود، مورد تمرین و آموزش قرار بگیرد و به تدریج توسعه پیدا کند. تردستی و شعبده بازی نیاز به تمرین دارند همان‌طور که موج‌سواری، کدنویسی و حتی رانندگی نیاز به تمرین دارند. خلاقیت هم از این قاعده مستثنی نیست. وقتی شما خلاقیت را به بخشی از زندگی روزمره‌ی خود تبدیل می‌کنید، امکان رشد بیشتری را برای آن فراهم خواهید کرد. اما چگونه خلاقیت را به بخشی از زندگی روزمره‌ی خود تبدیل خواهید کرد؟ در این قسمت، به ارائه‌ی ۸ پیشنهاد در این باره می‌پردازیم و شما می‌توانید حتی از ۱۰ دقیقه آینده شروع به کار کنید.

به کمک این روش ها به فرد خلاق‌تری تبدیل شوید
۱- بی‌هدف به کشیدن و یا نوشتن چیزی بپردازید.

اگرچه در مدرسه بارها و بارها به ما تذکر داده شده است که این کار را انجام ندهیم و به کلاس درس توجه کنیم و حتی ممکن بوده که به خاطر این کار توبیخ شده باشیم، اما اکنون زمان آن فرا رسیده که این کار را دوباره انجام دهیم. این کار، برخلاف تفکرات عمومی، به معنای نداشتن تمرکز نیست. بلکه در حقیقت، می تواند به شما کمک کند تا در زمان حال حضور داشته باشید و خود را در فعالیتی که ممکن است در حال تغییر جهت از آن هستید درگیر کنید.

سونی بروان، نویسنده‌ی کتاب "انقلاب خط‌خطی کردن” به این نکته اشاره می‌کند که برخی از بزرگترین متفکران، از هنری فورد گرفته تا استیو جابز از این روش به منظور جرقه‌ای برای بروز خلاقیت استفاده می‌کردند. این روش می‌تواند به بهبود حافظه‌ی یادآوری و فعال شدن گذرگاه های عصبی منحصربه‌فرد بپردازد و به ایجاد بینش‌های جدید و مسیرهای شناختی منجر شود. برخی از شرکت‌ها حتی به تشویق کارکنان خود به منظور انجام این کار در طول ملاقات‌ها می‌پردازند.

۲- در کلاسهایی ثبت‌نام کنید که قبلا هیچ‌گاه در آن‌ها شرکت نکرده‌اید.

خلاقیت، در زمانی که شما خود را به خارج از منطقه‌ی امن خود هدایت می‌کنید و چیزهای جدیدی یاد می‌گیرید ، شکوفا می‌شود. بسیاری از جوامع به ارائه‌ی کلاس‌های آموزشی برای بزرگسالان می‌پردازند. این کلاس‌ها معمولا بسیار غیررسمی و خودمانی هستند که مبتدیان بسیاری در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند. شما می‌توانید نقاشی، سفالگری یا نجاری را امتحان کنید. یا یادگیری یک زبان جدید، استفاده از ابزارهای تازه و یا کلاس‌های آشپزی را به لیست خود اضافه کنید.

۳- محیط مناسبی را برای خود ایجاد کنید.

حقیقت این است که هر فردی (حتی شما) می‌تواند خلاق باشد. شما نیاز به یک محیط مناسب، در کنار وجود محرک‌ها و حمایت دارید. گوگل برای سرزنده نگه داشتن کارکنان خود به ارائه‌ی خدماتی برای آن‌ها از جمله زمین والیبال ساحلی و نوشیدنی رایگان می‌پردازد، در واقع تشکیلاتی که به پارک بازی بزرگسالان شباهت بسیاری دارد. هدف اصلی، ایجاد محیطی است که به کارکنان اجازه می‌دهد تا برای بیان ایده‌های خلاقانه و حتی غیرمنطقی احساس آرامش و راحتی کنند. کسب و کاری که برای خلاقیت ارزش قائل است، نیاز دارد تا به بهترین شکل عمل کند تا بتواند به پرورش یک محیط خلاقانه و امن بپردازد که در آن ایده‌های غیرمعمول مورد ستایش قرار می‌گیرند و با خلاقیت تغذیه می‌شوند.

۴- یک دفترچه‌ی نقاشی یا دفترچه‌ی شعر برای خود تهیه کنید .

