نگرش استاد رابرت کیوساکی:
ربع های نقدینگی چیستند ؟ اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. و ما تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن به چهار قسمت تقسیم کرده ایم:
ربع اول Employee یا ربع کارمندی :
افراد شاغل در این گروه به دنبال شغل دائمی و مطمئن با در آمدی متوسط ولی مستمر میباشند ، این دسته از افراد همیشه در حال کار کردن برای دیگران هستند و به ازای میزان کارکردشان دستمزد دریافت میکنند.
این گروه سعی میکنند با بیشتر یا بهتر کار کردنشان درآمدشان را افزایش دهند.
ارزش اصلی این گروه امنیت میباشد ، امنیت در کار ، امنیت در درآمد ، امنیت در دوران بازنشستگی.
ربع دوم Small business dh کسب و کار کوچک :
افراد شاغل در این دسته صاحبان مشاغل خویش فرما و کوچک میباشند ، صاحبان فروشگا ها ، موسسات کوچک ، خرده فروشان و ...
این افراد بر اساس آرمان ها و ارزشهای خود میگویند : اگر میخواهی کاری درست انجام شود خودت انجامش بده و بر این اساس سعی دارند همیشه کار را مستقل انجام دهند. در این گروه بیشترین مسئولیتها بر دوش صاحبان کسب و کار میباشد و کیفیت کار بر اساس میزان توانایی فردی آنهاست.
ارزش این افراد حفظ درآمد متوسط در کسب و کار میباشد.
ربع سوم Big business یا کسب و کار بزرگ :
افرادی مثل بیل گیتس ، این گروه سعی دارند با راه اندازی بنگاهها ، شرکتها ، و موسسات بزرگ به درآمدی ایده آل برسند ، افراد مدیر در این گروه حداقل ۵۰۰ کارمند را در خدمت شرکت خود دارند و سعی میکنند با استفاده از تعدادی افراد خبره ، توانمند و با تجربه کارهای شرکت خود را انجام دهند و به صورت گروهی به درآمدی بالا برسند.
شعار افراد این گروه این است : سیستم مناسب ، شبکه کار گروهی قوی ، استفاده از باهوش ترین و بهترین افراد ، دقیقا بر خلاف گروه دوم که میخواهند خودشان همه کارها را انجام دهند.
ربع چهارم Investorُs یا گروه سرمایه گذاران :
افراد مربوط به این گروه با شناسایی بازارها ، مطالعات دقیق ، معاملات ، تغیرات بازار ، بورسها و با سرمایه گذاریهای کوچک و بزرگ سعی میکنند از پولشان بهترین استفاده را میکنند. این گروه سعی دارند از پول ، پول بسازند.
این گروه بر این باورند : سرمایه گذاری مناسب و به موقع مساوی است با سود بالا و باورنکردنی.
دسته چهارم از پول بیشترین استفاده را میبردند ، دسته سوم از افراد و کار گروهی بیشترین سود را میبردند اما دسته اول و دوم در خدمت این دو گروه هستند.
تفاوت اصلی سمت را ست و چپ :
سمت چپ : تلاش میکنند تا با کار سخت درآمدی مناسب داشته باشند ، درآمدی همراه با امنیت ، آنها میکوشند تا از طریق کار بیشتر درآمد خود را افزایش دهند.
سمت راست : آنها منظورشان از درآمد چیز دیگریست، آنها سعی میکنند با کار و تلاش به استقلال مالی برسند ، آنها به دنبال آزادی مالی هستند و نمیخواهند تا آخر عمر خود را درگیر شغلی خاص کنند و تا آخر عمر در حال کار کردن باشند.
شما در این مطلب با رازهای راز میلیونرهای خودساخته آشنا می شوید
افراد ثروتمند و میلیونر خود ساخته باهوش تر و برتر از شما نیستند. اما آنها از یک سری اسرار ویژه برای ثروتمند شدن بهره گرفته اند که شما نیز میتوانید با پیروی از آنها حداقل کسب و کار خود را رونق بخشید.
1- رویاهای بزرگی در سر داشته باشید. افکار بزرگ زندگی شما را متحول خواهد ساخت.
۲- یک تصویر خاص از مقصد مسیر خود در ذهن تان ترسیم کنید. هر اندازه این تصویر مشخص تر و خاص تر باشد امکان دستیابی شما به آن بیشتر خواهد بود.
۳- به گونه ای رفتار کنید که گویی شما مالک کسبو کارتان میباشید. ولو آنکه برای شخص و شرکت دیگری کار میکنید. این نگرش شما بذرهای موفقیت و استقلال شغلی را در سرنوشت شما خواهد کاشت.
۴- شغل خود را دوست داشته باشید. چنانچه به آن علاقه مند نمیباشید آن را رها کنید. با “نه” گفتن به شغلی که تنها برای پول انجامش میدهید شغل دلخواه خود را همچون آهن ربا جذب خود خواهید کرد.
