راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

چهار قانون شادکامی و موفقیت

در اینجا چهار قانون مهم شادکامی و موفقیت بیان گردیده است. توصیه ما به شما این است که در طول ماه، هر هفته یکی از قانون ها را به کار ببرید و بعد از این، هر روز از این قانون ها استفاده کنید و آنها را در زندگی تان به کار ببرید.

قانون اول: نعمت هایت را بشمارنعمت هایی را که در زندگی داری، بشمار. چرا فقط توجهت را بر روی نداشته هایت متمرکز می کنی و فکرهایت را درهم می ریزی؟ این اولین قانون است. از هم اکنون کاغذ و قلمی بردار و تمام داشته هایت را که خدای مهربان، تقدیمت کرده است، بنویس و به خاطر آنها، خدا را شاکر باش، نعمت شنیدن، صحبت کردن، دیدن و هر چیزی را که داری. تو چیزهای زیادی داری. نعمت های تو از ظرفیتت بیشتر است و تو هرگز به آنها فکر نمی کنی و از آ ها بهره نمی بری. خداوند، این نعمت ها را که با سخاوت به تو اهدا کرده، در نظرت خیلی عادی و معمولی جلوه کرده است.

حتی اکنون، تو از نعمت هایی که می توانند به تو سربلندی و افتخار ببخشند، برخورداری. این ها گنجینه هایی هستند که مانند ابزاری برای ساخت، می توانند آینده بهتر تو را پی ریزی کنند. از امروز شروع کن، ضعف هایی که شکست تو را فراهم می آورند، فقط در فکر تو زندگی می کنند.

فهرست نعمت هایت را دوباره مرور کن، دارایی هایت را حساب کن. تو خیلی از چیزها را داری که دیگران از آن محروم اند. روی این قانون، خوب فکرکن.

قانون دوم: بی نظیر بودنت را جار بزنتو خودت را در قبرستان ناکامی ها و فکرهای منفی، دفن کرده ای و همان طور که دراز کشیده ای، حتی نمی توانی شکست هایت را ببخشی و خودت را با تنفر از خویشتن و متهم سازی خود، نابود سازی و خود را در مقابل دیگران، مقصر می دانی. حالا از قبرستانی که در آن، جز ناکامی و ناامیدی نیست، بیرون بیا و به خودت هر روز بگو: من گنجینه با ارزشی هستم، چون خدای یکتا من را آفریده و در دنیا یکی مانند من خلق نشده است. بی نظیر بودن و نادر بودنت را جار بزن و به آن افتخار کن.

چرا به کسانی که تو را خوار می پندارند، گوش می دهی و از همه بدتر، آنان را باور داری؟ 
من بی نظیرم و به خودم افتخار می کنم. این را با فریاد، هر روز بگو.

قانون سوم: یک کیلومتر، بیشتر از آن چه باید راه بروی، راه برو تنها عامل دست یابی به موفقیت، آن است که خدمتی بهتر و بیشتر از آن چه از تو انتظار می رود، ارائه دهی. مهم نیست که وظیفه تو چیست. مطمئن ترین راه برای این که خودت را به حد متوسط بکشانی، این است که به اندازه وظیفه ای که برایت مشخص شده است، کار کنی. به این فکر نکن که اگر بیش از دستمزدت کار کنی، به تو اجحاف شده است زیرا اگر پاداش کار تو، امروز به تو بازنگردد، فردا به طور حتم، بازخواهد گشت. 

یک کیلومتر، اضافه راه برو. نگران خودت نباش، لیاقت تو بیش از این هاست، آن را به سوی خود بکش. هر خدمتی که انجام می دهی، بی پاداش نخواهد بود و اگر پاداشت را زود دریافت نکردی، نگران مباش زیرا هرچه دیر آید، خوش آید. تو نمی توانی موفقیت را احضار کنی، تو فقط می توانی لیاقت و شایستگی آن را داشته باشی.
 

قانون چهارم: از نیروی انتخابت، عاقلانه استفاده کنتو حق انتخاب داری، تو می توانی بین شکست و ناامیدی یا شادمانی و کامیابی، یکی را انتخاب کنی. انتخاب با توست، انتخاب، منحصر به فرد توست. تو با قدرت انتخابی که داری، می توانی در شکلی بالاتر، دوباره متولد شوی. به خودت بنگر، به انتخاب هایی فکرکن که تاکنون کرده ای، به لحظه هایی که روی زانو افتاده ای تا فرصت انتخاب دوباره به تو داده شود. آن چه گذشته، گذشته است.

