راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

نگرش رابرت کیوساکی: چهار ربع کسب و کار یا واقعیت زندگی


نگرش استاد رابرت کیوساکی:


ربع های نقدینگی چیستند ؟ اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. و ما تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن به چهار قسمت تقسیم کرده ایم:


ربع اول Employee یا ربع کارمندی :

افراد شاغل در این گروه به دنبال شغل دائمی و مطمئن با در آمدی متوسط ولی مستمر میباشند ، این دسته از افراد همیشه در حال کار کردن برای دیگران هستند و به ازای میزان کارکردشان دستمزد دریافت میکنند.

این گروه سعی میکنند با بیشتر یا بهتر کار کردنشان درآمدشان را افزایش دهند.

ارزش اصلی این گروه امنیت میباشد ، امنیت در کار ، امنیت در درآمد ، امنیت در دوران بازنشستگی.


ربع دوم Small business dh کسب و کار کوچک :

افراد شاغل در این دسته صاحبان مشاغل خویش فرما و کوچک میباشند ، صاحبان فروشگا ها ، موسسات کوچک ، خرده فروشان و ...

این افراد بر اساس آرمان ها و ارزشهای خود میگویند : اگر میخواهی کاری درست انجام شود خودت انجامش بده و بر این اساس سعی دارند همیشه کار را مستقل انجام دهند. در این گروه بیشترین مسئولیتها بر دوش صاحبان کسب و کار میباشد و کیفیت کار بر اساس میزان توانایی فردی آنهاست.

ارزش این افراد حفظ درآمد متوسط در کسب و کار میباشد.


ربع سوم Big business یا کسب و کار بزرگ :

افرادی مثل بیل گیتس ، این گروه سعی دارند با راه اندازی بنگاهها ، شرکتها ، و موسسات بزرگ به درآمدی ایده آل برسند ، افراد مدیر در این گروه حداقل ۵۰۰ کارمند را در خدمت شرکت خود دارند و سعی میکنند با استفاده از تعدادی افراد خبره ، توانمند و با تجربه کارهای شرکت خود را انجام دهند و به صورت گروهی به درآمدی بالا برسند.

شعار افراد این گروه این است : سیستم مناسب ، شبکه کار گروهی قوی ، استفاده از باهوش ترین و بهترین افراد ، دقیقا بر خلاف گروه دوم که میخواهند خودشان همه کارها را انجام دهند.


ربع چهارم Investorُs یا گروه سرمایه گذاران :

افراد مربوط به این گروه با شناسایی بازارها ، مطالعات دقیق ، معاملات ، تغیرات بازار ، بورسها و با سرمایه گذاریهای کوچک و بزرگ سعی میکنند از پولشان بهترین استفاده را میکنند. این گروه سعی دارند از پول ، پول بسازند.

این گروه بر این باورند : سرمایه گذاری مناسب و به موقع مساوی است با سود بالا و باورنکردنی.

دسته چهارم از پول بیشترین استفاده را میبردند ، دسته سوم از افراد و کار گروهی بیشترین سود را میبردند اما دسته اول و دوم در خدمت این دو گروه هستند.


تفاوت اصلی سمت را ست و چپ :


سمت چپ : تلاش میکنند تا با کار سخت درآمدی مناسب داشته باشند ، درآمدی همراه با امنیت ، آنها میکوشند تا از طریق کار بیشتر درآمد خود را افزایش دهند.

سمت راست : آنها منظورشان از درآمد چیز دیگریست، آنها سعی میکنند با کار و تلاش به استقلال مالی برسند ، آنها به دنبال آزادی مالی هستند و نمیخواهند تا آخر عمر خود را درگیر شغلی خاص کنند و تا آخر عمر در حال کار کردن باشند.


موفقیت در واقع یک خط پیچ در پیچ است تا یک خط راست.