طراحی کردن روش بسیار مناسبی برای حفظ حافظه و استفاده‌ی ساختاری از زمانی است که ممکن است صرف موارد دیگری مانند مکالمات تلفنی کم ارزش شود. یک کتاب طراحی کوچک و کم‌وزن تهیه کنید که به راحتی در کیف شما جا شود، هر زمانی که وقت آزاد دارید، حتی اگر بسیار کوتاه باشد، شروع به طراحی کنید، مثلا زمانی که منتظر قهوه‌ی خود هستید، به طراحی نمک‌دان روی میز و یا روزنامه‌های مچاله شده داخل مترو بپردازید.

در ابتدا ممکن است نسبت به طراحی‌های خود ناامید شوید ، اما هرچه بیشتر طراحی کنید، بهتر خواهید شد. بهتر است بیش از حد به تجزیه و تحلیل نتایج ناشی از طراحی خود نپردازید، بهتر است تنها برای لذت بردن از روند طراحی، به کار خود ادامه دهید نه برای دستیابی به نتایج عالی. خلاقیت از انجام فعالیت نشات می‌گیرد، بنابراین اگر تنها چندین دقیقه در روز را به طراحی کردن اختصاص دهید، به افزایش خلاقیت در محل کار خود نیز منجر خواهید شد.

به کمک این روش ها به فرد خلاق‌تری تبدیل شوید
۵- وسایل سرگرمی را بر روی میز کار خود قرار دهید.

بسیاری از شرکت‌های طراحی خلاق، به تشویق کارکنان خود برای قرار دادن اسباب بازی‌ها و وسایل سرگرمی، از لگوها گرفته تا خمیرهای بازی، بر روی میز کارشان می‌پردازند. ساختن چیزی به وسیله‌ی نیروی فیزیکی و به کمک دست‌، برخلاف تایپ کردن با کیبورد، می‌تواند به عنوان روحیه‌ی نوآورانه‌ای که شما به آن نیاز دارید عمل کند.

۶- خود را در داستان‌های کوتاه غرق کنید.

داستان‌های کوتاه شکلی از نوشتار است که از بخش‌های بسیار کوتاه تشکیل شده است. سعی کنید خواندن یک داستان‌های کوتاه را امتحان کنید. به یک اجتماع آنلاین بپیوندید، یا داستان خودتان را در محل کار بنویسید. لازم نیست به خودتان سخت بگیرید یا این داستان را در جایی به اشتراک بگذارید. این تنها فرصتی است که به کمک آن می‌توانید ایده‌های خلاقانه‌ی خود را پرورش دهید.

۷- تست ۳۰ دایره را انجام دهید.

این تمرین خلاقانه‌ی عالی توسط یکی از محققان به نام باب مک‌کیم به وجود آمده است و در سخنرانی تیم بروان در TED talk به نام "خلاقیت و بازی” نیز به آن اشاره شده است. بر روی یک ورق کاغذ، ۳۰ دایره بکشید. حالا در عرض یک دقیقه ، هر یک از این دایره‌ها را به یک چیز مختلف تبدیل کنید. به عنوان مثال، یک دایره می‌تواند خورشید باشد یا دایره‌ی دیگر می‌تواند کره‌ی زمین باشد. شما در یک دقیقه می‌توانید به خلق چند نمونه بپردازید؟ (در بررسی نهایی کمیت را به کیفیت ترجیح دهید.)

نتیجه: بیشتر افراد به سختی می‌توانند این تعداد را به ۳۰ عدد برسانند. بیشتر به خاطر اینکه ما به عنوان بزرگسالان، تمایل داریم تا خودمان به ویرایش کارهایمان و انتقاد کردن از آن‌ها بپردازیم. کودکان به سادگی، به کشف ممکن‌ها، بدون نقد کردن خود می‌پردازند، در حالی که بزرگسالان بیشتر به خود سخت می‌گیرند.

۸- نقش بازی کنید.

نقش بازی کردن می‌تواند به شما کمک کند تا به توسعه‌ی راه‌حل‌های جدید برای مشکلات کنونی، با قرار دادن خود در جای مشتری یا مراجعه کننده بپردازید. حتی اگر پیش از این برای وارد شدن به طرز فکر مشتریان خود تلاش کرده باشید، نقش بازی کردن به صورت فیزیکی با همکاران نیز می‌تواند به ایجاد افشاگری‌های قدرتمند و ارائه‌ی راه‌حل‌هایی برای پروژه‌ی شما منجر شود. همانند کودکان، نقش بازی کردن یکی از روش‌هایی است که به شکوفا شدن تصورات ما منجر می‌شود، این نقش بازی کردن، از پختن شیرینی گرفته تا جنگیدن با افراد بد و یا جستجو در جنگل‌هایی در حیاط پشتی ذهن شما را شامل می‌شود. زمان آن فرا رسیده است تا قدرت بازی را بازگردانید.
منبع : مجله اینترنتی برترین ها 