از قدرت انتخابت، عاقلانه سود ببر. به جای تنفر، عشق، به جای ایستایی، پویایی، به جای تأخیر، عمل و به جای فکرهای منفی، فکرهای مثبت را انتخاب کن.

حالا که چهار قانون شادکامی و موفقیت را یاد گرفتی، فراموش نکن که در هر حال آن ها را به کار ببری. دیگر به فکر گذشته نباش، از امروز، امروز لذت ببر و از فردا، فردا. تو توانایی این را داری که شگفتی های عظیمی در زندگی ات به وجود آوری. پتانسیل تو نامحدود است. خودت را همیشه باور کن.

موفقیت در واقع یک خط پیچ در پیچ است تا یک خط راست.

با این حال که به واقعیت واقف هستیم باز هم تمایل داریم به موفقیت به صورت یک خط صاف نگاه کنیم که از پایین ترین نقطه شروع می شود و به بالاترین نقطه ختم می شود. ولی موفقیت در واقع یک خط پیچ در پیچ است تا یک خط راست.

دلیل اینکه دوست داریم موفقیت را یک خط صاف تصور کنیم این است که خط صاف، ساده و مشخص است، این حالت، موفقیت را ممکن و روشن نشان می دهد. ولی واقعیت، یک چنین دیدگاهی را به موفقیت ندارد. شاید یک خط پیچ در پیچ به نظر به هم ریخته بیاید و فهمیدنش سخت باشد، اما شکست ها، قدم های اشتباه، بدشانسی ها و همه چیزهایی که ممکن است باعث دلسردی شما در طول راه شود را در نظر می گیرد و حساب می کند. در هر صورت هر طور که موفقیت را تعریف می کنید انتظار به هم ریختگی هایی را داشته باشید ولی بدانید که در نهایت به موفقیت مورد نظر خواهید رسید. 

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد

در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد همانطور که ارسطو می‌گوید هر رفتاری به سوی هدفی نشانه‌گیری کرده است. ذهن شما دارای یک مکانیسم هدف‌یابی است. وقتی هدف یا آرزویی را در ضمیر ناخودآگاهتان طراحی می‌کنید نیرویی در ذهنتان ایجاد می‌گردد که ظاهراً موجب هدایت و حرکت شما به سوی آن هدف می‌شود. از این جهت دستیابی به اهداف به صورت خود‌به خود انجام می‌شود و این توانایی هدف‌یابی مانند دم و بازدم برای شما طبیعی است. مشکل همیشه اینجاست که شما اول از همه بتوانید هدف‌های شفافی را برای خودتان تعیین کنید. موقعی که این مهارت حساس را بیاموزید و به کار گیرید تقریباً بلافاصله به پیشرفت‌های زیادی نائل می‌شوید و سریع‌تر و راحت‌تر به هدف‌هایتان می‌رسید. کلید فعال‌ کردن موفقیت این است که هدف یا هدف‌های موردنظر و ویژگی‌ها و خصوصیاتشان به هنگام دستیابی به آن‌ها کاملاً مشخص باشد. همانطور که شما ساختن یک خانه را بدون نقشه شروع نمی‌کنید، زندگی پرثمری را هم بدون داشتن لیست مشخصی از اهداف موردنظر و برنامه‌ای مکتوب و مدون برای اقداماتی که منجر به رسیدن به هر یک از آن‌ها می‌شود نمی‌توانید پایه‌گذاری کنید.


در داستان زیر شما با هدف یک ماهیگیر و مرد تاجر اشنا می شوید


یک تاجر امریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود . در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود.

از ماهیگیر پرسید : چقدر طول کشید تا این چند ماهی رو گرفتی ؟

ماهیگیر :مدت خیلی کمی.

تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟

ماهیگیر : چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.

تاجر: اما بقیه وقت را چیکار می کنی ؟

ماهیگیر: تا دیروقت می خوابم ، یه کم ماهیگیری می کنم با بچه ها بازی می کنم بعد میرم توی دهکده و با دوستان شروع می کنیم به گیتار زدن خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.

تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم.تو باید بیشتر ماهی گیری کنی.اون وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعداً اضافه می کنی و اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری .

ماهیگیر: خوب بعدش چی ؟

تاجر : به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیماً به مشتری ها میدی و برای خودت کار و بار درست می کنی ...بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت می کنی و می روی مکزیکوسیتی ! بعد از اون هم لس آنجلس ! و از اونجا هم نیویورک ... اونجاست که دست به کارهای مهمتری می زنی....

ماهیگیر: این کار چقدر طول می کشه ؟

تاجر: پانزده تا بیست سال .

ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟

تاجر: بهترین قسمت همینه در یک موقعیت مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی ! این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره.

ماهیگیر: میلیون ها دلار ! خوب بعدش چی ؟

تاجر : اون وقت بازنشسته می شی ! میری یه دهکده ساحلی کوچیک! جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی ! یه کم ماهیگیری کنی، با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی .

۱۰ دلیل برای کار در منزل

۱۰ دلیل برای کار در منزل

۱- فضایی کاملا مجزا و در صورت امکان اتاقی جدا را برای محل کارتان ایجاد کنید. اگر محل کارشما در اتاقی است که برای کارهای شخصی از آن استفاده می شد از پرده و یا دیوار برای جدار کردن فضای خصوصی از فضای کار استفاده کنید.
۲- شماره ای جدا برای کارتان تهیه کنید. و ترجیحا از یک خط جدا استفاده کنید. که کار شما را حرفه ای تر نشان خواهد داد. خط شخصی خودتان را برای استفاده خانواده و فرزندانتان نگه دارید.
۳- با برخوردی خوشایند به تلفن پاسخ دهید به گونه ای که از شنیدن صدای هر تماس گیرنده لذت می برید و در همین لحظه تصویری از یک کار حرفه ای را خلق کنید. از یک آینه استفده کنید تا مطمئن شوید همانطورکه به تلفن پاسخ می‌دهید لبخند هم می زنید.این کار به شما کمک می‌کند که «صدای لبخند» را ایجاد کنید.
۴- هر روز اهداف کاررا تنظیم کنید و ابتدا بر اساس آنها کار کنید. یاد بگیرید که موارد مهم را از ضروری متمایز کنید.
۵- همانطور که برای پولتان ارزش قائل هستید برای وقتتان نیز ارزش قائل شوید. مراقب ماشین فاکس نباشید که برگه های متعدد بفرستد. به جای نصب فتوکپی یا اسناد دستی به پشت و جلوی فروشگاه، محل کارتان را با تکنولوژی، مانند یک ماشین اداری چندکاره مجهز کنید ( قمیت حدود ۵۰۰ دلار یا کمتر) . مانند فکس، دستگاه کپی، پرینتر، ماشین پاسخگو (منشی) ، اسکنر و غیره. همچنین از کامپیوترتان برای فرستادن و دریافت فکس ها استفاده کنید. با این کار شما هزینه های کاغذ را کاهش خواهید داد.
۶- بااستفاده از چک و نرافزارهای حسابداری زمان را حفظ کنید. اما کپی‌های رسید، فاکتورها، و چک‌ها را نگه دارید. بعد از اینکه شما درآمد را بایگانی کردید پرونده‌های مالیاتی باید به مدت حداقل ۶ سال نگه داری شود. 
۷- به منظور اینکه هرچیزی آسان یافت شود سیستم‌های بایگانی خود را سازماندهی کنید. برای برجسته کردن آنها از برچسبهای باعلامت‌های رنگی در پرونده‌ها و دیسکت‌های کامپیوتراستفاده کنید.
۸- به جای مبلمان اداری، مبلمانی متناسب با کار در منزل فراهم کنید. تعدادی از شرکت‌های مبلمان در حال ساخت خط تولید مبلمان ویژه کار در منزل هستند. مبلمانهای کوچکتر برای ورودی‌ها وبه منظور فضای قابل دسترس، در اکثر منازل مناسب‌تر است.
۹- نوع پوشش شما به بازدهی کار شما کمک می‌کند. بعضی از مردم لازم می‌دانند طوری لباس بپوشند مثل اینکه آنها با ارباب رجوعان در یک اداره ملاقات می‌کردند، عده‌ای ترجیح می‌دادند پوشش راحت و گشاد مثل عرق‌گیر یا لباس باز بپوشند. 
۱۰- این نگرش را داشته باشید که شما از طریق خانه کار می‌کنید نه در خانه. خواب زمستانی برای خرسها خوب است نه برای مردم. بیرون بروید و ارتباطات جدید حاصل کنید و افراد پیر را سرزنده کنید

منبع : مرکز توسعه کارآفرینی