ازهمه گلهای سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است....
دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب طاقچه به فراموشی بسپاریم، فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.
عزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.
دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.
دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بینتیجه ماند.
همه دستهایی را که برای دوستی به سمت ما دراز میشوند پس بزنیم، فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوء استفاده کرد.
همه شانسها و فرصتهای طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصتها موفق نبودهایم.
موفقیت واژه ای است که همه بلا استثنا به دنبال آن هستند و از هر لحاظ که در نظر بگیریم می توانیم موفقیت را معنا کنیم. موفقیت شغلی، موفقیت در زندگی، موفقیت تحصیلی، موفقیت در دوستی و … که همه اینها در یک کلمه جمع میگردند به نام “موفقیت و توفیق” .
برای رسیدن به موفقیت راههای بسیار زیادی را همه روزه از این و آن می شنویم اما بهتر است بهترینها را برای خود جدا کرده و همیشه آویزه ی گوشمان باشد و یا حتی خودمان مبدع راههای مختلف موفقیت باشیم. به هر حال ۸ پیشنهاد را تقدیم می کنم شاید برای شما مفید واقع شود :
۱ – اهداف مشخص و ناب را انتخاب کنیم
به این معنا که هدفی را که انتخاب می کنیم:
الف) تمامی جزئیاتش مشخص باشد ب)قابلیت جزء جزء شدن را داشته باشد ج) مناسب و درخور ما باشد د)در بازه زمانی مشخص شده انجام گیرد
۲ – نقشه ای جامع برای رسیدن به هدف داشته باشیم
باید برای رسیدن به هدف مورد نظر خود راههایی را در نظر گرفته و تمامی جزئیات را به قلم آوریم نه اینکه بی حساب و کتاب وارد حیطه شده و به دنبال هدف خود اینور و آنور رویم. بسیاری از مردم هدف بسیار خوبی را انتخاب می کنند اما نمی دانند چگونه باید به آن دست پیدا کنند. هدف شما مانند گنج است و نقشه، نقشه ی رسید به گنج. پله به پله و قدم به قدم تا رسیدن به هدف از پیش تعیین شده.
۳ – دقیقا برای هر قدم از نقشه وقتی را تعیین کنیم
مثلا هدف ما موفقیت در زمینه ورزش است. ابتدا اضافه وزن خود را باید اصلاح کنیم. خب من با خودم عهد می کنم که تا روز اول فروردین سال ۱۳۸۸ پنج کیلوگرم اضافه وزن خود را اصلاح کنم. سپس مرحله بعدی و همچنین در حین انجام مرحله اول باید همزمان به موارد دیگر نیز پرداخت.
۴ – در میان گذاشتن هدف با عموم
یعنی اینکه هدف خود را با همه خانواده، دوستان، استادان، مربیان و … در میان گذاشته تا با پشتیبانی و دلگرمی انان مواجه شویم که این خود نوعی بارش فکر است.
۵ – پیدا کردن گروه پشتیبان
می توانیم در راستلی هدف خود با گروههای یا دوستان “هم هدف” خود گروهی را درست کرده تا اولا انرژی ما تبدیل به سینرژی شده و ثانیا در صورت بروز کوچکترین خطایی از جانب ما، توسط دوستان سریعا گوشزد شود تا جلوی کجروی گرفته شود.
۶ – هر شکستی را پیروزی دانستن
در راستای نیل به اهداف باید هر شکستی را پله ای جهت رسیدن به پیروزی دانست. چراکه با هر شکست یکی از راههای شکست بسته می شود و احتمال پیروز شدن، در صورت پیدا کردن دلیل شکست بسیار بیشتر از قبل خواهد شد.
۷ – تغییر در خود، ونه در اطرافیان
در صورتی که یک الگو برای همه کار کند و برای شما کار نکند چه دلیلی می تواند داشته باشد ؟ خب حتما مشکل از ماست. پس باید در وضعیت کنونی تغییر ایجاد شود.
۸ – خودمان را باور کنیم که می توانیم
تا زمانی که به خود متکی نباشیم، نمی توانیم اهدافمان را خودمان انتخاب کنیم.