با این حال که به واقعیت واقف هستیم باز هم تمایل داریم به موفقیت به صورت یک خط صاف نگاه کنیم که از پایین ترین نقطه شروع می شود و به بالاترین نقطه ختم می شود. ولی موفقیت در واقع یک خط پیچ در پیچ است تا یک خط راست.

دلیل اینکه دوست داریم موفقیت را یک خط صاف تصور کنیم این است که خط صاف، ساده و مشخص است، این حالت، موفقیت را ممکن و روشن نشان می دهد. ولی واقعیت، یک چنین دیدگاهی را به موفقیت ندارد. شاید یک خط پیچ در پیچ به نظر به هم ریخته بیاید و فهمیدنش سخت باشد، اما شکست ها، قدم های اشتباه، بدشانسی ها و همه چیزهایی که ممکن است باعث دلسردی شما در طول راه شود را در نظر می گیرد و حساب می کند. در هر صورت هر طور که موفقیت را تعریف می کنید انتظار به هم ریختگی هایی را داشته باشید ولی بدانید که در نهایت به موفقیت مورد نظر خواهید رسید. 

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد همانطور که ارسطو می‌گوید هر رفتاری به سوی هدفی نشانه‌گیری کرده است. ذهن شما دارای یک مکانیسم هدف‌یابی است. وقتی هدف یا آرزویی را در ضمیر ناخودآگاهتان طراحی می‌کنید نیرویی در ذهنتان ایجاد می‌گردد که ظاهراً موجب هدایت و حرکت شما به سوی آن هدف می‌شود. از این جهت دستیابی به اهداف به صورت خود‌به خود انجام می‌شود و این توانایی هدف‌یابی مانند دم و بازدم برای شما طبیعی است. مشکل همیشه اینجاست که شما اول از همه بتوانید هدف‌های شفافی را برای خودتان تعیین کنید. موقعی که این مهارت حساس را بیاموزید و به کار گیرید تقریباً بلافاصله به پیشرفت‌های زیادی نائل می‌شوید و سریع‌تر و راحت‌تر به هدف‌هایتان می‌رسید. کلید فعال‌ کردن موفقیت این است که هدف یا هدف‌های موردنظر و ویژگی‌ها و خصوصیاتشان به هنگام دستیابی به آن‌ها کاملاً مشخص باشد. همانطور که شما ساختن یک خانه را بدون نقشه شروع نمی‌کنید، زندگی پرثمری را هم بدون داشتن لیست مشخصی از اهداف موردنظر و برنامه‌ای مکتوب و مدون برای اقداماتی که منجر به رسیدن به هر یک از آن‌ها می‌شود نمی‌توانید پایه‌گذاری کنید.


در داستان زیر شما با هدف یک ماهیگیر و مرد تاجر اشنا می شوید


یک تاجر امریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود . در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود.

از ماهیگیر پرسید : چقدر طول کشید تا این چند ماهی رو گرفتی ؟

ماهیگیر :مدت خیلی کمی.

تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟

ماهیگیر : چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.

تاجر: اما بقیه وقت را چیکار می کنی ؟

ماهیگیر: تا دیروقت می خوابم ، یه کم ماهیگیری می کنم با بچه ها بازی می کنم بعد میرم توی دهکده و با دوستان شروع می کنیم به گیتار زدن خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.

تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم.تو باید بیشتر ماهی گیری کنی.اون وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعداً اضافه می کنی و اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری .

ماهیگیر: خوب بعدش چی ؟

تاجر : به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیماً به مشتری ها میدی و برای خودت کار و بار درست می کنی ...بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت می کنی و می روی مکزیکوسیتی ! بعد از اون هم لس آنجلس ! و از اونجا هم نیویورک ... اونجاست که دست به کارهای مهمتری می زنی....

ماهیگیر: این کار چقدر طول می کشه ؟

تاجر: پانزده تا بیست سال .

ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟

تاجر: بهترین قسمت همینه در یک موقعیت مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی ! این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره.

