راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

راز موفقیت

رازهای زندگی و موفقیت از زبان بزرگان ! اسرار موفقیت در زندگی را بهتر بشناسید ؟!

زندگی را نخواهیم فهمید

زندگی را نخواهیم فهمید
زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

ازهمه گل‌های سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل‌ سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است....


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب طاقچه به فراموشی بسپاریم، فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

عزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بی‌نتیجه ماند.


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

همه دست‌هایی را که برای دوستی به سمت ما دراز می‌شوند پس بزنیم، فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوء استفاده کرد.


زندگی را نخواهیم فهمید اگر :

همه شانس‌ها و فرصت‌های طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصت‌ها موفق نبوده‌ایم.


فراموش نکنیم که بسیاری اوقات در زندگی وقتی به در بسته‌ای می‌رسیم و ‌صد کلید در دستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد. شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند. گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز می‌کند و شرط رسیدن به این کلید امتحان کردن نود‌ و نه کلید دیگر است.

یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر:

کلید صدم را امتحان نکنیم، فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند!

از روی همین زمین خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌هاست که معنای زندگی فهمیده می‌شود و ما با توانایی‌ها و قدرت‌های درون خود بیشتر آشنا می‌شویم.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر :
از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم.

سخنان زیبای استیو جابز

سخنان زیبای استیو جابز

اگر خوشبختی را برای یک ساعت می خواهید، چرت بزنید.
اگر خوشبختی را برای یک روز می خواهید، به پیک نیک بروید.
اگر خوشبختی را برای یک ...
هفته می خواهید، به تعطیلات بروید.
اگر خوشبختی را برای یک ماه می خواهید، ازدواج کنید.
اگر خوشبختی را برای یک سال می خواهید، ثروت به ارث ببرید.
اگر خوشبختی را برای یک عمر می خواهید،
یاد بگیرید کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید

 

8 راه فرعی موفقیت

موفقیت واژه ای است که همه بلا استثنا به دنبال آن هستند و از هر لحاظ که در نظر بگیریم می توانیم موفقیت را معنا کنیم. موفقیت شغلی، موفقیت در زندگی، موفقیت تحصیلی، موفقیت در دوستی و … که همه اینها در یک کلمه جمع میگردند به نام “موفقیت و توفیق” .

برای رسیدن به موفقیت راههای بسیار زیادی را همه روزه از این و آن می شنویم اما بهتر است بهترینها را برای خود جدا کرده و همیشه آویزه ی گوشمان باشد و یا حتی خودمان مبدع راههای مختلف موفقیت باشیم. به هر حال ۸ پیشنهاد را تقدیم می کنم شاید برای شما مفید واقع شود :

 

۱ – اهداف مشخص و ناب را انتخاب کنیم

 

به این معنا که هدفی را که انتخاب می کنیم:

الف) تمامی جزئیاتش مشخص باشد   ب)قابلیت جزء جزء شدن را داشته باشد  ج) مناسب و درخور ما باشد  د)در بازه زمانی مشخص شده انجام گیرد

 

۲ – نقشه ای جامع برای رسیدن به هدف داشته باشیم

 

باید برای رسیدن به هدف مورد نظر خود راههایی را در نظر گرفته و تمامی جزئیات را به قلم آوریم نه اینکه بی حساب و کتاب وارد حیطه شده و به دنبال هدف خود اینور و آنور رویم. بسیاری از مردم هدف بسیار خوبی را انتخاب می کنند اما نمی دانند چگونه باید به آن دست پیدا کنند. هدف شما مانند گنج است و نقشه، نقشه ی رسید به گنج. پله به پله و قدم به قدم تا رسیدن به هدف از پیش تعیین شده.

 

۳ – دقیقا برای هر قدم از نقشه وقتی را تعیین کنیم

 

مثلا هدف ما موفقیت در زمینه ورزش است. ابتدا اضافه وزن خود را باید اصلاح کنیم. خب من با خودم عهد می کنم که تا روز اول فروردین سال ۱۳۸۸ پنج کیلوگرم اضافه وزن خود را اصلاح کنم. سپس مرحله بعدی و همچنین در حین انجام مرحله اول باید همزمان به موارد دیگر نیز پرداخت.

 

۴ – در میان گذاشتن هدف با عموم

 

یعنی اینکه هدف خود را با همه خانواده، دوستان، استادان، مربیان و … در میان گذاشته تا با پشتیبانی و دلگرمی انان مواجه شویم که این خود نوعی بارش فکر است.

 

۵ – پیدا کردن گروه پشتیبان

 

می توانیم در راستلی هدف خود با گروههای یا دوستان “هم هدف” خود گروهی را درست کرده تا اولا انرژی ما تبدیل به سینرژی شده و ثانیا در صورت بروز کوچکترین خطایی از جانب ما، توسط دوستان سریعا گوشزد شود تا جلوی کجروی گرفته شود.

 

۶ – هر شکستی را پیروزی دانستن

 

در راستای نیل به اهداف باید هر شکستی را پله ای جهت رسیدن به پیروزی دانست. چراکه با هر شکست یکی از راههای شکست بسته می شود و احتمال پیروز شدن، در صورت پیدا کردن دلیل شکست بسیار بیشتر از قبل خواهد شد.