۱۰ راهکار برای شروعی موفق

در زندگی هر شخص صاحب کسب وکار، یک روز ، با یک سری از ملاقاتها واحترامات تحت الفظی پرشده است . وقتی شما اولین برخورد با مشتری یا هم قطار خود را داشته باشید می خواهید که در مسیر درستی گام بردارید . انجام این عمل ، اولین برخورد وملاقاتهای پس از آن را به خوبی وآسانی میسر می سازد. قدمهای نادرست ، تلاش سختی جهت جبران احتیاج دارد. انرژی خود را برای بعد حفظ کنید واین استراتژی های آسان را جهت یک شروع موفق بکار برید.

۱ -هر گاه شخصی را ملاقات می کنید، بایستید.
این مورد به شما اجازه می دهد که با شخص مخاطب در یک حد برابر قرار بگیرید. با باقی ماندن در صندلی خود ، پیغامی با مضمون اینکه ” تصور نمی کنید که شخص مقابل به اندازه کافی توجیهی جهت زحمت ایستادن داشته باشد ” انتقال می دهید .اگر خود را در موقعیتی می بینید که نمی توانید بایستید ، ( مانند زمانی که پشت گلدانی با شاخه های بزرگ هستید !!) عذر خواهی کنید وتوضیح دهید . برای مثال می توانید بگویید : مرا ببخشید نایستادم . برگهای این گلدان مانع دید من می شوند .
۲ – لبخند بزنید .
احساسات ظاهری شما گویا تر از کلمات می باشند . به نحوی نگاه کنید که شما از ملاقات دیگران ، بدون توجه به آن چیزی که در ذهن دارید خرسند هستید . برای شخصی که زودتر از شما می ایستد ، لبخندی روی صورت بیاورید .
۳ – تماس چشمی داشته باشید .
نگاه کردن به اشخاصی که شما ملاقات می کنید ، بیانگر توجه وجلب نظر شما به آنهاست . اگر نگاه شما در جای دیگری باشد ، بیان می کنید که به دنبال شخص دیگری جهت پیشبرد میل تان هستید .
۴ – بی درنگ خود را معرفی نمایید .
۵- وقتی لازم است ، شرحی شامل اینکه که هستید بیان کنید .
کافی نیست که به فرض بگویید: ” سلام .من ماری جونز هستم .” اطلاعات بیشتری بدهید :”سلام من ماری جونز هستم .من برای شرکت … فعالیت می کنم .”
۶ – استوار دست بدهید .
بعنوان احترام دست خود را دراز کنید. شخصی که ابتدا دست خود را دراز می نماید احساس آسودگی واطمینان می نماید . مطمئن باشید که بخش احترامات فیزیکی شما حرفه ای است . به نحوی دست ندهید که استخوان مچ خرد شود یا خیلی شل دست ندهید . اگر در دست دادن با خانمها وآقایان دستپاچه شدید از آن صرفه نظر کنید .
۷ – یاد بگیرید که چگونه یک معارفه روان داشته باشید .
در کسب وکار شما همیشه اشخاص با اهمیت کم را به اشخاص مهم معرفی می کنید . روش این کار به این ترتیب است که ابتدا نام افراد مهم را ذکر کنید ، به دنبال آن با کلمات :” میل دارم معرفی کنم …” وسپس نام افراد دیگر را ذکر کنید. مطمئن شوید که مطالبی درباره هر شخص بگویید تا دیگران بدانند چرا آنها را معرفی می نمایید ومقداری اطلاعات خواهید داشت که با کدام شخص شروع به گفتگو نمایید .
۸ – تشخیص دهید که کدام شخص مهمتر است .
مشتری یا دورنمای کسب وکار مهمتر از رئیس شماست .فقط به خشنودی رئیس خود چشم نداشته باشید .
۹ – به اسامی در ملاقاتها توجه نمایید .
بسیار متعارف است که فکر کنید چه چیزی می خواهید بگویید وبه دیگران تمرکز نکنید . اگر شما تمرکزداشته باشید وهنگامی که نامی را می شنوید ، تکرار کنید شانس بالاتری از قبل دارید .
۱۰ – اسامی کوچک اشخاصی را که برای دفعه دوم می بینید با اجازه خودشان بکار برید .
همه اشخاص نمی خواهند در جلسات ابتدایی به صورت غیر رسمی نامیده شوند . بهتر است در مسیر رسمی اشتباه کنید تا اینکه دیگران را با چوب وچماق بزنید .هدف شما در بین چند دقیقه ابتدایی ملاقات با اشخاص دیگر دادن احساس راحتی به آنها وسهولتی است که آنها بخواهند با شما کار کنند وقتی شما برای آن برخوردهای بحرانی ابتدایی قوانین دلگرم کننده ای را رعایت کنید شما یک شروع محکم برای یک ارتباط سود بخش در دراز مدت را خواهید داشت .