این که چرا مردم زندگی رضایتبخش و به تعبیری “ایده آل” در همۀ جنبه ها ندارند دلایل مشترکی دارد. ساختن یک زندگی خوب و عالی از هر حیث کار می برد؛ اما دانستن و حذف کردن برخی اشتباهات پیش پا افتاده و معمول که روزانه پیش می آید، به وجود آوردن آن را ساده تر می کند. بنابراین شما می توانید از آنها دوری بجوئید. در اینجا سه اشتباه معمول که می تواند مانع داشتن یک زندگی عالی شود را عرض می نمایم:
اگر شما خواهان زندگی ایده آلی هستید مجبور می شوید کارهایی را انجام دهید که شما را از قلمرو آسایش و راحتی شما خارج می کند. این ها ممکن است ترسناک باشد ولی اگر بگذارید ترس شما را کنترل کند هیچ گاه به زندگی ایده آلی که شما لایق آن هستید نمی رسید. درباره ی چگونگی کنترل ترس و اجازه ندادن به آن در امرکردن امور در زندگی راهکارهایی بیاموزید.
ترس از شکست، ترس از حرف دیگران، ترس از ترک عادات قبلی، ترس از نتوانستن در انجام کار و … همه و همه نمونه هایی از کنترل ترس در زندگی است.
اگر به واسطه ی عدم اعتماد به نفس و باور شخصی به خودتان شک دارید، باعث خواهید شد که موقعیتهای زیادی را در زندگی از دست دهید. هرکاری بکنید تا اعتبار شخصیتان را بالا ببرید تا دیگر به خودتان شک نداشته باشید. انسانهای زیادی را دیدهاید که پتانسیل و استعدادهای بالقوۀ بالایی دارند ولی زندگیشان را با تیره بختی به بن بست رسانده اند، زیرا اعتماد به نفس کافی برای باور توانایی ها و استعدادهای خودشان نداشتهاند. شما باید بدانید که هرکاری از دستتان برمی آید. شما هیچ فرقی با دیگران ندارید – با آنها که در همۀ جنبه های زندگی خود موفق هستند. خودباوری یکی از مهمترین مسائلی است که ممکن است زندگی شما را از این رو به آن رو کرده و از شما انسانی دیگر بسازد.
فشار برای انجام برخی امور در زندگی از طرف کسانی که آنها را دوست دارید به دفعات می تواند برای شما طاقت فرسا باشد. چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که : شما برای خودتان زندگی می کنید نه برای آنها. اگرچه ممکن است قصد و غرض آنها خوب باشد ولی آنها واقعاً نمی دانند که یک زندگی خوب برای شما چیست؟ شما باید قلبتان را دنبال کنید و به خاطر آنکه دیگران می خواهند شما به گونه ای که آنها می خواهند زندگی کنید، زندگی را به بن بست نرسانید.
آنچه را که دلتان می خواهد انجام دهید ولی قبل از انجام هرکار نتیجۀ آنرا پیش بینی کنید.
بسیار برای شما پیش آمده که شخصی مساله ای را مطرح کرده و یا پیشنهادی را عنوان نموده ولی با اینکه شما می دانسته اید این پیشنهاد وی می تواند کارامد باشد، شما آنرا قبول ننموده اید و به جای آن کار دیگری را انجام داده اید. همچنین فقط به دلیل “لج کسی را در آوردن” کاری را انجام داده اید که لج خودتان بیشتر درآمده و ایجاد مشکل برایتان شده است. شاهد بوده اید که در همۀ این موارد شکست خوردۀ نهایی خودتان هستید و فقط برای چند روزی یا چند هفته ای طرف مقابل را ناراحت کرده اید.
بهتر است بدون هیچ لجبازی و نگاه نقادانه، پیشنهادهای مفید دیگران قبول کرده حتی آنها را بخریم.
علاوه بر این موارد و اشتباهات پیش پا افتاده مسائل بسیار گوناگون دیگری وجود دارد که خودتان شاید آنها را در زندگی تجربه کرده باشید. پس با علم به این اشتباهات مراقب باشید از یک سوراخ دوبار گزیده نشوید.