۷ – تغییر در خود، ونه در اطرافیان

 

در صورتی که یک الگو برای همه کار کند و برای شما کار نکند چه دلیلی می تواند داشته باشد ؟ خب حتما مشکل از ماست. پس باید در وضعیت کنونی تغییر ایجاد شود.

 

۸ – خودمان را باور کنیم که می توانیم

 

تا زمانی که به خود متکی نباشیم، نمی توانیم اهدافمان را خودمان انتخاب کنیم.

چهار اشتباه پیش پا افتاده،مانع داشتن زندگی ایده آل

این که چرا مردم زندگی رضایتبخش و به تعبیری “ایده آل” در همۀ جنبه ها  ندارند دلایل مشترکی دارد. ساختن یک زندگی خوب و عالی از هر حیث کار می برد؛ اما دانستن و حذف کردن برخی اشتباهات پیش پا افتاده و معمول که روزانه پیش می آید، به وجود آوردن آن را ساده تر می کند. بنابراین شما می توانید از آنها دوری بجوئید. در اینجا سه اشتباه معمول که می تواند مانع داشتن یک زندگی عالی شود را عرض می نمایم:


 

۱ – کنترل زندگی توسط ترس

 

اگر شما خواهان زندگی ایده آلی هستید مجبور می شوید کارهایی را انجام دهید که شما را از قلمرو آسایش و راحتی شما خارج می کند. این ها ممکن است ترسناک باشد ولی اگر بگذارید ترس شما را کنترل کند هیچ گاه به زندگی ایده آلی که شما لایق آن هستید نمی رسید. درباره ی چگونگی کنترل ترس و اجازه ندادن به آن در امرکردن امور در زندگی راهکارهایی بیاموزید.
ترس از شکست، ترس از حرف دیگران، ترس از ترک عادات قبلی، ترس از نتوانستن در انجام کار و … همه و همه نمونه هایی از کنترل ترس در زندگی است.

 

۲ – شک داشتن به توانایی‏های خود

 

اگر به واسطه ی عدم اعتماد به نفس و باور شخصی به خودتان شک دارید، باعث خواهید شد که موقعیتهای زیادی را در زندگی از دست دهید. هرکاری بکنید تا اعتبار شخصی‏تان را بالا ببرید تا دیگر به خودتان شک نداشته باشید. انسانهای زیادی را دیده‏اید که پتانسیل و استعدادهای بالقوۀ بالایی دارند ولی زندگیشان را با تیره بختی به بن بست رسانده اند، زیرا اعتماد به نفس کافی برای باور توانایی ها و استعدادهای خودشان نداشته‏اند. شما باید بدانید که هرکاری از دستتان برمی آید. شما هیچ فرقی با دیگران ندارید – با آنها که در همۀ جنبه های زندگی خود موفق هستند. خودباوری یکی از مهمترین مسائلی است که ممکن است زندگی شما را از این رو به آن رو کرده و از شما انسانی دیگر بسازد.


 

۳ –  خواستۀ قلبی خود

 

فشار برای انجام برخی امور در زندگی از طرف کسانی که آنها را دوست دارید به دفعات می تواند برای شما طاقت فرسا باشد. چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که : شما برای خودتان زندگی می کنید نه برای آنها. اگرچه ممکن است قصد و غرض آنها خوب باشد ولی آنها واقعاً نمی دانند که یک زندگی خوب برای شما چیست؟ شما باید قلبتان را دنبال کنید و به خاطر آنکه دیگران می خواهند شما به گونه ای که آنها می خواهند زندگی کنید، زندگی را به بن بست نرسانید.
آنچه را که دلتان می خواهد انجام دهید ولی قبل از انجام هرکار نتیجۀ آنرا پیش بینی کنید.

 

۴ – لجبازی

 

بسیار برای شما پیش آمده که شخصی مساله ای را مطرح کرده و یا پیشنهادی را عنوان نموده ولی با اینکه شما می دانسته اید این پیشنهاد وی می تواند کارامد باشد، شما آنرا قبول ننموده اید و به جای آن کار دیگری را انجام داده اید. همچنین فقط به دلیل “لج کسی را در آوردن” کاری را انجام داده اید که لج خودتان بیشتر درآمده و ایجاد مشکل برایتان شده است. شاهد بوده اید که در همۀ این موارد شکست خوردۀ نهایی خودتان هستید و فقط برای چند روزی یا چند هفته ای طرف مقابل را ناراحت کرده اید.
بهتر است بدون هیچ لجبازی و نگاه نقادانه، پیشنهادهای مفید دیگران قبول کرده حتی آنها را بخریم.

علاوه بر این موارد و اشتباهات پیش پا افتاده مسائل بسیار گوناگون دیگری وجود دارد که خودتان شاید آنها را در زندگی تجربه کرده باشید. پس با علم به این اشتباهات مراقب باشید از یک سوراخ دوبار گزیده نشوید.


در زندگی مثل درخت باشید !

در زندگی مثل درخت باشید !


مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز، 

هر چه از دست بدهد؛

  روح زندگی را برای خویش نگه می دارد ...

لبخند بزن در زندگی

لبخند بزن در زندگی


لبخندبزن: وقتی باخانواده ات دورهم جمع شده اید.. خیلی هاهستند آرزوی داشتن خانواده را دارند...!