ماهیگیر: میلیون ها دلار ! خوب بعدش چی ؟

تاجر : اون وقت بازنشسته می شی ! میری یه دهکده ساحلی کوچیک! جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی ! یه کم ماهیگیری کنی، با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی .

۱۰ دلیل برای کار در منزل

۱۰ دلیل برای کار در منزل

۱- فضایی کاملا مجزا و در صورت امکان اتاقی جدا را برای محل کارتان ایجاد کنید. اگر محل کارشما در اتاقی است که برای کارهای شخصی از آن استفاده می شد از پرده و یا دیوار برای جدار کردن فضای خصوصی از فضای کار استفاده کنید.
۲- شماره ای جدا برای کارتان تهیه کنید. و ترجیحا از یک خط جدا استفاده کنید. که کار شما را حرفه ای تر نشان خواهد داد. خط شخصی خودتان را برای استفاده خانواده و فرزندانتان نگه دارید.
۳- با برخوردی خوشایند به تلفن پاسخ دهید به گونه ای که از شنیدن صدای هر تماس گیرنده لذت می برید و در همین لحظه تصویری از یک کار حرفه ای را خلق کنید. از یک آینه استفده کنید تا مطمئن شوید همانطورکه به تلفن پاسخ می‌دهید لبخند هم می زنید.این کار به شما کمک می‌کند که «صدای لبخند» را ایجاد کنید.
۴- هر روز اهداف کاررا تنظیم کنید و ابتدا بر اساس آنها کار کنید. یاد بگیرید که موارد مهم را از ضروری متمایز کنید.
۵- همانطور که برای پولتان ارزش قائل هستید برای وقتتان نیز ارزش قائل شوید. مراقب ماشین فاکس نباشید که برگه های متعدد بفرستد. به جای نصب فتوکپی یا اسناد دستی به پشت و جلوی فروشگاه، محل کارتان را با تکنولوژی، مانند یک ماشین اداری چندکاره مجهز کنید ( قمیت حدود ۵۰۰ دلار یا کمتر) . مانند فکس، دستگاه کپی، پرینتر، ماشین پاسخگو (منشی) ، اسکنر و غیره. همچنین از کامپیوترتان برای فرستادن و دریافت فکس ها استفاده کنید. با این کار شما هزینه های کاغذ را کاهش خواهید داد.
۶- بااستفاده از چک و نرافزارهای حسابداری زمان را حفظ کنید. اما کپی‌های رسید، فاکتورها، و چک‌ها را نگه دارید. بعد از اینکه شما درآمد را بایگانی کردید پرونده‌های مالیاتی باید به مدت حداقل ۶ سال نگه داری شود. 
۷- به منظور اینکه هرچیزی آسان یافت شود سیستم‌های بایگانی خود را سازماندهی کنید. برای برجسته کردن آنها از برچسبهای باعلامت‌های رنگی در پرونده‌ها و دیسکت‌های کامپیوتراستفاده کنید.
۸- به جای مبلمان اداری، مبلمانی متناسب با کار در منزل فراهم کنید. تعدادی از شرکت‌های مبلمان در حال ساخت خط تولید مبلمان ویژه کار در منزل هستند. مبلمانهای کوچکتر برای ورودی‌ها وبه منظور فضای قابل دسترس، در اکثر منازل مناسب‌تر است.
۹- نوع پوشش شما به بازدهی کار شما کمک می‌کند. بعضی از مردم لازم می‌دانند طوری لباس بپوشند مثل اینکه آنها با ارباب رجوعان در یک اداره ملاقات می‌کردند، عده‌ای ترجیح می‌دادند پوشش راحت و گشاد مثل عرق‌گیر یا لباس باز بپوشند. 
۱۰- این نگرش را داشته باشید که شما از طریق خانه کار می‌کنید نه در خانه. خواب زمستانی برای خرسها خوب است نه برای مردم. بیرون بروید و ارتباطات جدید حاصل کنید و افراد پیر را سرزنده کنید

منبع : مرکز توسعه کارآفرینی