در زندگی مثل درخت باشید !
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز،
هر چه از دست بدهد؛
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد ...
لبخند بزن در زندگی
لبخندبزن: وقتی باخانواده ات دورهم جمع شده اید.. خیلی هاهستند آرزوی داشتن خانواده را دارند...!
تمام آنهایی که پولدار شدهاند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آوردهاند.
بعضی کارها هستند که حتی بدون سرمایه اولیه میشود انجامشان داد اما لازمه آن تحقیق کردن، وقت گذاشتن و مهمتر از آن عجول نبودن است. پس نگران نباشید، کمی وقت بگذارید و فرصتهای شغلی منطقه زندگی خود را بشناسید. بهدنبال نیازهای منطقه بگردید. برای این کار باید مدتی در محل زندگیتان بچرخید و درددلهای کسبه و مشتریان را بشنوید.
مطمئن باشید این روزها همه بهدنبال یک گوش شنوا میگردند، ایدههای شما از همین درددلها بیرون میآیند، ما هم از همین درددلها و تجربههایی که در از کارشناس و استادهای فن پرسیدیم به نتایج جالبی دست پیدا کردیم. شاید از نظر شما 35 میلیون تومان، پول زیادی برای سرمایهگذاری کردن نباشد اما باور کنید به جای اینکه با این پول و به اضافه پول وامی که از بانک مسکن میگیرید، بروید و دنبال خانه باشید، میتوانید نهایت سودآوری را از این سرمایه به ظاهر کم داشته باشید. 30 میلیون تومان سرمایه زیادی است؛ به شرط اینکه قدرش را بدانید و در راه مناسبی سرمایهگذاری کنید.
ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه میدهیم که هرچند صد درصد تضمین سود آوری را نمیدهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمدهاند. در حقیقت آنچه در این گزارش میخواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کردهاند. به هر حال یادتان باشد که شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایهگذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه را نداشته باشید، فرصتها، محدودیتها و رقبای آن بازار را نشناسید نه تنها سود نمیکنید، بلکه سرمایه اولیه خود را هم بر باد میدهید.
1 - بیاموزید و آموزش دهید
اگر تخصص و سواد کافی برای انجام برخی از فعالیتهای اقتصادی را ندارید، نگران نباشید. در نخستین قدم کمی درباره کارهایی که به تخصص کمتر و مکان محدودتر نیاز دارند، تحقیق کنید. در این تحقیق خود به مقوله سود و فروش خوب دقت کنید. قسمت کمی از سرمایهتان را صرف پرداخت هزینههای کلاسهای تخصصی کنید و حرفهای را بیاموزید. بهطور مثال، طلاسازی یاد بگیرید و بعد یک کارگاه طلاسازی بزنید یا مدتی در همین شغل کارکنید و بعد از چند سال که مهارت لازم را کسب کردید با سرمایهتان یک کارگاه راه بیندازید یا یک کلاس آموزشی. به هرحال میتوانید دنبال هر هنری که دوست دارید بروید، بیاموزید و سپس با همین سرمایه یک دفتر کوچک اجاره کنید و هرچه مهارت کسب کردهاید را آموزش بدهید. این مطمئنترین روش است و شما درصورت موفق نشدن، هیچ ضرری نکردهاید. البته یک راه سادهتر هم وجود دارد که سود خوبی دارد و با این سرمایه به راحتی میشود، راه انداخت. مهمترین موضوع این است که بدانید چه راههایی برای سودآوری شما وجود دارد و آن را راه بیندازید. برای قدم اول سری به خیابان انقلاب بزنید و دقت کنید که مغازههایی که به تکثیر، چاپ، تایپ و... مشغول هستند و تعدادشان هم بالاست، همیشه شلوغ هستند. این کار سرمایه زیادی نمیخواهد و سود خوبی هم دارد. فقط کافی است اگر با کامپیوتر و برنامه آفیس و فتوشاپ آشنایی ندارید به یک دوره کلاس آفیس بروید. کارکردن با دستگاه کپی هم کار سختی نیست. شما میتوانید روزانه بیش از 100 هزار تومان درآمد داشته باشید، بهخصوص اگر محل کارتان در مکان مناسبی مثلا نزدیک مدرسه یا دانشگاه باشد.