لبخندبزن: وقتی داری سرکارت میروی.. خیلی ها هستند دربدر بدنبال کار وشغل هستند

لبخندبزن: چون توصحیح وسالم هستی.. خیلی ها هستنددارندبخاطربازگشت سلامتی شان میلیونهاخرج میکنند...


لبخندبزن: چون تو زنده ای وروزی داده میشوی وهنوزفرصت برای جبران مافات داری... مرده هایی هستندآرزوی بازگشت به زندگی رادارندتاعمل صالحی انجام بدهند..اما هیهات!

لبخندبزن: چون تو"الله"را داری و اورا می پرستی وازاو طلب کمک میکنی... کسانی هستندکه برای گاو سجده میکنند.

لبخندبزن: چون "تو"خودت هستی.. وخیلی ها آرزو دارند که چون"تو"باشند.
وهمیشه فرهنگ لبخندرا درمحیط زندگی خودت منتشرکن

مثل مگس زندگی نکنیم!

دیروز پس از یک هفته که مگسی در خانه ام میگشت، جنازه اش را روی میز کارم پیدا کردم.

یک هفته بود که با هم زندگی میکردیم. شبها که دیر میخوابیدم، تا آخرین دقیقه ها دور سرم میچرخید. صبح ها اگر دیر از خواب بیدار می شدم، خبری از او هم نبود. شاید او هم مانند من، سر بر کتابی گذاشته و خوابیده بود.

در گشت و گذار اینترنتی، متوجه شدم که عمر بسیاری از مگس های خانگی در دمای معمولی حدود ۷ تا ۲۱ روز است.

با خودم... شمردم. حدود ۷ روز بود که این مگس را میدیدم. این مگس قسمت اصلی یا شاید تمام عمرش را در خانه ی من زندگی کرده بود. احساسم نسبت به او تغییر کرد. به جسدش که بیجان روی میز افتاده بود، خیره شده بودم.

غصه خوردم. این مگس چه دنیای بزرگی را از دست داده است. لابد فکر میکرده «دنیا» یک خانه ی ۵۰ متری است که روزها نور از «ماوراء» به درون آن می تابد و شبها، تاریکی تمام آن را فرا میگیرد. شاید هم مرا بلایی آسمانی میدیده که به مکافات خطاهایش، بر او نازل گشته ام!

شاید نسبت آن مگس به خانه ی من، چندان با نسبت من به عالم، متفاوت نباشد.

من مگس های دیگر خانه ام را با این دقت نگاه نکرده ام. شاید در میان آنها هم رقابت برای اینکه بر کدام طبقه کتابخانه بنشینند وجود داشته.

شاید در میان آنها هم مگس دانشمندی بوده است که به دیگران «تکامل» می آموخته و میگفته که ما قبل از اینکه «بال» در بیاوریم، شبیه این انسانهای بدبخت بوده ایم.

شاید به تناسخ هم اعتقاد داشته باشند و فکر کنند در زندگی قبلی انسانهایی بوده اند که در اثر کار نیک، به مقام «مگسی» نائل آمده اند.

شاید برخی از آنها فیلسوف بوده باشند. شاید در باره فلسفه ی زندگی مگسی، حرف ها گفته و شنیده باشند.

شاید برخی از آنها تمام عمر را با حسرت مهاجرت به خانه ی همسایه سر کرده باشند.

مگسی را یادم میآید که تمام یک هفته ی عمرش را پشت شیشه نشسته بود به امید اینکه روزی درها باز شود و به خانه ی همسایه مهاجرت کند…

مگس دیگری را یادم آمد که تمام هفت روز عمرش را بی حرکت بر سقف دستشویی نشسته بود. تو گویی که فکر میکرد با برخواستن از سقف، سقوط خواهد کرد. یا شاید از ترس اینکه بیرون این اتاق بسته ی محبوس، جهنمی برپاست…

بالای سر مگس مرده نشستم و با او حرف زدم:

کاش میدانستی که دنیا بسیار بزرگ تر از این خانه ی کوچک است.

کاش جرأت امتحان کردن دنیاهای جدید را داشتی.

کاش تمام عمر هفت روزه ی خود را بر نخستین دانه ی شیرینی که روی میز من دیدی، صرف نمیکردی.

کاش لحظه ای از بال زدن خسته نمیشدی، وقتی که قرار بود برای همیشه اینجا روی این میز، متوقف شوی.

آن مگس را روی میزم نگاه خواهم داشت تا با هر بار دیدنش به خاطر بیاورم که:

عمر من در مقایسه با عمر جهان از عمر این مگس نیز کوتاه تر است. شاید در خاطرم بماند که دنیا، بزرگتر و پیچیده تر از چیزی است که می بینم و می فهمم. شاید در خاطرم بماند که بر روی نخستین شیرینی زندگی، ماندگار نشوم.

نمیخواهم مگس گونه زندگی کنم. بر می خیزم. دنیا را میگردم و به خاطر خواهم سپرد که عمر کوتاه است و دنیا، بزرگ.

بزرگتر و متنوع تر از چیزی که چشمانم، به من نشان میدهد…

نگاه کردن به جلو راحت‌تر از تجزیه و تحلیل کردن گذشته است، برای اینکه شما بیشتر تمایل دارید چیزهای جدید را تجربه کنید. اما هم اکنون شما به خاطر اینکه از زمان حال فرارکنید روی آینده تمرکز کرده‌اید. زمان کافی برای کار و فعالیت‌های جدید خود اختصاص بدهید و قبل از اینکه دیر بشود کارهایی که لازم است را انجام دهید.