۵- یک گروه خوش فکر تشکیل دهید. با افرادی که متعهد به ایجاد یک شغل بزرگ هستند جلسه تشکیل دهید. اندیشه ها و ایده های خود را با یکدیگر در میان بگذارید و از یکدیگر پشتیبانی کنید.
۶-همواره ضوابط اخلاق کاری را رعایت کنید.
۷- پیشرفت و بهبودی دائم و بی وقفه در شغل خود را سر لوحه اعمال خود قرار دهید. همیشه به علم خود بیفزایید.
۸- به شغل خود بعنوان یک خدمت رسانی بنگرید. یاری رساندن به دیگران کسب و کار شما را رونق خواهد بخشید.
۹- از تمام جزئیات و ریزه کاریهای شغل خود آگاهی یابید. این پیشه شماست.
۱۰- مترصد فرصتها باشید. هر لحضه ممکن است بر در شما بکوبد. آیا شما آماده هستید؟
۱۱- تناسب اندام خود را حفظ کنید. ذهن توانمند جسم نیرومندی پدید می آورد. بدن ضعیف معلول ذهن ضعیف میباشد. سلامت جسمانی و روانی شما اساس موفقیت شما در زندگی میباشد.
۱۲- زندگی خود را اولویت بندی کنید. ابتدا کارهای مهم تر را به انجام رسانید.
۱۳- پیش از آنچه مشتری انتظار دارد به وی خدمت ارائه دهید. این عمل اعتماد سازی کرده و مشتریان شما را افزایش میدهد.
۱۴- فرد منظبطی باشید. زندگی خود را از فعالیتها و افرادی که موجبات پیشرفت و بالنگی شما را فراهم می آورند، پر کنید. فعالیتهایی که بر زندگی شما اثر منفی می گذارند را از خود دور سازید.
۱۵- نخست به خودتان پرداخت کنید. این نخستین قانون متمولان است. پس انداز را هیچگاه فراموش نکنید.
۱۶- هر از چند گاهی تنهایی را تجربه کنید. در زمان تنهایی به ندای درون و اندیشه های ذهن خود گوش فرا دهید و برنامه ریزیهای خلاقانه کنید.
۱۷- بسوی برتری گام بردارید. بهترین را ارج دهید و به کمتر از آن قانع نباشید.
۱۸- صداقت و درستکاری بهترین سیاست است. خود و خواسته های خود را بشناسید و آنها را همیشه صادقانه بیان دارید.
۱۹-در روند تصمیم گیری سریع عمل کرده و در تغییر آنها کند و آهسته باشید.
۲۰- شکست گزینه شما نخواهد بود. تمام افکار شما باید بر موفقیت متمرکز باشد. شما باید موفق گردید.
۲۱- در دستیابی به اهدافتان مصمم باشید. پافشاری سرسختانه اعتماد بنفس شما را تقویت کرده و شما را به پیروزی نهایی نزدیک میکند.
۲۲-بر خلاف جریان آب شنا کنید.هیچگاه از ایده ها،عقاید و رویکردهای نو نهراسید.
۲۳-بروی فرصتها تمرکز کنید و نه بروی موانع.
۲۴- سه عنصر ترس، پشت گوش اندازی و تنبلی را از زندگی خود بیرون اندازید.
۲۵-به خاطر داشته باشید اغلب افرادی که در کنار شما زندگی میکنند از پیشرفت و ثروتمند شدن شما خوشنود نخواهند شد و ممکن است در این مسیر مرتبا شما را از دستیابی به اهدافتان دلسرد سازند. تنها به اهداف خود بیندیشید و آنها را نادیده بگیرید.
۲۶- یاد بگیرید خودخواه باشید. خودخواهی به معنی نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. بلکه به مفهوم ارج نهادن به خواسته ها و آرزوهای خودتان و مقدم دانستن آنها بر خواسته های دیگران است.
۲۷-حال اگر فرد بد شانسی نباشید حتما پولدار میشوید!
مجله اینترنتی موفق باشی
۱-بزر گ بیندیشید ولی با یک کار کوچک آغاز کنید.
۲- قبل از آغاز یک کسب و کار باید مطمئن شوید که مفهومی که در ذهن دارید قابل اجراست. بهتر است ابتدا یک نمونه کار انجام دهید و نتیجه را ارزیابی کنید. بیندیشید که چگونه میتوانید تئوری خود را در یک مقیاس کوچک بیازمائید، قبل از اینکه متعهد کاری بزرگ از قبیل قرارداد رهن و یا خرید مکان شوید.