منبع : مجله تجربیات کاربردی کارآفرینان – روزنامه تفاهم

20 توصیه بسیار مهم برای موفقیت مالی

20 توصیه بسیار مهم برای موفقیت مالی



1- مانند الگوی افراد بسیار موفق در رشته ات عمل کن . ببین آن ها چه کار می کنند تو هم همان کار را بکن .


2- فردی بشاش ، مثبت و هدفمند باش .

3- کیفیت های دوگانه ی تلقین و بلند همتی را در هر رابطه ی فروش با یکدیگر ترکیب کن .

4- از افکارت به دقت محافظت کن . کیفیت تفکرت تعیین کننده ی کیفیت زندگیت می باشد .

5- تمام اوقات درباره ی چیزهای مثبت فکر کن . همه چیز را به صورت مثبت تعبیر و تفسیر کن .

6- درباره ی مقدار پولی که می خواهی امسال به دست آوری فکر کن و سپس این طور تصور کن که از قبل به آن سطح درآمد دست پیدا کرده ای .

7- پیش از عمل فکر کن و سپس قاطعانه تصمیم بگیر . بخت و اقبال سراغ آدم های شجاع می آید .

8- پیوسته سعی کن خودت را از منطقه ی آسایش خارج کنی . خودت را مجبور کن تا هر روز کار جدیدی انجام دهی .

9- نگذار ترس از رد شدن باعث عقب افتادگی تو شود . رد شدن هرگز شخصی نیست .

10- در کار فروشندگی با برنده ها رفت و آمد کن . با بهترین افراد صنعت خود همراه باش و از دیگران دوری کن .

11- مسئولیت کامل هر چیزی که هستی و هر چیزی که خواهی بود را بپذیر ، زیرا باید مسئولیت پذیر باشی .

12- هر آنچه تا امروز به دست آورده ای برای نگه داشتن تو در این موقعیت کافی نیست .

13- خود را به عنوان سرمایه ی خودت ، موکلانت ، مشاور و دوستانت بدان .

14- برای کارهایت طرح بریز و روی طرحت کار کن . پیشاپیش دقیقا تصمیم بگیر از آنجایی که هستی می خواهی به کجا برسی ؟

15- در هر کاری که انجام می دهی هدفمند باش . این است خاصیت کلیدی افراد موفق .

16- از توجیه کارهای خود یا ملامت کردن دیگران به خاطر چیزهایی که در زندگی و کارت وجود دارد ، بپرهیز . این است نشانه ی افراد بسیار موفق .

17- رفتار حق شناسی را در خود توسعه بده . از هر کسی که برای شما کار می کند تشکر کنید .

18- درباره ی آینده ی تجارت یا صنعت تان خوش بینانه صحبت کنید . شک و تردید را برای خودتان نگه دارید .

19- اشتیاق زیاد داشته باشید . به یاد داشته باشید چیزی کمتر از مقید به عالی بودن ، پذیرش حالت حد وسط بودن می باشد .

20- زندگی شما فقط وقتی می تواند بهتر باشد که کارتان را خوب انجام دهید . هر روز کارتان را انجام دهید تا سطح کیفیت کلیدی شما بهبود یابد .


راز میلیونرهای خودساخته:

شما در این مطلب با رازهای راز میلیونرهای خودساخته آشنا می شوید

افراد ثروتمند و میلیونر خود ساخته باهوش تر و برتر از شما نیستند. اما آنها از یک سری اسرار ویژه برای ثروتمند شدن بهره گرفته اند که شما نیز میتوانید با پیروی از آنها حداقل کسب و کار خود را رونق بخشید.

news millionaire 2180298c راز میلیونرهای خودساخته

راز میلیونرها-موفق باشی

1- رویاهای بزرگی در سر داشته باشید. افکار بزرگ زندگی شما را متحول خواهد ساخت.

۲- یک تصویر خاص از مقصد مسیر خود در ذهن تان ترسیم کنید. هر اندازه این تصویر مشخص تر و خاص تر باشد امکان دستیابی شما به آن بیشتر خواهد بود.