منبع: سیمرغ

چگونه مثل یک میلیونر فکر کنیم؟

چگونه مثل یک میلیونر فکر کنیم؟


1. ثروت یک مقوله ذهنی است اشتباه رایج ما این است: چیزهایی را که باید در درون خودمان جستجو کنیم، اغلب در دنیای خارج منتظرشان هستیم.موفقیت از درون ما ریشه می‌گیرد. تنها وقتی واقعا احساس خوشبختی می‌کنیم که منشاء رویدادهای خوب و خوشایند از درون هر یک از ما ریشه بگیرد. قبل از ثروتمند شدن در زندگی، باید از ثروتمند شدن در ذهنمان شروع کنیم. یادگیری اصول با ذهن ناهوشیار نکته‌ای بسیار اساسی و بنیادی است. آموختن این موضوع به مردم بسیار مهم است؛ آن‌ها باید موفقیت و خوشبختی را باور کنند . آن را با شور و اشتیاق فراوان بخواهند. هنوز اکثر مردم، با یک یا چند بار زمین خوردن و ناکامی سست می‌شوند و به جای تلاش، زانوی غم بغل می‌گیرند. اراده برای قدرتمند شدن، همیشه ساده نیست . در افراد بی‌ثبات، بی اراده، منفعل و بی‌انگیزه، این ضعف اراده پایدار و مستحکم شده است و برطرف کردن آن بسیار دشوار است.
2. باور داشته باشید که می‌توانید موفق شوید.
قبل از اینکه به موفقیت برسید، باید باور داشته باشید که می‌توانید موفق شوید. این جمله فقط یک عبارت کلیشه‌ای نیست. مهم نیست که قبلا چه باوری داشته‌اید از هم اکنون می‌توانید با تغییر در باورهای زندگی خود را متحول کنید. بدون داشتن باورهای مثبت و عمیق، هرگز موفق نخواهید شد. اگر باور نداشته باشید که می‌توانید ثروتمند و متمول شوید، هرگز به ثروت دست نمی‌یابید. متاسفانه اجتماعاتی که در پرورش فکر افراد دخیل‌اند، بیش از پرورش خوش‌بینی در افراد، آن‌ها را به سمت افکار بدبینانه هدایت می‌کنند. اغلب افراد می‌گویندهرچه را که می‌خواهید در دنیای واقعی نمی‌توانید به دست آورید یا با خیال‌پردازی وقت خود را تلف نکنید.ما غالبا این حرف‌ها را می‌شنویم و با این تفکرات، باورهایمان شکل می‌گیرد، در نتیجه این‌طور به نظر می‌رسد که ثروت به تعداد محدودی از افراد خوش‌شانس اختصاص دارد. اما این افکار درست نیست، نقطه عطف زندگی افراد موفق جایی است که به کامیابی خود ایمان می‌آورند.
3. تصویر مثبتی از پول وموفقیت در ذهنتان ایجاد کنید.
موانع ذهنی خود را درباره‌ی پول و موفقیت، بشناسید. نوع رابطه خود را با پول کشف کنید. ارتباط شما با پول مثبت است یا منفی؟ وقتی افکار خود را درباره‌ی پول به خوبی شناختید، حتما آن‌ها را یادداشت کنید. نگاهی بیاندازید و ببینید چرا این افکار و باورها را نسبت به پول داشته‌اید. سپس، کم‌کم تصویرهای قدیمی ذهنتان را که شما را مایوس و دلسرد کرده‌اند، کنار بگذارید و از آن‌ها صرف نظر کنید.
4.بادقت و مراقبت، افکار خود را وارسی کنید.
بر روی اهداف خود تمرکز کنید. برکت، خوشبختی و موفقیت به زندگی شما رو می‌آورد. حساب بانکی باز کنید و هر هفته مبلغی را پس‌انداز کنید. این کار باعث  رشد و افزایش این پول می‌شود و تمرکز  شما را کم‌کم از مفهوم نداشتنبه مفهوم رشد، سوق می‌دهد. سرانجام بدون تلاش آگاهانه، تمرکز و توجه شما به رشد و موفقیت معطوف خواهد شد؛ با این روش همه‌ی افکار شما متحول می‌شود.
5.برای افکارتان مجدداً برنامه ریزی کنید.