2 - بهدنبال مجوز باشید
اگر ایده خاصی به ذهنتان نمیرسد، میتوانید از ایده دیگران استفاده کنید و درصد ایده آنها را سر هر ماه بپردازید. مثلا میتوانید یک گشتی در شهر بزنید و فهرستی از رستورانهای کوچک اما معروف را تهیه کنید. در این زمینه رستورانهای بینالمللی که زیاد گران نیستند مثل رستورانهای عربی یا ترکی مناسب هستند. شما میتوانید مجوز راهاندازی یک شعبه را از آنها بگیرید و ماهانه درصدی از سودتان را به آنها بدهید. یا میتوانید مجوز پیک موتوری بگیرید. تا جایی که میدانیم «پیک بادپا» که در حال حاضر از معتبرترین پیکهاست، این فرصت را در اختیار متقاضیان میگذارد. خب برای این کار فقط کافی است تا مکانی را اجاره کنید و چند پیک موتوری استخدام کنید و البته بیمه اجناس هم فراموش نشود. گرفتن نمایندگی فروش شارژ ایرانسل یا همراه اول و فروش اینترنت پرسرعت نیز گزینههای بعدی هستند که با ریسک پایینتری همراه هستند.
3 - تولیدی راه بیندازید
سرمایه افراد از یک حدی که بالا میرود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و بهاصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این کار به این سادگیها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلیها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، بهخصوص آنهایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راهاندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد میکنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از بهدست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهمتر از همه اینکه فرصتهای محل زندگیتان را بشناسید. شما میتوانید کارگاه تولید جوراب زنانه راه بیندازید که همیشه بازار خودش را دارد. شما با خریدن چند ماشین ساده جوراببافی، میتوانید جورابهای زنانه را به سادگی تولید کنید. جورابهای زنانه بهدلیل مصرفی بودنشان، قیمت مناسب آن و نوع مشتری همیشه بازار پر فروشی دارد و ضمن اینکه کار کردن با این ماشینها بسیار ساده است و قطعات یدکی آن هم به وفور در کشور موجود است و اگر دستگاه خراب شود یک تکنسین داخلی هم میتواند آن را تعمیر کند. جالب است بدانید که ممکن است کارتان بگیرد و حتی به کشورهای همسایه صادرات هم داشته باشید. بله، در حال حاضر جورابهایی که با نام « پارازین » تولید میشوند به برخی از کشورهای همسایه صادر میشوند. شما میتوانید روزانه حداقل 100 هزار تومان از این کار درآمد داشته باشید پس بهتر است تحقیقات کافی انجام بدهید و اگر بازار را مناسب دیدید، برای گرفتن مجوز به صنف جوراببافان بروید. باور کنید اگر کمی تحقیق کنید، کارهای سادهتر و پرسودتری هم پیدا میکنید.