۳- اگر حتی بتوانید حداقل یک مشتری پیدا کنید و به شما ثابت شد که طرح مورد نظرتان قابل اجراست این شانس را دارید که این موفقیت ،دفعات دیگری نیز برایتان تکرار گردد.
۴- با بودجه محدود کار کنید. اگر تجهیزات قدیمیتان قابل استفاده هستند، تجهیزات جدید تهیه نکنید. معامله پایاپای بهترین روش تهیه تجهیزات مورد نظرتان است.
۵- بدون داشتن یک طرح کسب و کار جامع که حاوی کلیه جزئیات باشد به آغاز یک کسب و کار جدید مبادرت نورزید.
۶- یک حسابدار میتواند به شما در مسائلی نظیر گردش نقدینگی، نقطه سربه سر و صورت سود و زیان کمک کند.
۷- بانکها به مراتب ارزانتر از شرکا هستند و مشکل کمتری نیز در مواجهه با آنها دارید.داشتن یک شریک مانند ازدواج بدون وجود عشق است. زندگی شما در اینصورت از آن خودتان نخواهد بود. البته به یاد داشته باشید که آغاز یک کسب و کار با یک شریک بینهایت بهتر از عدم آغاز یک کسب و کار است.
۸- وقتی یک شریک دارید باید به نظرات اونیز توجه کنید. در شراکت بدون رسیدن به توافق لازم هر تلاشی به بن بست خواهید رسید.
۹- مسئله دیگر، مدیر عامل بودن و داشتن رای اکثریت است. این دلیل دیگری است که آگاه باشید هیچگاه بیش از ۴۹ درصد از سهام شرکت خود را واگذار نکنید، البته اگر تمایل دارید که کنترل اوضاع به دست خودتان باشد!!
۱۰- آیا برای کسب و کار شما بازار وجود دارد؟ وسعت این بازار چقدر است؟
تحقیقات بازار بسیار مهم و اساسی است. بهتر است به جای ایجاد بازار جدید، بازارهای موجود را پیدا کنید.
۱۱- اگر در این بازار رقیبی ندارید و یا رقابت محدودی وجود دارد، هشیار باشید. ممکن است به واقع بازاری وجود نداشته باشد! به عبارت دیگر ممکن است روی یک محصول خاص دست گذاشته باشید که تا کنون شناخته نشده است.
۱۲- قبل از آغاز یک کسب و کار، با یک مشاور، وکیل، واسطه بیمه و یا مدیر بانک مشورت نمائید. مشاوره بانک مجانی است. مشاوره اولیه با مشاوران حرفهای نیز مجانی است. اما قبل از هر اقدامی پرسش نمائید.
13- عموما بهترین کسب و کاری که می توانید انتخابی گوید: شما میتوانید در هر زمینه کسب و کار و یا صنعت جدید از طریق خواندن کتاب متخصصین آن فن، حتی برای یک ساعت در روز نیز میتونانید عملا تجربه کسب نمایید. حتی بیشتر از آن نیز میتوانید مطالعه کنید زیرا هرچه بیشتر مطالعه کنید، مغز اطلاعات جدید را بهتر از اطلاعات جزیی و آسان در ک میکند. تکرار با فاصله ،یک روش موثر در یادگیری موثر و اثبات شده است.
14- حتی اگر فکر میکنید که برای آغاز کسب و کاری که در ذهن دارید به تجربه عملی نیاز دارید میتوانید مدتی را برای یکی از رقبای خود کار کنید. حتی میتوانید نیمه وقت کار کنید. هرچه برایتان مفید است یاد بگیرید و در عین حال مزد نیز دریافت کنید. البته بهتر است قبل از امضای قرارداد مربوط به انجام فعالیتهای محرمانه از آنجا بروید زیرا ممکن است علیه شما شکایت کنند!
15- به همان سرعتی که دارایی شما افزایش می یابد، باید هدفتان این باشد که خود نیز توسعه پیدا کنید و از یک صاحب کسب و کار/ مجری به یک صاحب کسب و کار/مدیر تبدیل شوید.
16- هیچ وقت نباید کسب و کاری را با این هدف که کلیه امور را خود رتق و فتق کنید آغاز نمایید. این کار درست مانند این است که کار خود را با پول بخرید.
17- اگر بخواهید هر کاری را خودتان انجام دهید عملی نیست. باید یاد بگیرید که تفویض اختیار کنید. باید افراد با انگیزه ای را بکار بگیرید که حتی از شما باهوشتر و زیرک تر باشند. به آنها استانداردهای بالای خود را بیاموزید و در حالیکه آنها اغلب کارها را انجام میدهند بر آنها نظارت داشته باشید.