هر روز، با اطمینان ساعتی را به برنامه‌ریزی ذهنتان اختصاص دهید. خیال‌پردازی کنید و تصویرهای ذهنی مثبت و حتی خیالات خام، در سر بپرورانید. در حالت آرامش، قبل از خواب ذهنتان را غرق تصویرهای مثبت کنید، احساس کنید هر چه را می‌خواهید، اکنون دارید. این کار را به‌طور روزانه و هر هفته، تکرار کنید. به زودی شاهد تحول در زندگیتان خواهید بود.
6. از خودتان بپرسید: اگر همه‌ی دنیا مال من بود و بی‌نهایت  زمان داشتم چه می‌کردم؟
اگر همچنان به کار فعلی خود می‌پرداختید یعنی دقیقا در مسیر خوبی حرکت می‌کنید و همان کاری را انجام می‌دهید که باید انجام دهید. اما اگر ترجیح می‌دهید به کار دیگری بپردازید از خودتان بپرسید: چگونه می‌توانم آن‌طور زندگی کنم که واقعا دوست دارم؟
7. از گفتگوهای درونی خود، آگاه شوید.
زندگی همان چیزی را به شما می‌دهد که می‌خواهید. زندگی را آن‌طور که در رویاهایتان می‌بینید، به صورت یک نمایشنامه بنویسید. تصمیم با شماست که زندگیتان را چگونه رقم بزنید.
8. برای رسیدن به رویاهایتان مبارزه کنید تا آن‌ها را به رویای بزرگ تر مبدل سازید.
داشتن آرزوهای بزرگ و رویاهای عمیق کلید موفقیت است. ذهن ناهشیار تنها محدودیت‌هایی را می‌شناسد که خود شما بر باورهایتان تحمیل کرده‌اید. البته این باورها می‌توانند تغییر کنند. آرزوی افراد، با تحول دورهای زندگی تغییر می‌کند.
9. در حالت آرامش، عبارات تلقینی و فرمول‌های زیر را برای موفقیت با خود تکرار کنید. 
من انسان منحصر به فردی هستم و چیزهای زیادی برای ارئه به دیگران دارم.
من موظفم که خودم باشم.
من موفق می‌شوم.موفقیت وخوشبختی را به زندگی‌ام دعوت می‌کنم.
اشخاص و موقعیت‌هایی را که به من کمک می‌کنند، پیدا می‌کنم.
من روز به روز، بهتر و بهتر می‌شوم.
10. روی یک برگ کاغذ بنویسید که دوست دارید درآمدتان در سال چه‌قدر باشد.
با این کار یک تصویر ذهنی از مبلغی که درنظر دارید در ذهن خود می‌سازید و هدفتان را مشخص می‌کنید. شما می‌توانید ثروتمندتر از آن باشید که فکر می‌کنید.
11. مبلغی را که چند لحظه قبل نوشتید در دو ضرب کنید و واکنش خود را ارزیابی کنید.
اگر در ابتدا مبلغ 50000 دلار را یادداشت کرده‌اید حالا از خودتان بپرسید که چرا همان موقع رقم 100000  دلار را ننوشته‌اید. درباره‌ی این هدف بزرگتر چه احساسی دارید؟ آیا فکر می‌کنید 100000 دلار خیلی زیاد است؟ هر ساله هزاران نفر، به جمع میلیونرها می‌پیوندند و میلیون‌ها نفر دیگر درآمدی بالغ بر 1000000 دلار دارند. آن‌ها به قدر کافی تصویر مثبتی از خود دارند که بتوانند به اهداف مورد نظرشان برسند.
12. حال بنویسید که می‌خواهید با زندگی‌تان چه کنید.
تا آنجا که امکان دارد جزئیات را هم منظور کنید.  چه کاری دوست دارید انجام دهید؟ چه مقدار پول می‌خواهید به دست آورید؟ در 5 سال آینده؟ در 10 سال آینده؟ در 20 سال آینده؟ 
13. اهداف سال آینده‌ی خود را ترسیم کنید.
همین که هدف روشنی برای سال بعد در ذهن خود ساختید، برنامه‌ای گام به گام برای دستیابی به آن هدف، بنویسید. هر آنچه را که برای اجرای این برنامه نیاز دارید، در برنامه‌ی خود بگنجانید و برای هر مرحله‌ی تاریخی تعیین کنید.
با تمام قوا حرکت کنید و همیشه آینده را مثبت ببینید و فراموش نکنید آینده از همین لحظه آغاز می‌شود.