۳- به گونه ای رفتار کنید که گویی شما مالک کسبو کارتان میباشید. ولو آنکه برای شخص و شرکت دیگری کار میکنید. این نگرش شما بذرهای موفقیت و استقلال شغلی را در سرنوشت شما خواهد کاشت.

۴- شغل خود را دوست داشته باشید. چنانچه به آن علاقه مند نمیباشید آن را رها کنید. با “نه” گفتن به شغلی که تنها برای پول انجامش میدهید شغل دلخواه خود را همچون آهن ربا جذب خود خواهید کرد.

۵- یک گروه خوش فکر تشکیل دهید. با افرادی که متعهد به ایجاد یک شغل بزرگ هستند جلسه تشکیل دهید. اندیشه ها و ایده های خود را با یکدیگر در میان بگذارید و از یکدیگر پشتیبانی کنید.

۶-همواره ضوابط اخلاق کاری را رعایت کنید.

۷- پیشرفت و بهبودی دائم و بی وقفه در شغل خود را سر لوحه اعمال خود قرار دهید. همیشه به علم خود بیفزایید.

۸- به شغل خود بعنوان یک خدمت رسانی بنگرید. یاری رساندن به دیگران کسب و کار شما را رونق خواهد بخشید.

۹- از تمام جزئیات و ریزه کاریهای شغل خود آگاهی یابید. این پیشه شماست.

۱۰- مترصد فرصتها باشید. هر لحضه ممکن است بر در شما بکوبد. آیا شما آماده هستید؟

۱۱- تناسب اندام خود را حفظ کنید. ذهن توانمند جسم نیرومندی پدید می آورد. بدن ضعیف معلول ذهن ضعیف میباشد. سلامت جسمانی و روانی شما اساس موفقیت شما در زندگی میباشد.

۱۲- زندگی خود را اولویت بندی کنید. ابتدا کارهای مهم تر را به انجام رسانید.

۱۳- پیش از آنچه مشتری انتظار دارد به وی خدمت ارائه دهید. این عمل اعتماد سازی کرده و مشتریان شما را افزایش میدهد.

۱۴- فرد منظبطی باشید. زندگی خود را از فعالیتها و افرادی که موجبات پیشرفت و بالنگی شما را فراهم می آورند، پر کنید. فعالیتهایی که بر زندگی شما اثر منفی می گذارند را از خود دور سازید.

۱۵- نخست به خودتان پرداخت کنید. این نخستین قانون متمولان است. پس انداز را هیچگاه فراموش نکنید.

۱۶- هر از چند گاهی تنهایی را تجربه کنید. در زمان تنهایی به ندای درون و اندیشه های ذهن خود گوش فرا دهید و برنامه ریزیهای خلاقانه کنید.

۱۷- بسوی برتری گام بردارید. بهترین را ارج دهید و به کمتر از آن قانع نباشید.

۱۸- صداقت و درستکاری بهترین سیاست است. خود و خواسته های خود را بشناسید و آنها را همیشه صادقانه بیان دارید.

۱۹-در روند تصمیم گیری سریع عمل کرده و در تغییر آنها کند و آهسته باشید.

۲۰- شکست گزینه شما نخواهد بود. تمام افکار شما باید بر موفقیت متمرکز باشد. شما باید موفق گردید.

۲۱- در دستیابی به اهدافتان مصمم باشید. پافشاری سرسختانه اعتماد بنفس شما را تقویت کرده و شما را به پیروزی نهایی نزدیک میکند.

۲۲-بر خلاف جریان آب شنا کنید.هیچگاه از ایده ها،عقاید و رویکردهای نو نهراسید.

۲۳-بروی فرصتها تمرکز کنید و نه بروی موانع.

۲۴- سه عنصر ترس، پشت گوش اندازی و تنبلی را از زندگی خود بیرون اندازید.

۲۵-به خاطر داشته باشید اغلب افرادی که در کنار شما زندگی میکنند از پیشرفت و ثروتمند شدن شما خوشنود نخواهند شد و ممکن است در این مسیر مرتبا شما را از دستیابی به اهدافتان دلسرد سازند. تنها به اهداف خود بیندیشید و آنها را نادیده بگیرید.

۲۶- یاد بگیرید خودخواه باشید. خودخواهی به معنی نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. بلکه به مفهوم ارج نهادن به خواسته ها و آرزوهای خودتان و مقدم دانستن آنها بر خواسته های دیگران است.

۲۷-حال اگر فرد بد شانسی نباشید حتما پولدار میشوید!

مجله اینترنتی موفق باشی