18- انتخاب یک نام تجاری مناسب، برای موفقیت شما بسیار حایز اهمیت است. بعد از سالها تجربه در تبلیغات و بازاریابی، پیشنهاداتی که در این مورد به شما ارایه میکنم به شرح زیر میباشد:
19- نام شما نباید مشابه نام رقبایتان و یا نزدیک به آن باشد زیرا اولا مشتریان سردرگم میشوند و به آسانی شما را پیدا نمیکنند و ثانیا ممکن است مورد شکایت شرکتهای رقیب واقع شوید.
20-هرچقدر اسم شرکت کوتاهتر باشد، به یاد ماندنی تر خواهد بود.
21- اسم باید به آسانی هجی شود و به وضوح قابل تلفظ باشد.
22- اسم شما باید تبلیغی باشد برای آنچه میخواهید انجام دهید. کسب و کارهایی که نام صاحبان خود را دارند تنها در صورتی موفقند که این اسم برای دیگران آشنا باشد و یا مرادف یک محصول و یا خدمت شناخته شده باشد.
23- نباید نام شما به نام شرکت ثبت شده دیگری تجاوز کند.
24- نام شما باید متمایز و در ارتباط با تصویری باشد که مایلید از کسب و کار خود ارایه دهید. برای نمونه اگر شما خدمات نظافت منازل را انجام میدهید انتخاب نام سویس منازل APHRODITE (به معنای عشق وزیبایی) کاملا نامناسب است و در عوض نام خدمات منازل Spicand Span ( به معنای نو و ترو تمیز) بسیار مناسب خواهد بود.
25- با توجه به ثبت اسم شرکت شما در کتاب زرد اگر اسم شما با اولین حروف الفبا آغاز شود در صدر لیست شرکتها قرار خواهید گرفت.
26- شاید شما دوست داشته باشید نام شهر و یا شهرستان خود را بخشی از نام شرکت خود قرار دهید.
27- دلیل دیگری که نام کوچک خود را در نام کسب و کارتان مورد استفاده قرار ندهید، این است که در اذهان مشتریانتان تبعیض ایجاد میکنید و آنها به دنبال شما میگردند و در حالیکه سایر همکارانتان بیکار نشسته¬اند کار فراوان روی سر شما ریخته میشود.
28- همچنین زمانی که تمایل به فروش و یا واگذاری کسب و کار خود دارید در صورتی که نام کسب و کارتان، اسم کوچک شما باشد، به قیمتی پایین تر از زمانی که یک نام تجاری مناسب داشته باشد به فروش میرسد.
29- تعیین نام مناسب به این روش انجام میشود:
یک جلسه هم اندیشی با روش طوفان مغزی (brain storming) تشکیل دهید. نام های مناسبی را که به ذهنتان می¬آید بنویسید، حتی اگر مسخره به نظر آیند. در این مرحله کمیت بیش از کیفیت اهمیت دارد. این رویه باید منجر به تولید حداقل 100 اسم گردد.
30- در این مرحله به تسویه فهرست اسامی و حذف نام های نا مناسب بپردازید تا به 6 الی 7 نام برسید. به ارتباطات فکری مردم نیز بیندیشید و اینکه اغلب انها کدام اسم را ترجیح میدهند. این لیست را به دوستان و انجمن¬های حرفه¬ای که به قضاوت آنها اطمینان دارید نشان دهید و نظر آنها را بخواهید. همچنین دلیل انها را از انتخاب این اسم بپرسید. در نهایت، خودتان تصمیم بگیرید زیرا شما رییس هستید و تصمیم نهایی با شماست چون کسب و کار متعلق به شماست.
31- سپس به کتاب راهنمای آنلاین و آفلاین مراجعه کنید تا ببینید که آیا اسم منتخب شما وجود دارد یا خیر.
32-همچنین در اینترنت شناسه های ".com" را جستجو کنید تا بدانید که آیا نام مورد نظر شما در اینترنت وجود دارد؟ به یاد داشته باشید که ".com" به ".net" ارجحیت دارد.
33- قبل از هزینه کردن هر مبلغی برای تبلیغات، توضیح مختصری در مورد کسب و کار جدیدتان بنویسید و برای رسانه های معتبر بفرستید.
34- نهایتا هر کارآفرین باید به یاد داشته باشد که اغلب کالاها و خدمات به خودی خود به فروش نمیروند. شاخص ویژه ای برای این مطلب وجود دارد. اقتصاد دانی با نام ویافردو پارتو قاعده¬ای را به عنوان یک اصل ارایه داده است که به قانون 20-80 معروف است. این اصل بیانگر این مطلب است که اگر 20% از کسب و کارها به ارایه خدمات مشغول باشند، 80% دیگر درگیر خدمات فروش و تبلیغات هستند.
35- بنابراین بهتر است به مطالعه موردی در مورد روش های تبلیغات و فروش برای کسب و کار خود بپردازید.