رمز موفقیت میلیونرهای خودساخته


رمز موفقیت میلیونرهای خودساخته


۱- رویاهای بزرگ در سر بپرورانید
فقط رویاهای بزرگ می توانند روح انسانها را به حرکت در آورند(مارکوس اُرلیوس)
۲- حس هدفمندی را در خود پرورش دهید
کسی که هدفی روشن داشته باشد حتی در نا هموارترین راه ها به جلو می رود.شخص بدون هدف در هموارترین راه ها هم پیشرفتی نخواهد داشت(توماس کارلاین)
۳- خود را داری شغل آزاد بدانید
من بر روان و سرنوشت خود مسلط هستم(ویلیام هنلی)
۴- کاری را که واقعا دوست دارید انجام دهید
وقتی کاری را انجام بدهید که واقعا آنرا دوست دارید دیگر هرگز حتی یکروز هم کار نخواهید کرد(برایان تریسی)
۵-در کار خود همیشه بهترین باشید
کیفیت زندگی شما صرف نظر از اینکه در چه حوزه ای کار می کنید بستگی دارد به اینکه تا چه حد خود را متعهد می دانید که در کار خود بهترین باشید(وینس لومباردی)
۶- سخت تر و بیشتر کار کنید
هرچه سخت تر کار کنم موفق تر می شوم(جیمز تربر)
۷- خود را وقف یادگیری مادام العمر کنید
یادگیری مستمر حداقل شرط لازم برای کسب موفقیت در هر زمینه ای است(دنیس ویتلی)
۸- اول حق و حقوق خودتان را بدهید
بخشی از کل در آمدتان به شما تعلق دارد و اگر نتوانید آنرا پس انداز و سرمایه گزاری کنید، بذر بزرگی در شما نیست(کلمنت استون)
۹- همه جزئیات مربوط به کارتان را یاد بگیرید
اگر در شغلتان مهارت بالایی به دست آورید،هیچ چیز مانع در آمد بیشتر و پیشرفت سریعتر شما نخواهد شد(دان کندی)
۱۰- خود را وقف خدمت به دیگران کنید
اگر به دیگران کمک کنید تا به آنچه می خواهند برسند،شما هم می توانید در زندگی به آنچه می خواهید برسید(زیگ زیگلار)
۱۱- با خود و دیگران کاملا صادق باشید
تفکر منبع اصلی ثروت،موفقیت،پیشرفتهای مادی،کشفها واختراعات بزرگ و همه کامیابی هاست(کلودبریستول)
۱۲- بالاترین اولویتهایتان را تعیین و سپس با تمام قوا روی آنها تمرکز کنید
انسان غیر متمرکز در همه امورش نا پایدار است(برایان تریسی)
۱۳- سریع العمل و قابل اعتماد باشید
کار خودتان را انجام دهید،اما نه فقط در حد وظیفه بلکه اندکی بیشتر و از روی سخاوت.همین مقدار اندک به اندازه تمام کار ارزش دارد(دین بریگز)
۱۴- برای جهش از قله ای به قله دیگر آماده باشید
برنده شد یک چیز گاه گاهی نیست بلکه همیشگی است(ویلس لُمباردی)
۱۵- انضباط فردی را در همه موارد اعمال کنید
انضباط فردی یعنی توانایی وادار کردن خود به انجام به موقع کارهایی که باید انجام دهید،چه خوشتان بیاید و چه نیاید(آلبرت هبارد)
۱۶- خلاقیت و استعداد ذاتی خود را شکوفا کنید
قدرت تصور از واقعیات برتر است(آلربرت انیشتین)
۱۷- با افراد درست در ارتباط باشید
طی ۵سال آینده شما تغییری نخواهید کرد مگر به دلیل ملاقات با افرادی خاص و کتابهایی که مطالعه می کنید(چارلزجونز)
۱۸- به بهترین نحو مراقب سلامتی خود باشید
رمز خوشبختی داشتن ذهنی سالم در بدنی سالم است(تئودو روزولت)
۱۹- قاطع و عملگرا باشید
به جنگ دریای مشکلات بروید و شجاعانه به آنها پایان دهید(ویلیام شکسپیر)
۲۰- هرگز شکست را یک انتخاب ندانید
چیزی برای ترسیدن وجود ندارد جز خود ترس(فرانک لین روزولت)
۲۱- در امتحان پایداری قبول شوید
هیچ چیز نمی تواند جایگزین پایداری شود.
استعداد نمی تواند:انسانهای با استعداد ناموفق فراوانند.
نبوغ نمی تواند:نابغه های ناکام تقریبا به صورت ضرب المثل در آمده اند.
تحصیلات نمی تواند:دنیا پر است از تحصیلکرده های بی حاصل.
فقط پایداری و اراده دارای قدرت لا یتناهی است(کالوین کولیج)

 راز موفقیت کسب و کارهای کوچک

تمام آن‌هایی که پولدار شده‌اند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آورده‌اند.

 

بعضی کارها هستند که حتی بدون سرمایه اولیه می‌شود انجام‌شان داد اما لازمه آن تحقیق کردن، وقت گذاشتن و مهم‌تر از آن عجول نبودن است. پس نگران نباشید، کمی وقت بگذارید و فرصت‌های شغلی منطقه زندگی خود را بشناسید. به‌دنبال نیازهای منطقه بگردید. برای این کار باید مدتی در محل زندگی‌تان بچرخید و درددل‌های کسبه و مشتریان را بشنوید.

 

مطمئن باشید این روزها همه به‌دنبال یک گوش شنوا می‌گردند، ایده‌های شما از همین درددل‌ها بیرون می‌آیند، ما هم از همین درددل‌ها و تجربه‌هایی که در از کارشناس و استادهای فن پرسیدیم به نتایج جالبی دست پیدا کردیم. شاید از نظر شما 35 میلیون تومان، پول زیادی برای سرمایه‌گذاری کردن نباشد اما باور کنید به جای این‌که با این پول و به اضافه پول وامی که از بانک مسکن می‌گیرید، بروید و دنبال خانه باشید، می‌توانید نهایت سودآوری را از این سرمایه به ظاهر کم داشته باشید. 30 میلیون تومان سرمایه زیادی است؛ به شرط این‌که قدرش را بدانید و در راه مناسبی سرمایه‌گذاری کنید.

 

ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه می‌دهیم که هرچند صد درصد تضمین سود آوری را نمی‌دهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمده‌اند. در حقیقت آنچه در این گزارش می‌‌خواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کرده‌اند. به هر حال یادتان باشد که شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایه‌گذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه را نداشته باشید، فرصت‌ها، محدودیت‌ها و رقبای آن بازار را نشناسید نه تنها سود نمی‌کنید، بلکه سرمایه اولیه خود را هم بر باد می‌دهید.