4 - موادغذایی همیشه پرسود است
از آنجایی که خوراک از نیازهای اولیه هر انسانی است پس در هر شرایطی باید این نیاز برآورده شود. به خاطر همین نیاز ساده، این شغل و هر حرفهای که با موادغذایی در ارتباط است، همیشه بازار خودش را دارد و سود بالایی هم دارد. اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که بروید و یک کارخانه موادغذایی راه بیندازید، کمی بیشتر فکر کنید. شما میتوانید به خدمات جانبی که کارخانههای موادغذایی نیاز دارند هم فکر کنید و روی آنها سرمایهگذاری کنید. بهطور مثال این روزها صنعت بستهبندی از خود موادغذایی هم بیشتر اهمیت دارد و مردم بیشتر جذب بستهبندیهای خاص و متفاوت میشوند. بهتر است بهدنبال یک یا چند ایده خوب باشید و در یک کارگاه کوچک به بستهبندی با طراحیهای مخصوص خودتان بپردازید. ایمان داشته باشید که اگر در این کار خلاقیت به خرج دهید در کمتر از یک سال فرد ثروتمندی میشوید. این روزها به راحتی میتوان با استفاده از ظرفیت خالی کارخانهها یا کارگاههایی که پروانه بهداشت دارند، حبوبات و ادویهجاتی مثل فلفل، دارچین، زردچوبه و... را بهصورت سفارشی تحویل گرفت و آنها را با بستهبندیهای خود و با برند خاص خودتان در بازار خاصی چون پادگانها، دانشگاهها، بیمارستانها و... توزیع کرد. البته ممکن است کارتان حسابی بگیرد و از یک کارخانه بزرگ، سفارش بستهبندی محصولاتشان را بگیرید. هر گاه گذرتان به میدان راهآهن افتاد، حتما یک سری به مغازههای ظروف یکبار مصرف بزنید و سر صحبت را با مغازهداران این حرفه باز کنید. آنها تنها صنفی هستند که همیشه بازار خاص خودشان را دارند و نگران مشتری و ضرر کردن نیستند. به گفته آنها در این حرفه سودآوری حتمی است به شرط اینکه بتوانید نبض بازار را در دست بگیرید.
5 - یک بوتیک و یک مشاور برندینگ لازم است
ما ایرانیها به سوی هر ایدهای که جالب باشد، ناخود آگاه جذب میشویم و به قول معروف؛ حسابی هم جوزده میشویم. شما باید بهدنبال یک ایده تک باشید. حتما داستان صاحب اصلی « هایدا » یا « آیس پک » را بخوانید. آنها دانشجویان معمولی بودند که با یک ایده جدید که اتفاقا خیلی هم کمخرج بودند، امروزه به دسته میلیاردرها پیوستهاند. اگر راهنمایی ما را میخواهید که باید بگوییم ایده شما بهتر است در راستای خوراکیهایی باشد که اتفاقا ارزان باشند، خاص باشند و اسم زیبایی هم داشته باشند. مثلا ذرت مکزیکی هم ایده جدید بود، هم اسم زیبایی داشت و هم قیمت آن مناسب بود که این روزها این همه طرفدار دارد. بعد از خوراکی، خدمات پوشاک نیز ایده مناسبی است بهخصوص برای افرادی که دنیای مد را خیلی خوب میشناسند. البته منظور ما راه انداختن یک بوتیک صرف نیست بلکه شما باید ایده خاصی هم داشته باشید. بهطور مثال میتوانید از یک کارشناس برندینگ مشاوره بگیرید و به مشتریان خود بگویید که شما یک طراح مد دارید که به آنها مشاوره میدهد. باور کنید این ایده جالبی است که میتواند فروش شما را تا بیش از 50درصد افزایش بدهد. یادتان باشد که جوانها از هیچچیزی بیش از مشاوره گرفتن در امر مد و پوشاک خوشحال نمیشوند و اینگونه برای سوال همیشگیشان یعنی؛ چی بپوشم؟ این مدل به من میآید؟ حالا باید با چی ست بکنم؟ و... جواب مناسبی پیدا میکنند.
6 - کسب و کارهای کوچک پرسود
تمام آنهایی که پولدار شدهاند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آوردهاند. باید پرس و جو کنید و ببینید در محل یا شهر شما چه کاری بازده و سود بیشتری دارد اما همیشه یکسری شغلها به اقتضای زمانه شکل میگیرد که ریسک کمتری دارد و درآمد خوبی هم نصیب افراد میشود. برای مثال میتوانید با این پول نمایندگی ایرانسل و فروش شارژ بگیرید یا اینکه از مخابرات شهرتان نمایندگی فروش اینترنت پرسرعت بگیرید. بیلیارد و تفریحاتی از این قبیل هم با استقبال جوانان روبهرو میشود. یک کار پرسودتر این است که شما بوفه یک مکان ورزشی، بیمارستان، فرهنگسرا، مدرسه، دانشگاه و امثال این مکانها را اجاره کنید. اغلب این مکانها با قیمت مناسبی اجاره داده میشوند و فروش بسیار خوبی هم دارند.
منبع : 3nasl.com