در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد
در پشت هر فعالیتی یک هدف شفاف یا مبهم وجود دارد همانطور که ارسطو میگوید هر رفتاری به سوی هدفی نشانهگیری کرده است. ذهن شما دارای یک مکانیسم هدفیابی است. وقتی هدف یا آرزویی را در ضمیر ناخودآگاهتان طراحی میکنید نیرویی در ذهنتان ایجاد میگردد که ظاهراً موجب هدایت و حرکت شما به سوی آن هدف میشود. از این جهت دستیابی به اهداف به صورت خودبه خود انجام میشود و این توانایی هدفیابی مانند دم و بازدم برای شما طبیعی است. مشکل همیشه اینجاست که شما اول از همه بتوانید هدفهای شفافی را برای خودتان تعیین کنید. موقعی که این مهارت حساس را بیاموزید و به کار گیرید تقریباً بلافاصله به پیشرفتهای زیادی نائل میشوید و سریعتر و راحتتر به هدفهایتان میرسید. کلید فعال کردن موفقیت این است که هدف یا هدفهای موردنظر و ویژگیها و خصوصیاتشان به هنگام دستیابی به آنها کاملاً مشخص باشد. همانطور که شما ساختن یک خانه را بدون نقشه شروع نمیکنید، زندگی پرثمری را هم بدون داشتن لیست مشخصی از اهداف موردنظر و برنامهای مکتوب و مدون برای اقداماتی که منجر به رسیدن به هر یک از آنها میشود نمیتوانید پایهگذاری کنید.
در داستان زیر شما با هدف یک ماهیگیر و مرد تاجر اشنا می شوید
یک تاجر امریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود . در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود.
از ماهیگیر پرسید : چقدر طول کشید تا این چند ماهی رو گرفتی ؟
ماهیگیر :مدت خیلی کمی.
تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟
ماهیگیر : چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.
تاجر: اما بقیه وقت را چیکار می کنی ؟
ماهیگیر: تا دیروقت می خوابم ، یه کم ماهیگیری می کنم با بچه ها بازی می کنم بعد میرم توی دهکده و با دوستان شروع می کنیم به گیتار زدن خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.
تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم.تو باید بیشتر ماهی گیری کنی.اون وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعداً اضافه می کنی و اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری .
ماهیگیر: خوب بعدش چی ؟
تاجر : به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیماً به مشتری ها میدی و برای خودت کار و بار درست می کنی ...بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت می کنی و می روی مکزیکوسیتی ! بعد از اون هم لس آنجلس ! و از اونجا هم نیویورک ... اونجاست که دست به کارهای مهمتری می زنی....
ماهیگیر: این کار چقدر طول می کشه ؟
تاجر: پانزده تا بیست سال .
ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟
تاجر: بهترین قسمت همینه در یک موقعیت مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی ! این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره.
ماهیگیر: میلیون ها دلار ! خوب بعدش چی ؟
تاجر : اون وقت بازنشسته می شی ! میری یه دهکده ساحلی کوچیک! جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی ! یه کم ماهیگیری کنی، با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی .
10 راز موفقیت در کسب و کار کوچک با استفاده از کارت پستال
شما به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک ممکن است این سوال را از خودتان بپرسید که چرا به جای ابزار تبلیغاتی مثل آگهی در روزنامه محلی از کارت پستال استفاده کنیم؟
اگر تبلیغ در روزنامه و فروشگاه های محل برای شما مفید بوده پس لطفا این کار را متوقف نکنید. اما اگر مثل کسب و کار های کوچک دیگر توانایی پرداخت هزینه این نوع تبلیغات را ندارید، از این راه استفاده کنید.
با این تصور اجازه دهید 10 راز موفقیت در کسب و کار با استفاده از کارت پستال را به شما نشان دهیم:
1- بازاریابی از طریق ارسال کارت پستال بسیار مقرون به صرفه است، حتی برای کسب و کار های کوچک. هزینه پست یک کارت پستال تقریبا 40٪ کمتر از پست یک نامه معمولی است. زیرا در این حالت دیگر نیازی به تا کردن کاغذ ، داخل پاکت کردن و چسب زدن نیست و هزینه خرید پاکت و کاغذ و پرینت کردن وجود ندارد.
2- بازاریابی از این طریق باعث میشود دیگر رقبای شما از این موضوع اطلاعی پیدا نکنند . در صورتی که وقتی شما آگهی تبلیغاتی در روزنامه چاپ می کنید، مطمئنا آنها نیز خبر دار می شوند.
3- از این طریق به آسانی می توانید نتیجه را پیگیری کنید. میتوانید به مشتریان خود بگویید که با همراه داشتن این کارت می توانند از تخفیف ویژه در زمان خرید از فروشگاه شما برخوردار شوند. یا هنگام خرید از سایت اینترنتی شما و یا از طریق تلفن، از کد مخصوص روی کارت استفاده کنند.