 

1 - بیاموزید و آموزش دهید

 

اگر تخصص و سواد کافی برای انجام برخی از فعالیت‌های اقتصادی را ندارید، نگران نباشید. در نخستین قدم کمی درباره کارهایی که به تخصص کمتر و مکان محدودتر نیاز دارند، تحقیق کنید. در این تحقیق خود به مقوله سود و فروش خوب دقت کنید. قسمت کمی از سرمایه‌تان را صرف پرداخت هزینه‌های کلاس‌های تخصصی کنید و حرفه‌ای را بیاموزید. به‌طور مثال، طلا‌سازی‌ یاد بگیرید و بعد یک کارگاه طلاسازی بزنید یا مدتی در همین شغل کارکنید و بعد از چند سال که مهارت لازم را کسب کردید با سرمایه‌تان یک کارگاه راه بیندازید یا یک کلاس آموزشی. به هرحال می‌توانید دنبال هر هنری که دوست دارید بروید، بیاموزید و سپس با همین سرمایه یک دفتر کوچک اجاره کنید و هرچه مهارت کسب کرده‌اید را آموزش بدهید. این مطمئن‌ترین روش است و شما درصورت موفق نشدن، هیچ ضرری نکرده‌اید. البته یک راه ساده‌تر هم وجود دارد که سود خوبی دارد و با این سرمایه به راحتی می‌شود، راه انداخت. مهم‌ترین موضوع این است که بدانید چه راه‌هایی برای سودآوری شما وجود دارد و آن را راه بیندازید. برای قدم اول سری به خیابان انقلاب بزنید و دقت کنید که مغازه‌هایی که به تکثیر، چاپ، تایپ و... مشغول هستند و تعدادشان هم بالاست، همیشه شلوغ هستند. این کار سرمایه زیادی نمی‌خواهد و سود خوبی هم دارد. فقط کافی است اگر با کامپیوتر و برنامه آفیس و فتوشاپ آشنایی ندارید به یک دوره کلاس آفیس بروید. کارکردن با دستگاه کپی هم کار سختی نیست. شما می‌توانید روزانه بیش از 100 هزار تومان درآمد داشته باشید، به‌خصوص اگر محل کارتان در مکان مناسبی مثلا نزدیک مدرسه یا دانشگاه باشد.

 

2 - به‌دنبال مجوز باشید

 

اگر ایده خاصی به ذهن‌تان نمی‌رسد، می‌توانید از ایده دیگران استفاده کنید و درصد ایده آن‌ها را سر هر ماه بپردازید. مثلا می‌توانید یک گشتی در شهر بزنید و فهرستی از رستوران‌های کوچک اما معروف را تهیه کنید. در این زمینه رستوران‌های بین‌المللی که زیاد گران نیستند مثل رستوران‌های عربی یا ترکی مناسب هستند. شما می‌توانید مجوز راه‌اندازی یک شعبه را از آن‌ها بگیرید و ماهانه درصدی از سودتان را به آن‌ها بدهید. یا می‌توانید مجوز پیک موتوری بگیرید. تا جایی که می‌دانیم «پیک بادپا» که در حال حاضر از معتبرترین پیک‌هاست، این فرصت را در اختیار متقاضیان می‌گذارد. خب برای این کار فقط کافی است تا مکانی را اجاره کنید و چند پیک موتوری استخدام کنید و البته بیمه اجناس هم فراموش نشود. گرفتن نمایندگی فروش شارژ ایرانسل یا همراه اول و فروش اینترنت پرسرعت نیز گزینه‌های بعدی هستند که با ریسک پایین‌تری همراه هستند.

 

3 - تولیدی راه بیندازید

 

سرمایه افراد از یک حدی که بالا می‌رود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و به‌اصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این کار به این سادگی‌ها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلی‌ها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، به‌خصوص آن‌هایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راه‌اندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد می‌کنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از به‌دست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهم‌تر از همه این‌که فرصت‌های محل زندگی‌تان را بشناسید. شما می‌توانید کارگاه تولید جوراب زنانه راه بیندازید که همیشه بازار خودش را دارد. شما با خریدن چند ماشین ساده جوراب‌بافی، می‌توانید جوراب‌های زنانه را به سادگی تولید کنید. جوراب‌های زنانه به‌دلیل مصرفی بودن‌شان، قیمت مناسب آن و نوع مشتری همیشه بازار پر فروشی دارد و ضمن این‌که کار کردن با این ماشین‌ها بسیار ساده است و قطعات یدکی آن هم به وفور در کشور موجود است و اگر دستگاه خراب شود یک تکنسین داخلی هم می‌تواند آن را تعمیر کند. جالب است بدانید که ممکن است کارتان بگیرد و حتی به کشورهای همسایه صادرات هم داشته باشید. بله، در حال حاضر جوراب‌هایی که با نام « پارازین » تولید می‌شوند به برخی از کشورهای همسایه صادر می‌شوند. شما می‌توانید روزانه حداقل 100 هزار تومان از این کار درآمد داشته باشید پس بهتر است تحقیقات کافی انجام بدهید و اگر بازار را مناسب دیدید، برای گرفتن مجوز به صنف جوراب‌بافان بروید. باور کنید اگر کمی تحقیق کنید، کارهای ساده‌تر و پرسودتری هم پیدا می‌کنید.