4- کارت پستال ها چند منظوره هستند. با یک ارسال شما میتوانید مشتریان بالقوه را پیدا کنید و مشتریان قبلی را بیشتر جذب کنید. کارت پستال چیزی نیست که فقط آن را از طریق پست ارسال کنید، شما میتوانید از آن به عنوان یک کارت بزرگ و یا یک پستر برای معرفی محصولاتتان و همچنین به مانند یک برگه که اطلاعات تقریبی به مشتری می دهد، استفاده کنید.
5- کارت پستال می تواند، شما را به یک نام تجاری معروف تبدیل نماید، کاری که ابزارهای تبلیغاتی دیگر نمیتوانند. اگر به ارسال کارت پستال بطور مدام ادامه دهید؛ شما و کالایتان معروف خواهند شد و به شهرت میرسید.
6- بررسی کارکرد کارت پستال نیز آسان است. کارتها را به گروه مشخصی از افراد ارسال کنید و ببینید چند نفر از آنان پاسخ می دهند. اگر نتیجه رضایت بخش بود، شما میتوانید کارتها را به همه جا ارسال کنید.
7- کارت پستالها وقت مردم را هدر نمی دهد و حتی نیازی نیست که در پاکتی را برای خواندن پیغام شما بازکنند.
8- این کارتها جای زیادی اشغال نمیکنند و مشتری شما میتواند آن را در جیب یا کیف خود جای دهد و حتی آنها می توانند کارت پستال شما را روی در یخچال خود بچسبانند!
9- چاپ این کارت ها چه از طریق پرینتر شخصی خودتان باشد و یا شرکتهای چاپ کارت، بسیار کم هزینه است.
10- بازگرداندن این کارتها نیز آسان است. کافیست از مشتری بخواهید که کارت را به فروشگاه بیاورد و با نشان دادن آن شامل تخفیف میشود. و یا اینکه بر روی هر کارت یک کد رهگیری درج نمایید تا مشتریان با استفاده از آن در سایت اینترنتی شما و یا با ارائه آن به صورت تلفنی از خدمات شما بهره گیرند.
تخفیف از طریق این کارتها یا 10 درصد کاهش قیمت با داشتن کد کارت، ایده است که هم قادر به پیگیری کارتهای خود هستید و هم مشتریان را برای خرید از شما تشویق میکند.
موفقیت بازار شما از راه کارت پستال حتمی است . روزهای موفقی را برایتان آرزومندیم.
مترجم: خانم برجی - با تشکر فراوان از ایشان
تمام آنهایی که پولدار شدهاند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آوردهاند.
بعضی کارها هستند که حتی بدون سرمایه اولیه میشود انجامشان داد اما لازمه آن تحقیق کردن، وقت گذاشتن و مهمتر از آن عجول نبودن است. پس نگران نباشید، کمی وقت بگذارید و فرصتهای شغلی منطقه زندگی خود را بشناسید. بهدنبال نیازهای منطقه بگردید. برای این کار باید مدتی در محل زندگیتان بچرخید و درددلهای کسبه و مشتریان را بشنوید.
مطمئن باشید این روزها همه بهدنبال یک گوش شنوا میگردند، ایدههای شما از همین درددلها بیرون میآیند، ما هم از همین درددلها و تجربههایی که در از کارشناس و استادهای فن پرسیدیم به نتایج جالبی دست پیدا کردیم. شاید از نظر شما 35 میلیون تومان، پول زیادی برای سرمایهگذاری کردن نباشد اما باور کنید به جای اینکه با این پول و به اضافه پول وامی که از بانک مسکن میگیرید، بروید و دنبال خانه باشید، میتوانید نهایت سودآوری را از این سرمایه به ظاهر کم داشته باشید. 30 میلیون تومان سرمایه زیادی است؛ به شرط اینکه قدرش را بدانید و در راه مناسبی سرمایهگذاری کنید.
ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه میدهیم که هرچند صد درصد تضمین سود آوری را نمیدهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمدهاند. در حقیقت آنچه در این گزارش میخواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کردهاند. به هر حال یادتان باشد که شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایهگذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه را نداشته باشید، فرصتها، محدودیتها و رقبای آن بازار را نشناسید نه تنها سود نمیکنید، بلکه سرمایه اولیه خود را هم بر باد میدهید.
1 - بیاموزید و آموزش دهید
اگر تخصص و سواد کافی برای انجام برخی از فعالیتهای اقتصادی را ندارید، نگران نباشید. در نخستین قدم کمی درباره کارهایی که به تخصص کمتر و مکان محدودتر نیاز دارند، تحقیق کنید. در این تحقیق خود به مقوله سود و فروش خوب دقت کنید. قسمت کمی از سرمایهتان را صرف پرداخت هزینههای کلاسهای تخصصی کنید و حرفهای را بیاموزید. بهطور مثال، طلاسازی یاد بگیرید و بعد یک کارگاه طلاسازی بزنید یا مدتی در همین شغل کارکنید و بعد از چند سال که مهارت لازم را کسب کردید با سرمایهتان یک کارگاه راه بیندازید یا یک کلاس آموزشی. به هرحال میتوانید دنبال هر هنری که دوست دارید بروید، بیاموزید و سپس با همین سرمایه یک دفتر کوچک اجاره کنید و هرچه مهارت کسب کردهاید را آموزش بدهید. این مطمئنترین روش است و شما درصورت موفق نشدن، هیچ ضرری نکردهاید. البته یک راه سادهتر هم وجود دارد که سود خوبی دارد و با این سرمایه به راحتی میشود، راه انداخت. مهمترین موضوع این است که بدانید چه راههایی برای سودآوری شما وجود دارد و آن را راه بیندازید. برای قدم اول سری به خیابان انقلاب بزنید و دقت کنید که مغازههایی که به تکثیر، چاپ، تایپ و... مشغول هستند و تعدادشان هم بالاست، همیشه شلوغ هستند. این کار سرمایه زیادی نمیخواهد و سود خوبی هم دارد. فقط کافی است اگر با کامپیوتر و برنامه آفیس و فتوشاپ آشنایی ندارید به یک دوره کلاس آفیس بروید. کارکردن با دستگاه کپی هم کار سختی نیست. شما میتوانید روزانه بیش از 100 هزار تومان درآمد داشته باشید، بهخصوص اگر محل کارتان در مکان مناسبی مثلا نزدیک مدرسه یا دانشگاه باشد.
2 - بهدنبال مجوز باشید
اگر ایده خاصی به ذهنتان نمیرسد، میتوانید از ایده دیگران استفاده کنید و درصد ایده آنها را سر هر ماه بپردازید. مثلا میتوانید یک گشتی در شهر بزنید و فهرستی از رستورانهای کوچک اما معروف را تهیه کنید. در این زمینه رستورانهای بینالمللی که زیاد گران نیستند مثل رستورانهای عربی یا ترکی مناسب هستند. شما میتوانید مجوز راهاندازی یک شعبه را از آنها بگیرید و ماهانه درصدی از سودتان را به آنها بدهید. یا میتوانید مجوز پیک موتوری بگیرید. تا جایی که میدانیم «پیک بادپا» که در حال حاضر از معتبرترین پیکهاست، این فرصت را در اختیار متقاضیان میگذارد. خب برای این کار فقط کافی است تا مکانی را اجاره کنید و چند پیک موتوری استخدام کنید و البته بیمه اجناس هم فراموش نشود. گرفتن نمایندگی فروش شارژ ایرانسل یا همراه اول و فروش اینترنت پرسرعت نیز گزینههای بعدی هستند که با ریسک پایینتری همراه هستند.
3 - تولیدی راه بیندازید
سرمایه افراد از یک حدی که بالا میرود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و بهاصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این کار به این سادگیها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلیها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، بهخصوص آنهایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راهاندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد میکنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از بهدست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهمتر از همه اینکه فرصتهای محل زندگیتان را بشناسید. شما میتوانید کارگاه تولید جوراب زنانه راه بیندازید که همیشه بازار خودش را دارد. شما با خریدن چند ماشین ساده جوراببافی، میتوانید جورابهای زنانه را به سادگی تولید کنید. جورابهای زنانه بهدلیل مصرفی بودنشان، قیمت مناسب آن و نوع مشتری همیشه بازار پر فروشی دارد و ضمن اینکه کار کردن با این ماشینها بسیار ساده است و قطعات یدکی آن هم به وفور در کشور موجود است و اگر دستگاه خراب شود یک تکنسین داخلی هم میتواند آن را تعمیر کند. جالب است بدانید که ممکن است کارتان بگیرد و حتی به کشورهای همسایه صادرات هم داشته باشید. بله، در حال حاضر جورابهایی که با نام « پارازین » تولید میشوند به برخی از کشورهای همسایه صادر میشوند. شما میتوانید روزانه حداقل 100 هزار تومان از این کار درآمد داشته باشید پس بهتر است تحقیقات کافی انجام بدهید و اگر بازار را مناسب دیدید، برای گرفتن مجوز به صنف جوراببافان بروید. باور کنید اگر کمی تحقیق کنید، کارهای سادهتر و پرسودتری هم پیدا میکنید.