 

4 - مواد‌غذایی همیشه پرسود است

 

از آنجایی که خوراک از نیازهای اولیه هر انسانی است پس در هر شرایطی باید این نیاز برآورده شود. به خاطر همین نیاز ساده، این شغل و هر حرفه‌ای که با مواد‌غذایی در ارتباط است، همیشه بازار خودش را دارد و سود بالایی هم دارد. اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که بروید و یک کارخانه مواد‌غذایی راه بیندازید، کمی بیشتر فکر کنید. شما می‌توانید به خدمات جانبی که کارخانه‌های مواد‌غذایی نیاز دارند هم فکر کنید و روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنید. به‌طور مثال این روزها صنعت بسته‌بندی از خود مواد‌غذایی هم بیشتر اهمیت دارد و مردم بیشتر جذب بسته‌بندی‌های خاص و متفاوت می‌شوند. بهتر است به‌دنبال یک یا چند ایده خوب باشید و در یک کارگاه کوچک به بسته‌بندی با طراحی‌های مخصوص خودتان بپردازید. ایمان داشته باشید که اگر در این کار خلاقیت به خرج دهید در کمتر از یک سال فرد ثروتمندی می‌شوید. این روزها به راحتی می‌توان با استفاده از ظرفیت خالی کارخانه‌ها یا کارگاه‌ها‌یی که پروانه بهداشت دارند، حبوبات و ادویه‌جاتی مثل فلفل، دارچین، زردچوبه و... را به‌صورت سفارشی تحویل گرفت و آن‌ها را با بسته‌بندی‌های خود و با برند خاص خودتان در بازار خاصی چون پادگان‌ها، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و... توزیع کرد. البته ممکن است کارتان حسابی بگیرد و از یک کارخانه بزرگ، سفارش بسته‌بندی محصولات‌شان را بگیرید. هر گاه گذرتان به میدان راه‌آهن افتاد، حتما یک سری به مغازه‌های ظروف یک‌بار مصرف بزنید و سر صحبت را با مغازه‌داران این حرفه باز کنید. آن‌ها تنها صنفی هستند که همیشه بازار خاص خودشان را دارند و نگران مشتری و ضرر کردن نیستند. به گفته آن‌ها در این حرفه سودآوری حتمی است به شرط این‌که بتوانید نبض بازار را در دست بگیرید.

 

5 - یک بوتیک و یک مشاور برندینگ لازم است

 

ما ایرانی‌ها به سوی هر ایده‌ای که جالب باشد، ناخود آگاه جذب می‌شویم و به قول معروف؛ حسابی هم جوزده می‌شویم. شما باید به‌دنبال یک ایده تک باشید. حتما داستان صاحب اصلی « هایدا » یا « آیس پک » را بخوانید. آن‌ها دانشجویان معمولی بودند که با یک ایده جدید که اتفاقا خیلی هم کم‌خرج بودند، امروزه به دسته میلیاردرها پیوسته‌اند. اگر راهنمایی ما را می‌خواهید که باید بگوییم ایده شما بهتر است در راستای خوراکی‌هایی باشد که اتفاقا ارزان باشند، خاص باشند و اسم زیبایی هم داشته باشند. مثلا ذرت مکزیکی هم ایده جدید بود، هم اسم زیبایی داشت و هم قیمت آن مناسب بود که این روزها این همه طرفدار دارد. بعد از خوراکی، خدمات پوشاک نیز ایده مناسبی است به‌خصوص برای افرادی که دنیای مد را خیلی خوب می‌شناسند. البته منظور ما راه انداختن یک بوتیک صرف نیست بلکه شما باید ایده خاصی هم داشته باشید. به‌طور مثال می‌توانید از یک کارشناس برندینگ مشاوره بگیرید و به مشتریان خود بگویید که شما یک طراح مد دارید که به آن‌ها مشاوره می‌دهد. باور کنید این ایده جالبی است که می‌تواند فروش شما را تا بیش از 50درصد افزایش بدهد. یادتان باشد که جوان‌ها از هیچ‌چیزی بیش از مشاوره گرفتن در امر مد و پوشاک خوشحال نمی‌شوند و این‌گونه برای سوال همیشگی‌شان یعنی؛ چی بپوشم؟ این مدل به من می‌آید؟ حالا باید با چی‌ ست بکنم؟ و... جواب مناسبی پیدا می‌کنند.

 

6 - کسب و کارهای کوچک پرسود

 

تمام آن‌هایی که پولدار شده‌اند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آورده‌اند. باید پرس و جو کنید و ببینید در محل یا شهر شما چه کاری بازده و سود بیشتری دارد اما همیشه یکسری شغل‌ها به اقتضای زمانه شکل می‌گیرد که ریسک کمتری دارد و درآمد خوبی هم نصیب افراد می‌شود. برای مثال می‌توانید با این پول نمایندگی ایرانسل و فروش شارژ بگیرید یا این‌که از مخابرات شهرتان نمایندگی فروش اینترنت پرسرعت بگیرید. بیلیارد و تفریحاتی از این قبیل هم با استقبال جوانان روبه‌رو می‌شود. یک کار پرسود‌تر این است که شما بوفه یک مکان ورزشی، بیمارستان، فرهنگسرا، مدرسه، دانشگاه و امثال این مکان‌ها را اجاره کنید. اغلب این مکان‌ها با قیمت مناسبی اجاره داده می‌شوند و فروش بسیار خوبی هم دارند.

منبع : 3nasl.com