4 - موادغذایی همیشه پرسود است
از آنجایی که خوراک از نیازهای اولیه هر انسانی است پس در هر شرایطی باید این نیاز برآورده شود. به خاطر همین نیاز ساده، این شغل و هر حرفهای که با موادغذایی در ارتباط است، همیشه بازار خودش را دارد و سود بالایی هم دارد. اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که بروید و یک کارخانه موادغذایی راه بیندازید، کمی بیشتر فکر کنید. شما میتوانید به خدمات جانبی که کارخانههای موادغذایی نیاز دارند هم فکر کنید و روی آنها سرمایهگذاری کنید. بهطور مثال این روزها صنعت بستهبندی از خود موادغذایی هم بیشتر اهمیت دارد و مردم بیشتر جذب بستهبندیهای خاص و متفاوت میشوند. بهتر است بهدنبال یک یا چند ایده خوب باشید و در یک کارگاه کوچک به بستهبندی با طراحیهای مخصوص خودتان بپردازید. ایمان داشته باشید که اگر در این کار خلاقیت به خرج دهید در کمتر از یک سال فرد ثروتمندی میشوید. این روزها به راحتی میتوان با استفاده از ظرفیت خالی کارخانهها یا کارگاههایی که پروانه بهداشت دارند، حبوبات و ادویهجاتی مثل فلفل، دارچین، زردچوبه و... را بهصورت سفارشی تحویل گرفت و آنها را با بستهبندیهای خود و با برند خاص خودتان در بازار خاصی چون پادگانها، دانشگاهها، بیمارستانها و... توزیع کرد. البته ممکن است کارتان حسابی بگیرد و از یک کارخانه بزرگ، سفارش بستهبندی محصولاتشان را بگیرید. هر گاه گذرتان به میدان راهآهن افتاد، حتما یک سری به مغازههای ظروف یکبار مصرف بزنید و سر صحبت را با مغازهداران این حرفه باز کنید. آنها تنها صنفی هستند که همیشه بازار خاص خودشان را دارند و نگران مشتری و ضرر کردن نیستند. به گفته آنها در این حرفه سودآوری حتمی است به شرط اینکه بتوانید نبض بازار را در دست بگیرید.
5 - یک بوتیک و یک مشاور برندینگ لازم است
ما ایرانیها به سوی هر ایدهای که جالب باشد، ناخود آگاه جذب میشویم و به قول معروف؛ حسابی هم جوزده میشویم. شما باید بهدنبال یک ایده تک باشید. حتما داستان صاحب اصلی « هایدا » یا « آیس پک » را بخوانید. آنها دانشجویان معمولی بودند که با یک ایده جدید که اتفاقا خیلی هم کمخرج بودند، امروزه به دسته میلیاردرها پیوستهاند. اگر راهنمایی ما را میخواهید که باید بگوییم ایده شما بهتر است در راستای خوراکیهایی باشد که اتفاقا ارزان باشند، خاص باشند و اسم زیبایی هم داشته باشند. مثلا ذرت مکزیکی هم ایده جدید بود، هم اسم زیبایی داشت و هم قیمت آن مناسب بود که این روزها این همه طرفدار دارد. بعد از خوراکی، خدمات پوشاک نیز ایده مناسبی است بهخصوص برای افرادی که دنیای مد را خیلی خوب میشناسند. البته منظور ما راه انداختن یک بوتیک صرف نیست بلکه شما باید ایده خاصی هم داشته باشید. بهطور مثال میتوانید از یک کارشناس برندینگ مشاوره بگیرید و به مشتریان خود بگویید که شما یک طراح مد دارید که به آنها مشاوره میدهد. باور کنید این ایده جالبی است که میتواند فروش شما را تا بیش از 50درصد افزایش بدهد. یادتان باشد که جوانها از هیچچیزی بیش از مشاوره گرفتن در امر مد و پوشاک خوشحال نمیشوند و اینگونه برای سوال همیشگیشان یعنی؛ چی بپوشم؟ این مدل به من میآید؟ حالا باید با چی ست بکنم؟ و... جواب مناسبی پیدا میکنند.
6 - کسب و کارهای کوچک پرسود
تمام آنهایی که پولدار شدهاند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آوردهاند. باید پرس و جو کنید و ببینید در محل یا شهر شما چه کاری بازده و سود بیشتری دارد اما همیشه یکسری شغلها به اقتضای زمانه شکل میگیرد که ریسک کمتری دارد و درآمد خوبی هم نصیب افراد میشود. برای مثال میتوانید با این پول نمایندگی ایرانسل و فروش شارژ بگیرید یا اینکه از مخابرات شهرتان نمایندگی فروش اینترنت پرسرعت بگیرید. بیلیارد و تفریحاتی از این قبیل هم با استقبال جوانان روبهرو میشود. یک کار پرسودتر این است که شما بوفه یک مکان ورزشی، بیمارستان، فرهنگسرا، مدرسه، دانشگاه و امثال این مکانها را اجاره کنید. اغلب این مکانها با قیمت مناسبی اجاره داده میشوند و فروش بسیار خوبی هم دارند.
منبع : 3nasl.com